چطور میشه معلم‌ها رو به شواهد پژوهشی علاقه‌مندتر کرد؟ نتایج یه تحقیق جالب روی دانشجو-معلم‌ها

بذارید یه چیز جالب بهتون بگم: خیلی وقتا کسایی که دارن برای معلم‌شدن درس می‌خونن (بهشون میگن دانشجو-معلم)، یه سوال تو ذهنشون دارن: “این همه تحقیق آموزشی و شواهد علمی واقعاً به درد معلمی می‌خورن یا نه؟” خب راستش این سوال اصلاً بیراه نیست، ولی یه نظریه‌ای تو روانشناسی آموزشی هست به اسم Expectancy-Value Theory یا همون “نظریه انتظارات و ارزش” که میگه هرچقدر یه نفر فکر کنه یه چیز (مثلاً شواهد تحقیقاتی) براش کاربردی باشه، بیشتر احتمال داره که ازش تو عمل استفاده کنه. Utility-value هم یعنی “ارزش کاربردی” یا همون حسی که به دردبخور بودن یه موضوع می‌کنی.

حالا، این مقاله اومده دو مدل آموزش رو با هم مقایسه کنه تا ببینه کدوم بیشتر باعث میشه دانشجو-معلم‌ها ارزش شواهد پژوهشی رو بفهمن و باورش کنن. داستانش اینجوریه:

توی یه تحقیق، ۶۱ نفر از دانشجو-معلم‌های ترم سوم که همشون توی یه درس مربوط به “آموزش مؤثر” بودن، دونفره‌شون کردن (یعنی دو گروه تصادفی ساختن). یکی رو گذاشتن حالت معمولی (همون روشی که همیشه بوده) و یکی گروه با یه تغییر کوچیکِ جذاب.

تو روش معمولی، معلم‌ها دو کار واسه نشون دادن ارزش شواهد انجام میدن: یا مستقیماً به دانشجوها توضیح میدن که این شواهد چرا به کار میان، یا یه سری تمرین میدن که خود دانشجوها کشف کنن این شواهد به چه دردشون می‌خوره. اما تو گروه دوم یه کار متفاوت کردن: علاوه بر اون دو تا کار، از دانشجوها خواستن دوتا “تکلیف نوشتاریِ تأملی” (یعنی بنویسن که شواهد رو چطور می‌تونن تو کار خودشون به کار ببرن) انجام بدن. Reflective writing assignment یعنی تمرین نوشتاری که توش قراره فکر کنی و نظرت رو درباره یه موضوع بنویسی.

برای اینکه ببینن کدوم روش جواب میده، تو سه تا زمان مختلف (اول، وسط و آخر ترم) میزان علاقه و باور بچه‌ها به ارزش شواهد رو اندازه گرفتن. حالا نتیجه چی شد؟

یه تحلیل پیچیده با اسم Mixed Model MANOVA انجام دادن (یه مدل آماری پیشرفته که بررسی می‌کنه تغییرات تو دو گروه تو طول زمان متفاوت بوده یا نه – نگران نباش، دونستن اسمش مهم نیست)، اما اون خیلی تفاوت معناداری نشون نداد. با این حال، وقتی یه روش دقیق‌تر بررسی کردن (همون t-test که برای مقایسه ساده‌تر دوتا میانگین استفاده میشه)، فهمیدن اون گروهی که تکلیف نوشتاری انجام داده بودن، آخر ترم واقعاً نگاهشون به ارزش شواهد کلی تغییرِ مثبت کرده بوده. اما گروه معمولی اینقدر تغییری نکرده.

خلاصه‌ش اینکه اگه می‌خواید معلمای آینده واقعا به شواهد علمی آموزشی ایمان بیارن و ازش تو کارشون استفاده کنن، به نظر میاد این که مجبورشون کنید یه کم درباره کاربردش فکر کنن و بنویسن، واقعاً جواب میده. البته تاثیرش خیلی بزرگ نبوده، ولی خب نسبت به کاری که سادست و زحمت زیادی نمی‌خواد، ارزش امتحان کردن داره!

پس اگه معلم یا دانشجو-معلمی هستی و فکر می‌کنی شواهد پژوهشی خیلی به کارت نمیاد، یه بار بشین فکر کن و بنویس دقیقاً چطور می‌تونی ازش تو کلاست استفاده کنی. شاید نظرت تغییر کرد!

منبع: +