خب، بذارین یه داستان جالب براتون تعریف کنم! یه مدت پیش، پلنگهای فلوریدا (Florida panther) تا آستانهی انقراض پیش رفته بودن. این پلنگها که اسم علمیشون Puma concolor coryi هست، یه زیرگونه از شیرکوهی (یا پوما، یا کوگار) محسوب میشن و الان فقط تو کمتر از ۵ درصد زیستگاه اصلیشون زندگی میکنن. عمده دلیلش هم شکار بیرویه و از بین رفتن زیستگاهشون بوده؛ یعنی جاهایی که بودن دیگه شده خونهی مردم یا جاده و مزرعه و طبیعتش نابود شده.
تو دهه ۹۰ میلادی اوضاع خیلی خراب شد؛ اون موقع کمتر از ۳۰ تا پلنگ تو فلوریدا باقی مونده بود! مشکل شدیدتر هم شده بود چون به خاطر جمعیت کم، پلنگها فقط با همون تعداد کم جفت میخوردن و این باعث میشه همخونی یا inbreeding رخ بده. یعنی بچهها ژنهای مشابه بیشتری از مامان و باباشون میگیرن و احتمال بیماریهای ژنتیکی و مشکلاتی مثل دم کج و مشکل باروری توشون بالا میره.
اینجا بود که دانشمندا تصمیم گرفتن یه راه حل خلاقانه رو امتحان کنن: تو سال ۱۹۹۵، هشت تا پوما (یه نوع شیرکوهی) ماده از تگزاس آوردن و در اصل مخلوطکردن جمعیتها رو شروع کردن تا ژنای جدید وارد بازی بشه. تقریباً سی سال بعد یعنی الان، اوضاع حسابی بهتر شده: جمعیت پلنگهای فلوریدا به حدود ۲۰۰ تا رسیده و نشونههای همخونی هم کمتر شده. جالب اینجاست که با اینکه ژنای جدید اومده، هنوز هم ویژگیهای خاص پلنگ فلوریدا (همونی که اون رو تبدیل به یه زیرگونه منحصربهفرد میکنه) از بین نرفته.
تحقیقات اخیر (که تو مجله علمی PNAS چاپ شده) نشون داده که بعد از اون انتقال، پلنگای فلوریدا با پنج تا از هشت تا پوما تگزاسی جفتگیری موفق داشتن و بچههاشون دستهدسته بزرگ شدن. نشونههای همخونی مثل دم کج و مشکل باروری تو نسلهای جدید خیلی کمتر شده.
حالا یه چیزی هست: دانشمندا نگران بودن که این اختلاط ممکنه خصوصیات ژنتیکی منحصر به فرد فلوریداییها رو کمرنگ یا حتی حذف کنه. چون ممکنه اون ژنها نقشی تو تطابقشون با محیط خاص فلوریدا داشته باشن. ولی طبق نتایج آخر، اینطور نشده و هنوز ژنای خاص فلوریدا تو جمعیت فعلی حفظ شده. دانشمندای ژنتیک با نقشهبرداری کل ژنوم (یعنی کد ژنتیکی) پلنگها از تگزاس و فلوریدا و نسلهای بعدی نشون دادن که هر دو منبع ژنتیکی تو نسلهای امروزی وجود داره.
دکتر Diana Aguilar-Gómez که متخصص ژنتیک محافظتیه (یعنی کسی که تخصصش حفظ گونهها و تنوع ژنتیکیه)، گفته: «نگران بودیم ژنهای تگزاسی همه ویژگیهای فلوریدا رو نابود کنه؛ ولی خوشبختانه اینطور نشد و ژنتیک فلوریدا هنوز سر جای خودشه.»
یه چیزی که جالبه و شاید خیلیا ندونن اینه که ما از هر ژن دو نسخه داریم، ولی فقط یکیش بیان میشه. یعنی اگه یکی از نسخهها مشکل داره، معمولاً اون یکی سالمش کار میکنه و مشکل رو نشون نمیده. ولی اگه هر دو نسخه ژن مشکلدار باشه، دیگه اون ویژگی بد خودش رو نشون میده. مشکل همخونی اینه که احتمال داره بچه، هر دو نسخه معیوب رو بگیره. حالا با ورود پوماهای تگزاسی، گوناگونی ژنتیکی (یا heterozygosity – یعنی ترکیبی بودن ژنها) بالا رفت و احتمال اینکه هر دو نسخه ژن معیوب باشه، کمتر شد. در نتیجه، بسیاری از مشکلات ژنتیکی دیگه بروز پیدا نمیکنن.
اما خبر بد اینه که شاید این تاثیر مثبت همیشگی نباشه! محققین میگن اگه جمعیت پلنگا همون حدود ۲۰۰ تا بمونه و گسترش پیدا نکنه، بهتدریج دوباره همخونی و مشکلات ژنتیکی سر و کلهش پیدا میشه. پس شاید باز هم در آینده نیاز باشه یه دخالت دیگه صورت بگیره و دوباره جمعیت تقویت بشه.
اگه بخوایم خلاصه کنیم: “ژنای پوماهای تگزاسی فعلاً پلنگای فلوریدا رو از مرگ حتمی نجات دادن. ولی این داستان شاید ادامه داشته باشه—چون حفاظت، پایانی نداره و باید همچنان جمعیت و ترکیب ژنتیکی این گربههای دوستداشتنی رو زیر نظر داشته باشیم. شاید یه بار دیگه هم مهمون از تگزاس بیاد!”
در کل این ماجرا نشون میده برای حفاظت از حیوانات و بهخصوص گونههایی که در خطر انقراضن، هم باید ژنتیکشون رو مدیریت کنیم، هم محیط زندگیشون رو حفظ کنیم. فقط با این روشها میشه امید داشت که پلنگای فلوریدا و بقیه حیوونا نسلشون ادامه پیدا کنه!
منبع: +