یه داستان عجیب و حسابی جالب! فکر کن تقریباً ۱۴۰ هزار سال پیش، توی یه غار به اسم غار اسخول (Skhul Cave) تو کوه کارمل اسراییل، یه سری آدم، بچهها و بزرگترها رو خیلی منظم دفن میکردن. جمجمه یکی از این بچهها الان سر و صدای زیادی راه انداخته. شاید شنیده باشی که انسانهای مدرن، یعنی Homo sapiens – همون انسانهایی که الان خودمون هستیم – و نئاندرتالها، که یه نوع آدم ماقبل تاریخ بودن و الان منقرض شدن، بعضی وقتا با هم ارتباط داشتن و DNAهاشون قاتی شده. حالا این جمجمه بچهی کوچیک، نشون میده که شاید نصفش انسان امروزی بوده، نصفش نئاندرتال!
ماجرا از اینجا شروع شد که دانشمندها ۱۰۰ سال پیش بقایای چند آدم رو در غار اسخول پیدا کردن؛ هفت تا بزرگسال و سه تا بچه که مشخصاً با دقت و توجه دفن شده بودن. البته بعدش هم استخونایی پیدا کردن که ربطشون دادن به ۱۶ نفر دیگه. خلاصه، اول فکر میکردن اینها یه جور گونهی بینابینی بین نئاندرتال و انسان مدرن هستن. بعد فکر کردن شاید واقعاً هیبرید باشن (یعنی حاصل ترکیب دو گونه مختلف، اینجا نئاندرتال و انسان مدرن). اما بعداً کلاسشون کردن تو همون گروه انسان مدرن! خلاصه حسابی سردرگمی بود.
نکته خفن اینه که غار اسخول، یکی از اولین محلهای دفن منظم انسانیه که کشف شده. یعنی اهمیت خیلی بالایی داره و هر چیزی که درباره اسکلتهاش بفهمیم، روی درک ما از تکامل انسان تاثیر میذاره.
چند وقت پیش، تیمی از محققها با روش اسکن سهبعدی CT (یه جور عکسبرداری کامپیوتری فوقپیشرفته که جزئیات داخلی اجسام رو بدون آسیب بهشون نشون میده)، دوباره جمجمه یکی از بچهها، که بهش Skhul I میگن، رو بررسی کردن. جمجمه شکسته بود و یه زمان با چسب و گچ درست و حسابی به هم چسبونده بودنش. این محققها با این اسکنها، تونستن گچها و مواد اضافی رو به صورت دیجیتالی حذف کنن و فرم خالص جمجمه رو بررسی کنن.
حالا چیزی که کشف کردن، خیلی جالبه: جعبه مغزی (یا نوروکرانیوم – یعنی همون قسمت بالا و پشت جمجمه که مغز رو نگه میداره) کاملاً شبیه انسان امروزی بود؛ اما فک پایین (یا همون «مندیبول» به زبون علمی) خیلی به فک نئاندرتالها شباهت داشت! مثلاً یکی از نشونههاش این بود که چونه نداشت؛ انسان امروزی معمولاً یه چونهی مشخص داره، اما نئاندرتالها نداشتن.
یکی از نویسندههای این تحقیق به اسم Anne Dambricourt Malassé (که تو فرانسه توی مرکز ملی تحقیقات علمی کار میکنه ــ CNRS یعنی یه جور مؤسسه علمی توپ فرانسوی ــ و موزه تاریخ طبیعی)، گفته: «هیچ طوری نمیشه این شکل و شمایل رو به طبیعی بودن انسان مدرن نسبت داد. این بچه به طور عینی قطعاً هیبرید بوده.» هیبرید، همونطور که گفتم، يعني ترکیب دو نوع مختلف.
اما همه دانشمندها با این نظریه کاملاً موافق نیستن! مثلاً «کریس استرینگر» که تو موزه تاریخ طبیعی لندن کار میکنه، گفته: درسته که فک شبیه فکهای قدیمیتره، ولی وقتی همه اسکلتها رو به صورت کلی نگاه کنیم، هنوز بیشتر به انسانهای امروزی شباهت دارن. البته خودش هم قبول داره دادههای جدید با مطالعات دیگهای جور درمیآن که میگفتن بین نئاندرتالها و انسانها حدود ۱۰۰ هزار سال پیش تبادل ژنتیکی (یعنی قاطی شدن ژنها یا همون gene flow) وجود داشته. gene flow یعنی وقتی ژنهای دو جمعیت مختلف با هم عوض میشن و باعث تنوع ظاهریشون میشه.
خلاصه استرینگر گفته حتی اگر اینها هیبرید نسل اول (همون بچهای که مستقیم حاصل پدر نئاندرتال و مادر انسان مدرنه) نباشن، باز هم احتمالش هست که اسکلتهای غار اسخول نشونهای از رد و بدل شدن ژن بین این دو گروه باشه. اما تاکید میکنه شواهد کلی هنوز بیشتر به انسان مدرن گرایش دارن.
یه دانشمند دیگه به اسم «جان هاوکس» از دانشگاه ویسکانسین-مدیسن هم گفته که این تحقیق به فهم ما کمک کرده، ولی تا وقتی DNA این بچه رو استخراج نکردیم، نمیتونیم قطعاً بگیم هیبرید بوده. DNA یعنی ماده ژنتیکی که اطلاعات وراثتی رو حمل میکنه و خیلی واضح نشون میده که هر کسی از چه نژاد یا گونهایه.
هاوکس یه نکته مهم هم میگه: جمعیتهای انسانی ذاتاً متنوع بودن. اینجوری نیست که هر کسی قیافهاش کمی فرق داشت، حتماً باید هیبرید باشه. ممکنه یه فرد انسان مدرن هم بدون هیچ اشتراکی با نئاندرتال، یه مشت ویژگی فیزیکی خاص پیدا کنه.
در کل اما دانشمندها تقریباً مطمئنن که انسانهای مدرن با نئاندرتالها رابطه داشتن، و به همین خاطر بیشتر آدمهای امروزی ۱ تا ۳ درصد DNA نئاندرتال تو بدنشونه! ولی هنوز چیزهای زیادی از این داستان آمیزش و رابطههای اجدادی مونده که کامل نفهمیدیم.
یه نکته باحال درباره همین جمجمه اسخول I: احتمالاً بچهی ۳ تا ۵ ساله بوده و البته احتمال دارند دختر بوده باشه؛ یه تیکه از صورت و کلی از بخش پایینی جمجمهاش هم از بین رفته بود و بقیهش هم خُرد شده بود. قبلنا با گچ قطعههاش رو به هم چسبوندن که کار تحقیق رو سختتر کرد؛ اما الان دانشمندها با اسکنهای جدید تونستن این مشکلاتو دور بزنن.
در آخر، داستان این جمجمهی معمایی، دوباره بحثهای قدیمی درباره ارتباط نئاندرتالها و انسان امروزی رو زنده کرده. درسته هنوز همه دانشمندها قانع نشدن، اما آدم رو حسابی به فکر میندازه که این شاخههای قدیمی خانوادهمون، یه زمانی چقدر به هم نزدیک بودن – و شاید حتی با هم خانواده بودن!
اگه دوست داشتی اطلاعات باحال بیشتری درباره اجداد انسانها یا خود انسان مدرن (Homo sapiens) بدونی، میتونی یه سرچ کوچولو بزنی روی موضوعاتی مثل «تکامل انسان» یا «نئاندرتالها واقعاً چرا منقرض شدن». مطمئنم خوشت میآد و حسابی ذهنت باز میشه که چقدر مسیر رسیدن ما انسانها به الان عجیب و ماجراجویانهست!
منبع: +