چجوری احساسات مثبت و منفی روی رفتارای محیط زیستی ما تاثیر میذارن؟

تا حالا به این فکر کردی چرا بعضی‌ها بیشتر حواسشون به محیط زیست هست و مثلاً زباله رو تو سطل میندازن یا سعی می‌کنن آب کمتر مصرف کنن؟ خب، کلی دلیل می‌تونه داشته باشه، ولی یه چیز مهم که خیلی وقت‌ها بهش فکر نمی‌کنیم، احساساتیه که “انتظارشون رو داریم” یا همون “احساسات پیش‌بینی شده”. منظور چیه؟ یعنی وقتی داری درباره کاری فکر می‌کنی، احتمالاً ذهنت به این میره که اگه این کارو بکنی یا نکنی چه احساسی خواهی داشت. همون مثلاً اگه لیوان پلاستیکی رو پرت نکنی تو خیابون، حس خوبی بهت دست میده، یا اگه بندازی، شاید بعدش احساس گناه داشته باشی.

حالا یه نظریه هم هست به اسم “Affective Events Theory” یا همون نظریه رخدادهای احساسی که اول تو محل کار بررسیش می‌کردن، و حالا دارن تو حوزه‌های محیط زیستی هم استفاده‌ش می‌کنن. این نظریه basically میگه که احساساتی که موقع تصمیم‌گیری یا کار کردن برات پیش میاد، می‌تونن خیلی تعیین‌کننده باشن تو رفتار آینده‌ات.

توی این تحقیق، اومدن سراغ این موضوع که خب، این احساسات مثبت (مثل حال خوب یا غرور اگه کاری برای محیط زیست بکنی) و احساسات منفی (مثل پشیمونی یا حس بد اگه به محیط زیست آسیب بزنی) چقدر واقعا روی رفتارمون اثر دارن. حتی یه چیزی رو هم وسط آوردن به اسم “نگرش محیط زیستی” که همون طرز فکر ما درباره محیط زیسته. یعنی آیا فکر می‌کنیم باید مسئولانه رفتار کنیم یا بیخیال باشیم.

روش تحقیق‌شون هم جالب بوده: یه نظرسنجی اینترنتی گذاشتن و به صورت شانسی برای ۵۰۰ نفر فرستادنش (البته ۴۴۲ نفر واقعاً جواب دادن). سوالاشون این بوده که ببینن هر کس چقدر احساسات مثبت و منفی رو پیش‌بینی می‌کنه اگه کار محیط زیستی کنه یا نکنه، چه نگرشی درباره محیط زیست داره، و واقعاً چقدر رفتاراش به نفع محیط زیسته.

نتیجه چی شد؟ هر دوتا نوع احساس، یعنی هم احساسات مثبتی که می‌خوای از رفتار خوبت بگیری، هم احساسات منفی‌ای که می‌تونی پیش‌بینی کنی اگه رفتار بدی کنی، هر دو باعث میشن طرف بیشتر کار محیط زیستی کنه. اما تفاوت‌شون اینجاست:

  • احساسات مثبت (مثلاً لذت، غرور) هم مستقیم تاثیر دارن و هم غیرمستقیم! یعنی حتی اگه طرف نگرشش نسبت به محیط زیست خیلی هم قوی نباشه، همین که حال خوب و انگیزه قوی بگیره، خودش باعث میشه کار درست رو بکنه. اینو بهش میگن “انگیزه مبتنی بر رویکرد” یعنی حس مثبت باعث میشه به سمت رفتار درست بری.
  • احساسات منفی (پشیمونی، عذاب وجدان) اما فقط از طریق نگرش‌ها تاثیر میذارن. یعنی اگه نگرش زیست‌محیطی قوی باشه و تصور کنی اگه رفتار نادرست کنی اعصابت خورد میشه، این باعث میشه بری سمت رفتار درست.

جمع‌بندی‌شون اینه که احساساتی که برات پیش‌بینی میشه، باعث میشه دیدت نسبت به رابطه انسان و محیط زیست تغییر کنه، و همین باعث میشه حالت رو به کار درست تشویق یا منع کنه. این یعنی اگه بخوایم کمپین فرهنگی، آموزش یا حتی یه حرکت ساده برای تشویق مردم به رفتار محیط زیستی راه بندازیم، حتماً باید رو احساسات مردم کار کنیم. یعنی یه جوری باشه که حس خوب یا حتی ترس از حس بد در آینده رو فعال کنیم!

در کل، این تحقیق نشون داد که مغز و دل ما، هر دو حسابی تو رفتارهای محیط زیستی نقش دارن و نباید فقط آموزش منطقی بدیم و انتظار داشته باشیم همه رعایت کنن. به حس و حال آدما دل بدیم، معجزه میشه!

منبع: +