فرهنگ، هدف‌گذاری و موفقیت دانشجوهای فنی حرفه‌ای: ریاضی رو چطور قورت می‌دن؟

خب بذارین یه داستان جذاب براتون تعریف کنم از یه تحقیقی که تو چین انجام شده بود. موضوعش چی بود؟ اینکه ببینن بین فرهنگ، نوع اهدافی که دانشجوهای فنی حرفه‌ای واسه خودشون می‌ذارن و موفقیتشون تو درس ریاضی چه ارتباطایی هست.

اول از همه، محقق‌ها اومدن سراغ بیشتر از هزار تا دانشجوی سال اول از چهار تا رشته مختلف تو دانشگاه‌های فنی حرفه‌ای چین. خیلی با دقت هم داده‌ها رو گرفتن و با یه مدلی به اسم “مدلسازی معادلات ساختاری” تحلیلش کردن (این یعنی یه روش پیچیده آماری که میشه باهاش بفهمی چی به چی ربط داره و تاثیر میذاره).

اونا برای هدف‌گذاری یا همون Goal Orientation (یعنی اینکه واسه چی درس می‌خونی و چه انگیزه‌ای داری) چهار مدل در نظر گرفتن:

  1. اهداف متناسب با موفقیت و یادگیری (یعنی اونایی که می‌خوان واقعاً یاد بگیرن و عشق یاد گرفتن دارن)
  2. اهداف مربوط به نشون دادن خودشون (می‌خوای دوستات بفهمن خیلی خفنی)
  3. اهداف اجتنابی (یعنی فقط می‌خوای خراب نکنی و آبروریزی نشه)
  4. اهداف خانوادگی (که خودش دو مدل بود، یکی اینکه خانواده حمایت عملی کنه و یکی اینکه حمایت احساسی کنه)

حالا نتایج چی بود؟

  • اونی که واقعاً می‌خواد یاد بگیره و هدفش رشد خودش و فهمیدن مطلبه (یعنی همون Mastery Orientation)، معمولاً ریاضیش خوبه و نمره‌اش بالاتر میشه.
  • برعکس، اونی که می‌ترسه عملکردش بد باشه یا می‌خواد فقط ضایع نشه (Performance-Avoidance)، معمولاً ریاضیش ضعیف‌تره.
  • هدف اینکه خانواده بفهمه طرف موفقه (Recognition by Family)، باعث میشه هم هدف یادگیری بهتر بشه، هم فرد بخواد عملکرد خوبی نشون بده، حتی گاهی باعث هدف اجتنابی هم میشه.

یک نکته مهم این بود که اگه کسی بخواد هم‌رنگ جمع باشه و فقط طبق عرف حرکت کنه (Conformity To Norms)، معمولاً هدفش این نیست که خودش رو به همه نشون بده (Performance-Approach)، یعنی دنبال جلب توجه نیست.

از طرف دیگه، فرهنگ جمع‌گرایی (Collectivism، یعنی برعکس فردگرایی، بیشتر همدلی و کار گروهی و به فکر جمع بودن)، باعث میشه بچه‌ها هم بیشتر دنبال حمایت خانواده برن و هم تو یادگیری جدی‌تر باشن.

یه نکته جالب دیگه هم این بود که “کنترل احساسات” یا همون Emotional Self-Control (یعنی اینکه طرف بتونه تو شرایط سخت آروم باشه)، خیلی به یادگیری کمک می‌کنه. اگه دانشجو بتونه احساساتش رو کنترل کنه، راحت‌تر می‌تونه مطالب رو هضم کنه.

تو این تحقیق “تواضع” (Humility) هم نقش جالبی داشت! اونا فهمیدن کسایی که متواضع‌ترن، هم برای نشون دادن خودشون تو جمع (Performance-Approach) تلاش می‌کنن، هم بیشتر دنبال حمایت خانواده می‌گردن و حتی تو درس ریاضی هم موفق‌تر میشن.

در آخر، تحلیلای دیگه نشون داد که اون هدف‌گذاری‌ها در واقع مثل یه پل بین ارزش‌های فرهنگی و موفقیت تو ریاضی عمل می‌کنه. یعنی مثلا جمع‌گرایی یا تواضع از یه طرف، هدف‌گذاری درست از یه طرف دیگه، باعث میشه عملکرد ریاضی بهتر یا بدتر بشه.

خلاصه اینکه این تحقیق کمک می‌کنه بفهمیم انگیزه‌های دانشجوها تو فرهنگ‌های مختلف چطوری شکل می‌گیره و چی باعث میشه تو درس‌هایی مثل ریاضی بدرخشن یا جا بمونن. و نشون داد که هدف‌ها و ارزش‌های فرهنگی کاملاً به هم ربط دارن و رو هم تاثیر میذارن.

اگه خودتون دانشجو یا معلم هستین یا حتی دوست دارین بدونین تو فرهنگ‌های مختلف مردم چطوری فکر می‌کنن و جلو میرن، این جور مطالعات واقعاً دید آدم رو بازتر می‌کنه. حالا اگه تجربیات مشابه داشتین، حتما برامون تعریف کنین!

منبع: +