بذارید یه داستان جالب براتون تعریف کنم. قراره امسال توی ماه اکتبر، یه کنفرانس علمی آنلاین برگزار بشه به اسم “Agents4Science” که واقعاً با بقیه کنفرانسها فرق داره. این یکی نه فقط درباره رباتهاست، بلکه خود رباتها هم کل کارها رو انجام دادن! یعنی چی؟ یعنی تقریباً همه تحقیقها، نوشتن مقالهها، داوریها و حتی ارائهها رو هوش مصنوعیها بر عهده گرفتن و با تکنولوژی تبدیل متن به صدا هم مقالات رو ارائه میکنن. خلاصه، آدمها نقش مشاور دارن و شغل اصلی مال AI هست.
ایده این کنفرانس از ذهن یه دانشمند کامپیوتر به اسم جیمز ژو از استنفورد اومده. ژو سالها داره تلاش میکنه ببینه چطور میشه انسانها و هوش مصنوعی (AI) بهترین همکاری رو توی کارای علمی داشته باشن. فکرش رو بکنید، الان همین هوش مصنوعیها ابزارای باحالی ساختن که مثلاً DeepMind’s AlphaFold میتونه پروتئینهایی رو که دسترسی بهشون توی آزمایشگاه خیلی سخته، شبیهسازی کنه. جالبتر اینکه مدلهای زبانی بزرگ یا همون Large Language Models (یعنی مدلهایی مثل ChatGPT که میتونن کلی متن بخونن و تولید کنن)، انقدر پیشرفت کردن که کمکم دارن شبیه دانشمند واقعی کار میکنن؛ یعنی خودشون فرضیه مطرح میکنن، شبیهسازی انجام میدن و حتی آزمایشها رو طراحی میکنن!
حالا شاید بگید مگه میشه؟ خیلیها هنوز قانع نشدن. کلی منتقد هست که میگن هوش مصنوعی نمیتونه مثل آدمها خلاقیت داشته باشه، کم اشتباه نمیکنه و حتی ممکنه فرصت رشد برای دانشمندهای جوون رو بگیره. مثلاً ممکنه اطلاعات جعلی یا اشتباه (که بهش میگن hallucination یا “توهم زدن مدل”) تولید کنه.
ولی با این حال، استفاده از AI توی دنیای علم خیلی طرفدار داره، حتی دولت آمریکا هم یه برنامه مخصوص به اسم “AI Action Plan” داده که توش گفته باید توی آزمایشگاهها و پژوهشهای علمی برای حوزههای مختلف سرمایهگذاری کرد تا هوش مصنوعی هم وارد بازی بشه. دانشمندها میگن با کمک AI میشه چیزایی رو کشف کرد که انسان به تنهایی نمیتونه. جیمز ژو هم یه توضیح ساده درباره اهمیت AI میده: «ایجنتهای AI خسته نمیشن، تایم ندارن، میتونن ۲۴ ساعته با ما کار کنن!»
ژو ماه پیش یه مقاله توی مجله معتبر Nature چاپ کرد که نتیجههای یه تیم از ایجنتهای AI خودشه. اونقدر موفق بود که حالا میخواد ببینه سایر AIها چی کار میکنن. به نظرش یه مقاله موفق تو کنفرانس Agents4Science اینطوریه: «AI باید نویسنده اول باشه و خودش بیشترِ کارو بکنه. آدمها فقط نقش مشاورهای دارن.» (نویسنده اول یعنی اون کسی که نقش اصلی تو مقاله داشته.)
ژو از وقتی دکترای خودش رو میگذروند (سال ۲۰۱۰ تو Harvard)، انقدر از ترکیب علوم زیستی و کامپیوتر خوشش اومد که یه سال گذاشت کنار، رفت توی آزمایشگاه ژنومیکس کار کرد (ژنومیکس یعنی مطالعه مجموعه کامل ژنها). اونجا فهمید تخصصهای مختلف حتی تو صحبت کردن هم مشکل دارن و زبان هم رو نمیفهمن! به خاطر همین معتقده مدلهای زبانی بزرگ بهتر از آدمها میتونن حرفای تخصصی رو ترجمه و تفسیر کنن، چون از همه رشتهها خوندن و دیدگاه کلی دارن. همین شد ایده آزمایشگاه مجازی یا Virtual Lab: یه تیم از AIها با تخصصای مختلف، مثل یه گروه واقعی داخل دانشگاه!
آزمایشگاه مجازی چطوری کار میکنه؟ فرض کنید چند تا AI داریم: یکی مثل ایمنیشناس (immunologist یعنی کسی که سیستم ایمنی بدن رو میفهمه)، یکی زیستشناس محاسباتی (computational biologist یعنی کسی که با کامپیوتر علوم زیستی رو تحلیل میکنه)، یکی سرپرست تیم (principal investigator)، و هر کدوم وظایف خودشون رو دارن. این ایجنتها کنار هم کار میکنن، میتونن با ابزارای مختلف مثل AlphaFold همکاری کنن و حتی حرف زدنهاشون رو ضبط کنن که بعد دانشمندها بررسی کنن.
ژو با یه دانشمند دیگه به نام جان پاک از Chan Zuckerberg Biohub همدست شد تا این ایده رو عملی کنن. اولین پروژهشون درمان سویههای جدید کرونا بود (سویه یعنی نوع جدید ویروس). پنج تا AI ساختن با وظایف و تخصصای مختلف. نکته جالب اینجاست که آموزش این تیم ماهها طول کشید ولی خودشون، بعد از راهاندازی، تو یه روز مدلهای درمانی رو پیدا کردن! بعد این ایجنتها تصمیم گرفتن روش ساخت و بررسی نانوبادیها رو جلو ببرن. (نانوبادی یعنی یه نوع آنتیبادی کوچیکتر و کمیابتر. آنتیبادی همون مادهایه که بدن میسازه تا با ویروسها بجنگه.) دلیل انتخابشون جالب بود: چون نانوبادیها کوچیکترن، برای کامپیوتر تحلیلشون سبکتر میشه. ژو از این تصمیم مدلها خوشش اومده بود، چون دیدن ایجنتها واقعاً با منابع محدود، هوشمندانه انتخاب کردن. در نهایت هم تعدادی نانوبادی جدید و کاربردی ساختن که میتونستن به سویه اولیه کرونا بچسبن!
البته ژو و همکارش خودشون میگن نکته اصلی مقالهشون، خودِ “آزمایشگاه مجازی” به عنوان یه ابزار جدیده. حتی یه داروساز معروف که تو این پروژه نبود ولی خودِ نانوبادیها رو ساخته بود، ایده اتوماسیون (یعنی خودکار انجام دادن مراحل کار با رباتها) رو مهمترین ویژگی این پروژه دونست.
با وجود همه این موفقیتها، ژو متوجه شد که نمیتونه اسم AI رو تو لیست نویسندگان مقاله به مجلهها و کنفرانسهای علمی بده! اکثر جاها هنوز نگفتن AI حق نویسندگی داره، یا حتی استفاده از AI برای نوشتن مقاله رو ممنوع کردن. مثلاً مجله Nature میگه چون درباره مسئولیت و حق کپیرایت (یعنی مالکیت معنوی محتوا) مطمئن نیستن، نمیذارن AI نویسنده باشه. ژو میگه این سیاستها باعث میشه دانشمندها استفاده واقعیشون از AI رو قایم کنن یا کمرنگ نشون بدن.
این شد که تصمیم گرفت خودش یه کنفرانس مخصوص برگزار کنه جایی که شرط اصلی اینه که نویسنده اول باید AI باشه! حتی داوری و ارزشیابی مقالهها هم با رباتهای مخصوص انجام میشه. البته، تیمی از کارشناسان آدم هم (با حضور حتی برنده نوبل اقتصاد) مقالههای برتر رو بازبینی میکنن تا خیالتون راحت باشه آدمها کلاً حذف نشدن!
ژو نمیدونه از وسط این حجم مقاله AI، چه جواهرهایی ممکنه دربیاد، ولی هم شجاعت این مسیر رو داره و هم خودش میگه: ممکنه هم مقالههایی که کشف جدید دارن ببینیم، هم کلی مدل مسخره و اشتباه! ولی به نظرم مهمه امتحان کنیم.
از اون طرف، برخی دانشمندها مثل لیزا مسری، انسانشناس علم از دانشگاه Yale، هنوز مردد هستن. خودش میگه:”هوش مصنوعی چطور میتونه جهشهای فکری یا همون لحظههای الهامبخش رو خلق کنه؟” یا دانشمندی به اسم مولی کراکت از Princeton میگه: «من خودم عاشق این ابزارم چون ربطی به علوم کامپیوتر ندارم ولی باهاش کار میکنم. اما هنوز مشکوکم که آیا این ادعاها درباره قدرت شبیهسازی فکر آدمیزاد واقعیه یا نه.»
اونا اعتقاد دارن اگر همهچی خودکار بشه، شاید دانشمندای انسانی فرصت یادگیری و رشد پیدا نکنن. به جاش پیشنهاد میدن باید دانشمندای رشتههای مختلف مثل فلسفه، انسانشناسی و معرفتشناسی (Epistemology یعنی علم شناخت یا بررسی ماهیت دانش) رو هم وارد بازی کنیم تا آزمایشهای محتاطانهتر و فکرشدهتر طراحی بشه.
با همه این پچپچها، ژو فکر میکنه این کنفرانس آزمایش جالبی هست که میتونه تکلیف رو برای آینده استفاده AI در علم روشنتر کنه. چون الآن فقط داستان و هیجان هست، و هنوز داده منظم و دقیقی وجود نداره. حالا باید منتظر بمونیم تا اکتبر ببینیم رباتها چی رو میخوان به دنیا نشون بدن—شاید شگفتزده بشیم، شاید هم بخندیم! هرچی که باشه، آینده علم رو بدون این بازیگرهای جدید نمیشه تصور کرد.
منبع: +