کودکای پنج‌ساله چه جوری درس می‌گیرن؟ نقش مغز کوچولوها و باورهای مامانا و باباها تو پیشرفت زبان و ریاضی بچه‌ها

تا حالا به این فکر کردی بچه‌های پنج‌ساله چه اتفاقاتی تو مغزشون می‌افته که باعث میشه زبان و ریاضیشون خوب یا ضعیف بشه؟ یه تحقیق باحال روی بچه‌های استونی انجام شده که کلی نکته ریز و درشت رو کنار هم بررسی کرده و فقط روی یکی دو تا عامل تمرکز نکرده. میخوام همینجا همه‌شو برات ردیف تعریف کنم!

خب اول اینکه اومدن مهارت‌های مختلف این بچه‌ها رو با هم ارزیابی کردن. مثلاً علاوه بر اینکه خود بچه‌ها رو مستقیم از طریق تست‌های الکترونیکی (همون آزمون‌های آنلاین و کامپیوتری خودمون) بررسی کردن، از پدر و مادرها هم پرسشنامه گرفتن. یعنی یه نگاه کلی به هم بچه‌ها داشتن، هم مامان و باباها.

نتیجه جالب بود: فهمیدن که مغزشون چه‌جوری کار میکنه (یعنی فرآیندهای شناختی‌شون – منظور همون قابلیت‌های ذهنی مثل توجه و حافظه و حل مسئله)، مهارت‌های یادگیریشون و میزان پیشرفت زبان و ریاضیِ بچه‌ها کاملاً به هم ربط داره.

یه نکته مهم این بود که مهارت‌های شناختی و یادگیریِ بچه خیلی روی رشد مهارت‌های درسی‌شون تأثیر می‌ذاره. یعنی باعث میشه هم زبان و هم ریاضی قوی‌تر بشن. اما باورها و رفتارای پدر و مادرها هم بی‌تأثیر نیست. واسه همین دانشمندا گفتن باید هم به ویژگی‌های مادرزادی و عملکرد مغز بچه نگاه کنیم و هم به جو خونه و رفتار والدین.

یه چیزی که خیلی کنجکاوکننده بود: نظر مامان و باباها در مورد اینکه بچه‌شون چقدر باهوش یا کند ذهنه، یا اینکه چقدر توی مهدکودک همراهی می‌کنن، روی زبان و ریاضی بچه تأثیرگذار بوده. اما مثلاً سطح تحصیلات والدین یا انتظارات اجتماعی‌شون فقط روی زبان خردسال تأثیر گذاشته، نه ریاضی.

یعنی اگه فکر می‌کنی مامان و بابای تحصیل‌کرده حتماً ریاضی بچه‌شون قوی‌تر میشه، خب این تحقیق نشون داده لزوماً اینطوری نیست و خیلی چیزای دیگه هم وارد ماجرا میشه!

یه نکته باحال دیگه: مهارت یادگیری بچه‌ها فقط ریاضی‌شون رو بهتر میکنه؛ یعنی اگر خوب بلدن چه جوری یاد بگیرن و با دقت پیش برن، تو ریاضی باحال‌تر میشن.

حالا قسمت بامزه داستان: تعداد دفعاتی که مامان و بابا تو خونه با بچه کار علمی می‌کنن یا فعالیت آموزشی دارن، مستقیماً به پیشرفت درسی بچه ربطی نداشته! یعنی ارتباطش پیچیده‌تر از چیزیه که فکرشو می‌کنی، مثلاً شاید کیفیت اون زمانا مهم‌تر باشه تا فقط تعدادش.

در نهایت، خود محقق‌ها هم گفتن نگاه جامع و همه‌جانبه لازمه. یعنی هم باید به ویژگی‌های ذاتی بچه (چیزایی مثل عملکرد مغز و توانایی یادگیری) دقت کنیم، هم نقش مهم پدر و مادرها رو در نظر بگیریم. تازه، مشارکت فعال توی مهدکودک و تقویت مهارت‌های اجتماعی (یعنی همون بلد بودن دوست پیدا کردن و رفتار تو جمع) ممکنه تأثیر بیشتری روشون داشته باشه تا اینکه فقط انتظارات درسی بالا ازشون داشته باشیم یا کلی تو خونه براشون کتاب و فلش‌کارت بیاریم.

خلاصه‌ش اینکه اگر دنبال اینی بچه‌ت زبان و ریاضی‌ش قوی بشه، فقط به کتاب و کلاس و انتظارات بالا اکتفا نکن. مثلا سعی کن باهاش ارتباط نزدیک و شاد داشته باشی، توی جمع و مهدکودک همراهش باشی و خودت رو جای کوچولوت بذاری تا بتونی از دید اون دنیا رو ببینی!

منبع: +