تا حالا به این فکر کردی که ارزشهایی که تو زندگی برات مهمن، چطور روی رفتار و افکارت تاثیر میذارن؟ توی یه تحقیق خیلی جالب، اومدن بررسی کردن که این ارزشها، حساسیت بینفرهنگی (یعنی اینکه چقدر نسبت به فرهنگهای دیگه باز و کنجکاو و پذیرا هستیم) و اینکه چقدر با بیاطمینانی یا ابهام راحتیم (که بهش intolerance of uncertainty میگن – یعنی آدمایی که از موقعیتهای مبهم خوششون نمیاد یا استرس میگیرن) چه شکلی با هم ترکیب میشن و چه پروفایلهای انگیزشی جدیدی میسازن.
داستان از اینجا شروع شد که محققها اومدن روی چهارتا موضوع کار کردن: ۱. ارزشها (اون چیزایی که تو زندگی برات مهمه)، ۲. حساسیت فرهنگی (دقت به فرهنگای مختلف و راحت بودن باهاشون)، ۳. پذیرش یا نپذیرفتن ابهام (همون intolerance of uncertainty)، و ۴. فرهنگ (یعنی تفاوتها تو کشورای مختلف). واسه این کار، دانشجوهای کره جنوبی (۵۱۷ نفر) و آمریکا (۴۳۱ نفر) رو بررسی کردن و ازشون خواستن چندتا پرسشنامه معروف رو پر کنن:
- PVQ-RR: این همون پرسشنامه ارزشهای شخصیه که بررسی میکنه چی برات مهمه.
- ISS: واسه فهمیدن حساسیت بینفرهنگی آدمهاست.
- IUS-12: شدت نپذیرفتن ابهام رو میسنجه (یعنی چقدر از شرایط نامعلوم یا مبهم اذیت میشی).
نتایج خیلی بامزه شد! بر اساس دادهها تونستن بین دانشجوها چندتا گروه یا پروفایل پیدا کنن:
تو کره جنوبی:
۱. سنتیهای همراه (Integrative Traditionalists) – حدود ۴۱٪: اینا هم به سنت احترام میذارن، هم آمادگی دارن سنت رو ترکیب کنن با ارزشهای امروزی.
۲. بیمیل به سنت (Low Tradition Endorsement) – ۲۴.۲٪: علاقهای به ارزشهای سنتی ندارن.
۳. تغییرمحورها (Change-Oriented) – ۲۱.۱٪: بیشتر به تغییر و نوآوری علاقه دارن.
۴. بیاعتنا به سنت/باز به نوآوری (Low Tradition/High Openness) – ۱۷.۵٪: سنت براشون مهم نیست ولی خیلی هم اهل نوآوریان.
۵. کاملاً سنتیها (Tradition-Oriented) – ۲۱.۸٪: سنت اصل اول و آخر زندگیشونه.
تو آمریکا:
۱. رشدگراها (Growth-Oriented) – ۲۴.۸٪: دنبال رشد و پیشرفت همیشگی.
۲. همهچیزدوستها (Broad Value Endorsement) – ۲۱.۸٪: همه نوع ارزشی رو قبول دارن.
۳. امنیتمحورها (Security-Focused) – ۳۵٪: اولویت اصلیشون امنیت و پایداری تو زندگیه.
۴. بیمیل به سنت (Low Tradition Endorsement) – ۱۸.۳٪: سنت رو جدی نمیگیرن.
دوتا چیز تقریباً تو هر دو کشور برقرار بود:
۱. اونایی که حساسیت فرهنگی (Intercultural Sensitivity) بالاتری داشتن یا احساس میکردن تو ارتباط بینفرهنگی (مثلاً ارتباط با دانشجوی خارجی) راحتترن، معمولاً تو گروهای رشدگرا و باز به تغییر بودن. یعنی افرادی که راحتتر فرهنگهای مختلف رو میپذیرن، بیشتر دنبال رشد فردی و یادگیری هستن.
۲. اونایی که بیاطمینانی رو سخت تحمل میکنن (یعنی با موقعیتهای مبهم مشکل دارن)، بیشتر تو گروههای سنت گرا یا امنیتمحور بودن. یعنی هر چی پذیرشت نسبت به ابهام کمتر باشه، احتمالاً بیشتر میخوای تابع سنت یا قوانین مطمئن باشی.
یه نکته جالب دیگه این بود که تاثیر جنسیت فقط تو کره جنوبی دیده شد. اونجا، خانمها بیشتر احتمال داشت که تو گروههای سنتگرا باشن، اما تو آمریکا تاثیر خاصی از نگاه جنسیتی دیده نشد.
یه برداشت جذاب از این تحقیق اینه که معمولاً فکر میکردن ارزشهای سنتی و ارزش باز بودن نسبت به تغییر با هم نمیسازن (این برمیگرده به نظریهای به اسم مدل ارزشهای شوارتز – Schwartz’s framework – که میگه این دوتا در تقابل هم هستن)، اما نتایج نشون داد خیلی وقتا میشه این دو مدل ارزش رو توی یه نفر داشته باشیم! یعنی الزماً باارزشهای سنتی بودن، مخالف علاقه به نوآوری و تغییر نیست.
در آخر، نویسندهها گفتن که هم شرایط فرهنگی جامعه (که بهش cultural tightness میگن – یعنی اینکه یه فرهنگ چقدر روی هنجارها و قوانین اصرار و سختگیری داره)، و هم ویژگیهای روانی هر فرد دست به دست هم میدن تا الگوی ارزشیات شکل بگیره.
حالا این نتایج چه کمکی میکنه؟ مثلاً مدارس و دانشگاهها میتونن با شناخت این الگوها، برنامههایی طراحی کنن که به دانشجوها تو هماهنگ کردن ارزشهاشون و راحتتر شدن با فرهنگهای مختلف و شرایط جدید کمک کنه. اینطوری آدمها آمادهتر و منعطفتر میشن و قدرت سازگاری تو دنیا چندفرهنگی امروز رو پیدا میکنن.
خلاصه: ارزشها، نگرش نسبت به فرهنگهای دیگه و نحوه برخورد با ابهام، یه پازل پیچیدهان که فرهنگ و ویژگیهای فردی مثل قطعههاش کنار هم میان و شخصیت و رفتار ما رو میسازن. پس هرکی خاص و منحصر به فرد خودش رو داره!
منبع: +