شاید برات پیش اومده باشه که تو یه شرکت کار میکنی و حس کنی خیلی بیشتر از اون چیزی که کارت میطلبه، بلدی. مثلاً گفتی: “ببین، من کلی تجربه و تخصص دارم، چرا دارم این کار ساده رو انجام میدم؟” به این حس میگن “Perceived Overqualification” یا POQ. یعنی آدم فکر میکنه سطحش از کاری که بهش دادن خیلی بالاتره.
حالا اینکه این حس، یعنی POQ، چه تأثیری روی رفتار کارمندا تو شرکت میذاره، هنوز محققها سرش با هم بحث دارن. یه عده میگن کسی که خودش رو خیلی قویتر از کاری که بهش دادن میدونه، انگیزه پیدا میکنه یه جورایی صدای خودشو به گوش بالا دستیها برسونه و پیشنهاد و انتقاد بده. یه عده دیگه میگن برعکس، این آدما معمولاً ساکتتر میشن چون حس میکنن کسی به حرفشون گوش نمیده یا فایدهای نداره.
توی این مقاله اومدن با استفاده از مدل “Job Demands-Resources” یا همون مدل تقاضا-منابع شغلی که یه جور چارچوب برای بررسی فشارها و امکانات کاریه، چند تا فرضیه جالب رو بررسی کردن. کلی داده هم جمع کردن! دقیقش رو بخوای، از بین ۴۳۰ نفر تو سه مرحله مختلف اطلاعات گرفتن که ببینن بالاخره ماجرا چیه.
نتیجهها واقعاً جالب بود! فهمیدن POQ یه شمشیر دولبهست. یعنی هم میشه خوب باشه، هم بد. چطوری؟
از یه طرف، این حس “بیش از حد واجد شرایط بودن” باعث “فرسودگی عاطفی” (Emotional Exhaustion) میشه. یعنی آدم خسته میشه از نظر روحی، انرژیاش ته میکشه و اصلاً حال و حوصله مشارکت کردن تو کار یا گفتن ایدهها رو نداره. نتیجه؟ آدمایی که زیادی احساس متخصص بودن میکنن، تمایل ندارن صداشون رو تو شرکت بلند کنن (یا همون Voice Behavior یعنی صحبت کردن و ارائه ایده و نقد توی محیط کار).
حالا از اون طرف داستان! POQ میتونه “خوداثربخشی” (Self-efficacy) رو هم زیاد کنه. خوداثربخشی یعنی آدم حس میکنه به خودش و تواناییهاش اعتماد کامل داره و میتونه کارها رو خوب انجام بده. اینطوری آدمای POQدار شجاعتر میشن و راحتتر حرفشون رو میزنن، پیشنهاد میدن و وسط بحثها شرکت میکنن!
حالا این وسط یه فاکتور مهم هست به اسم “careerism orientation” یا همون جهتگیری شغلی. این یعنی کسی مثلاً خیلی هدفش پیشرفت شغلی باشه و دنبال ترقی و پلههای بالاتر باشه. توی این شرایط، اون “اثر مثبت POQ روی خوداثربخشی” خیلی قویتر میشه. یعنی آدمایی که هم فکر میکنن خیلی قویترن و هم عاشق پیشرفت شغلیان، صداشون تو شرکت حسابی در مییاد!
در مجموع، نتیجهای که میگیریم اینه: اگه حس کردی کارت خیلی آسونه و ازت کم کار میکشن، ممکنه یا زده و دلسرد شی و پا پس بکشی، یا برعکس قدرت بگیری و کلی ایده و حرف بزنی! بستگی داره که تو چه روحیهای باشی و چقدر اهل رشد و ترقی باشی.
پس زیادی باهوش بودن تو محل کار لزوماً بد یا خوب نیست؛ بستگی داره چطور باهاش کنار بیای و چقدر دلت بخواد تو محیط کارت پیشرفت کنی!
منبع: +