خب بچهها، میخوام یه داستان جذاب درباره گسلها و زلزلهها براتون تعریف کنم که به طرز عجیبی با زندگی همه ما ربط داره! مخصوصاً اگه فیلمهای هالیوودی که توشون کالیفرنیا زیر و رو میشه رو دیده باشین، شنیدن اینا از همیشه مهمتر میشه!
یه تحقیقی جدید نشون داده که گسلهایی مثل سن آندریاس (همون خط معروفی که کالیفرنیا روش نشسته)، الزاماً قرار نیست همیشه شبیه قبل عمل کنن؛ یعنی اگه قبلاً یه جور خاص زلزله داشتن، دفعه بعد شاید زلزلهشون خیلی بزرگتر باشه و اصلاً شبیه قبلیا نشه!
این نتیجه رو دانشمندها بعد از بررسی زلزله وحشتناک مارس تو میانمار بهدست آوردن؛ گسل ساگینگ اونجا یهویی ترکید و بیشتر از ۵۰۰۰ نفر رو کشت. مثلاً ساگینگ رو بهش میگن «بزرگراه زلزله» چون اصطلاحاً superhighway یعنی جایی که زلزلهها حسابی رفت و آمد دارن! بر خلاف انتظار، گسل ساگینگ تو یه قسمت خیلی بزرگتر از چیزی که همه فکر میکردن ترک برداشت و حتی جاهایی هم شکست که قبلاً آرام بوده و کسی انتظارش رو نداشت.
گسل چی هست اصلاً؟ سریع بگم: گسل یعنی یهترک تو پوسته زمین که به خاطر فشارهایی که جمع میشه، یهویی باز میشه و همون موقع زلزله رخ میده! M
حالا چرا این برای سناندریاس مهمه؟ چون سناندریاس و ساگینگ کلی شبیه هم هستن؛ هر دو طولانی و مستقیمان و جزو گسلهای strike-slip به حساب میان (یعنی قسمتهای گسل بیشتر در راستای افقی نسبت به هم سر میخورن و نه خیلی بالا و پایین میشن).
ولی برگردیم به همون داستان میانمار. همه زمینشناسها انتظار داشتن که گسل ساگینگ تو یه قسمت “بیکار” تقریباً ۳۰۰ کیلومتری که از ۱۸۳۹ تا حالا زلزله بزرگی نداشته جا بمونه و اونجا زلزله بده؛ اینو بهش میگن فرضیه seismic gap، یعنی قسمتی از گسل که مدتها جنب نخورده و حالا دیگه وقتشه یهدفعه عملیات انجام بده!
ولی بر عکس، این گسل تو یه قسمت بزرگتر یعنی بیشتر از ۵۰۰ کیلومتر ترکید—یعنی علاوه بر جایی که بیحرکت بوده، حتی بیشتر از برداشتش جبران کرد و تختهگاز پیش رفت! عکسهای ماهوارهای (یعنی تصاویر از فضا که قبل و بعد حادثه گرفتن) نشون دادن که سمت شرقی این گسل تقریباً ۳ متر نسبت به سمت غربی رفته پایینتر! یعنی زمین یهویی جا به جا شده، عین فیلمها!
اینو با یه تکنیکی خاص تشخیص دادن که بهش میگن image correlation یا همون مقایسه تصویری قبل و بعد. این روش خیلی بهتر از رادار سنتی عمل کرد؛ رادار interferometry معمولاً واسه زلزلهها استفاده میشه، اما وقتی بحث حرکت شمال-جنوب پیش میاد یا سیگنالها با هم قاطی میشه (یعنی decorrelation)، اینجا ناکارآمد میشه. پس کار با این مقایسه تصویری خیلی بهشون کمک کرده.
جین-فیلیپ اووک که از استادای زمینشناسی معروفه، میگه: «این تحقیق نشون میده که شاید زلزله بعدی یه گسل، اصلاً شبیه زلزلههای قبلیش نباشه و حتی بزرگتر هم شده باشه! هر ترک خوردنی شاید بیشتر از چیزی که سالها انتظارش رو کشیدیم انرژی آزاد کنه.» یعنی کسی نمیتونه دقیق پیشبینی کنه چه بلایی قراره سرمون بیاد!
حالا اگه بخوایم درباره سن آندریاس حرف بزنیم: این گسل طولانیترین گسل کالیفرنیاس، درازاش حدود ۱۲۰۰ کیلومتره! شمالش به ساحل مندوسینو میرسه و جنوبش دم سالتون سیای خفن کالیفرنیاست. سال ۱۹۰۶ هم یه زلزله مهیب ۷.۹ ریشتری تو بخش شمالیش زد که ۳ هزار نفر رو کشت—همون زلزله معروف سانفرانسیسکو.
خود زمینشناسها هم میگن زلزله خیلی قابل پیشبینی نیست. مثلاً منطقه لوسآنجلس ۶۰ درصد احتمال داره تو ۳۰ سال آینده یه زلزله بالای ۶.۷ ریشتری رو تجربه کنه! یعنی واقعا جای نگرانی داره اگه اون دور و ورا زندگی میکنین.
پس چی میشه نتیجه گرفت؟ اگه میانمار برامون درسی داشته باشه، اینه که نباید فقط انتظار زلزلههای قبلی رو داشته باشیم. این گسلها میتونن ناشناختهتر، وحشتناکتر و بزرگتر از قدیما عمل کنن. پس باید مدام با روشهای جدید نگرش داشته باشیم، اطلاعاتمون رو بهروز کنیم و مدلهای بهتری برای پیشبینی خطرهای آینده بسازیم.
در کل، زمین خیلی وقتا حرکاتش رو قشنگ نشون میده، ولی نحوه نشون دادنش همیشه همون قبلی نیست! پس هر وقت یه زلزله عجیب تو یه کشور دور افتاد، سریع به سن اندریاس و اتفاقهایی که ممکنه بیافته هم فکر کن!
منبع: +