بیایید بررسی کنیم که چگونه مهرورزی به خود میتواند حکمتهای کهن و روانشناسی مدرن را ترکیب کند تا به چالشهای منحصربهفرد زنان در فرهنگهای جمعگرا پاسخ دهد، و در عین حال تابآوری عاطفی و بهزیستی کامل را تقویت کند.
ارزش جهانی مهرورزی به خود
مهرورزی به خود (self-compassion) ریشه در سنتهای شرقی دارد. این مفهوم در روانشناسی مدرن جایگاه مهمی پیدا کرده است. ابزاری قوی برای تابآوری عاطفی و بهزیستی کامل است. کریستین نف این مفهوم را در روانشناسی رایج کرد. اما پیش از او، رهبران معنوی و فیلسوفان قرنها آن را ستایش میکردند. بزرگانی چون مولانا، بودا و لائوتسه بر مهربانی با خود، پذیرش خود و ارتباط متقابل تأکید داشتند. آنها نشان میدادند که دلسوزی نسبت به خود، آرامش درونی عمیقی ایجاد میکند.
برای مثال، مولانا در شعرهایش میگوید: «مانند درخت باش و بگذار برگهای مرده بریزند». این شعر ما را تشویق میکند تا احساس گناه و سرزنش خود را رها کنیم. بودا نیز میگوید: «شما خودتان، به اندازهی هر کس دیگری در جهان، سزاوار عشق و محبت خود هستید». این جمله اهمیت مهرورزی به خود را نشان میدهد. این آموزههای جاودانه یادآوری میکنند که مهرورزی به خود مفهوم جدیدی نیست. یک ارزش انسانی جهانی است که فراتر از فرهنگهاست.
تفاوت فرهنگی: فردگرایی در مقابل جمعگرایی
مهرورزی به خود با وجود جذابیت جهانی، گاهی با موانع فرهنگی روبرو میشود. بهویژه در جوامع جمعگرا که هماهنگی خانواده و جامعه بر بهزیستی فردی مقدم است. در فرهنگهای جمعگرا – که در بخشهایی از آسیا، خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین رایج است – توجه به خود، ممکن است خودخواهی یا زیادهروی تلقی شود. زنان اغلب مسئول مراقبت و حفظ هماهنگی خانواده هستند. بنابراین، تحت فشار زیادی برای فدا کردن نیازهای خود به خاطر دیگران قرار دارند.
در فرهنگهای فردگرا مانند ایالات متحده، مهرورزی به خود، بخشی اساسی از رشد شخصی و تابآوری عاطفی است. افراد تشویق میشوند که مرزهای خود را تعیین کنند و مراقبت از خود را در اولویت قرار دهند. این تأکید فرهنگی بر استقلال، با آرمان جمعگرایانهی فداکاری در تضاد است. این تضاد، چالشهای ویژهای برای زنان در این جوامع ایجاد میکند.
چرا زنان با چالشهای بیشتری روبرو هستند
زنان در فرهنگهای جمعگرا با انتظارات اجتماعی روبرو هستند که از خودگذری و فداکاری تقدیر میکند. این انتظارات، موانع مهمی برای مهرورزی به خود ایجاد میکند:
- فداکاری به عنوان یک ارزش: زنان به خاطر اولویت دادن به نیازهای دیگران ستایش میشوند. این کار اغلب به خستگی عاطفی و فرسودگی شغلی منجر میشود. در این فرهنگها، اولویت دادن به خود، نامعقول یا حتی غیراخلاقی به نظر میرسد.
- ترس از برهم زدن هماهنگی: تعیین مرزها یا اختصاص زمان به مراقبت از خود، ممکن است رد هنجارهای فرهنگی تلقی شود. این کار میتواند منجر به انتقاد یا درگیری در جامعه شود.
- هنجارهای جنسیتی درونی شده: زنان اغلب یاد گرفتهاند که قدرت را با تابآوری و صبر یکی بدانند. اعتراف به مشکلات یا درخواست کمک، ممکن است به معنی شکست در رسیدن به این آرمانها باشد. این موضوع مهرورزی به خود را دشوارتر میکند.
این چالشها با موانع دیگری هم همراه است. دسترسی محدود به منابع سلامت روان و فشارهای اجتماعی برای انطباق با نقشهای سنتی، از جملهی این موانع هستند. این موانع، اولویت دادن به بهزیستی را برای زنان دشوارتر میکند.
پیوند دادن مهرورزی به خود با ارزشهای فرهنگی
با وجود این موانع، مهرورزی به خود میتواند با ارزشهای جمعگرا هماهنگ شود. برای این کار باید با دقت عمل کرد. در اینجا راهکارهایی برای پر کردن این شکاف ارائه شده است:
- بازتعریف مراقبت از خود به عنوان قدرت: زنان میتوانند مراقبت از خود را راهی برای حفظ نقشهای مراقبتی خود بدانند. با حفظ سلامت عاطفی و جسمی خود، میتوانند بهتر از خانواده و جامعهی خود حمایت کنند.
- استفاده از حکمت فرهنگی: آموزههای مولانا، لائوتسه و دیگر چهرههای فرهنگی، چارچوبهای آشنایی برای تمرین مهرورزی به خود ارائه میدهند. برای مثال، پذیرفتن دعوت مولانا برای رها کردن احساس گناه، با ارزشهای جمعگرایانهی هماهنگی و تعادل همخوانی دارد.
- عادیسازی آسیبپذیری: زنان با بیان آشکار مشکلات خود، میتوانند از طریق آسیبپذیری، قدرت را الگو قرار دهند و فرهنگ حمایت متقابل را در جوامع خود پرورش دهند.
راهکارهای عملی برای پذیرش مهرورزی به خود
برای قابل دسترس کردن مهرورزی به خود در فرهنگهای جمعگرا، رویکردهای متناسب با فرهنگ ضروری است:
- تمرینهای ذهنآگاهی: فعالیتهایی مانند مدیتیشن، دعا یا تأمل در آموزههای فرهنگی میتواند به زنان کمک کند تا بدون احساس گناه یا قضاوت، دوباره با خود ارتباط برقرار کنند.
- گروههای حمایتی جامعه: فضاهای امنی که زنان میتوانند تجربیات و چالشهای خود را به اشتراک بگذارند، حس انسانیت مشترک را تقویت میکنند و احساس تنهایی را کاهش میدهند.
- اقدامات کوچک مراقبت از خود: تغییرات تدریجی – مانند واگذاری وظایف یا اختصاص زمانهای کوتاه برای خود اندیشی – میتواند به زنان کمک کند تا بدون مقاومت فرهنگی زیاد، پایه و اساسی برای مهرورزی به خود ایجاد کنند.
مسیری به سوی تابآوری
مهرورزی به خود با ترکیب حکمت کهن و روانشناسی مدرن، میتواند ابزاری قوی برای عبور از چالشهای زندگی باشد. این ابزار به ارزشهای فرهنگی نیز احترام میگذارد. برای زنان در فرهنگهای جمعگرا، راهی برای مدیریت استرس، پیشگیری از فرسودگی شغلی و حفظ تعادل عاطفی ارائه میدهد. این موضوع نه تنها برای بهزیستی خودشان، بلکه برای سلامت خانواده و جامعهی آنها ضروری است.
هنگامی که با حساسیت فرهنگی به آن پرداخته شود، مهرورزی به خود از یک زیادهروی درک شده به یک قدرت حیاتی تبدیل میشود. این قدرت، زنان را قادر میسازد تا با لطف و تابآوری از خود و دیگران مراقبت کنند.
اگر به خواندن کامل این مطلب علاقهمندید، روی لینک مقابل کلیک کنید: psychology today