شاید شنیده باشین که آمریکا، با این همه خرجی که واسه بهداشت و درمان میکنه، هنوز تو بحث مرگومیر مادرها موقع بارداری و زایمان، حسابی عقبتر از کشورهای پیشرفته دیگه است! شاید باورتون نشه، اما احتمال مرگ یک زن بخاطر بارداری یا پس از زایمان تو آمریکا خیلی بیشتر از جاهایی مثل کانادا، کره جنوبی یا حتی نروژه.
بذارین با یه داستان واقعی شروع کنم؛ Jordyn Albright یه زن آمریکاییه که بارداریش پرخطر بود (یعنی مثلا هم IVF یا همون باروری آزمایشگاهی انجام داده بود، هم فشار خون بالا داشت). آخرش هم مجبور شدن سه هفته زودتر زایمانش کنن و ۶۰ ساعت درد کشید… اما ماجرا تازه شروع شد! درست بعد از تولد بچه، دکترها فهمیدن جفت به دیواره رحمش چسبیده و با دست باید جداش کنن (خیلی دردناک بود!) و بعدش هم اونقدر خون زیادی از دست داد که حتی بیهوش شد. اگه تیم پزشکی خیلی سریع عمل نمیکرد و شش واحد خون بهش نمیدادن، معلوم نبود چی میشه…
اما خب، متاسفانه همه اینقدر خوششانس نیستن. آمارها میگه تو سال ۲۰۲۴، به ازای هر ۱۰۰ هزار تولد تو آمریکا، حدود ۱۹ زن جونشون رو از دست میدن. تازه مثلاً کانادا (۸.۴ نفر)، کره جنوبی (۸.۸ نفر)، انگلستان (۵.۵ نفر)، و نروژ (صفر!) دارن. یعنی آمریکا رکورد بدی زده.
حالا این وسط یه نکته خیلی جالبه: آمریکا تقریباً دو برابر این کشورها واسه هر نفر خرج بهداشت و درمان میکنه! ولی معلومه مشکل جایی دیگهست. به گفته یه دکتری به اسم مونیک رینفورد از دانشگاه ییل، آمریکا تو وضعیت جهانی یه جورایی خیلی پایینتر ردهبندی شده.
اصلاً چرا مامانها بعد یا حین بارداری میمیرن؟ طبق تعریف CDC (یعنی همون مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها در آمریکا)، مرگ مادر یعنی خانمی که حین بارداری یا تا ۴۲ روز بعد از زایمان، به خاطر مشکلی که مستقیماً یا به طور غیرمستقیم مربوط به بارداری باشه، فوت کنه. (پس اگه مثلا کسی تو تصادف بمیره ولی باردار باشه، حساب نمیکنن.)
پژوهشها نشون میده، حدود نصف مرگهای مادرانه تو روزِ زایمان یا فرداش رخ میده و یهسومش هم تو خود بارداری. شایعترین مشکلات تو بارداری، سکته و بیماری قلبیه (یعنی مثلاً قلب از قبل مشکل داشته یا موقع بارداری بهش فشار اومده). تو زایمان، بیشتر مرگها واسه خونریزی شدیده (که بهش میگن هموراژ، یعنی خونریزی خیلی زیاد و ناگهانی)، عفونت، فشار خون بالا (مثلاً مسمومیت بارداری که بهش گفته میشه پرهاکلامپسی)، یا ضعف شدید عضله قلب (که بهش میگن کاردیومیوپاتی) است.
البته چاقی (Obesity یعنی افراد با اضافهوزن خیلی بالا) هم هست که تو آمریکا زیاده، و ریسک همه این بدبیاریها رو هم بیشتر میکنه، ولی کشورهای دیگه با همین مشکل، مرگومیرشون بهمراتب کمتره.
یکی دیگه از مشکلات عجیب تو آمریکا، “بیابانهای زایمانی” هست. یعنی شهر یا منطقههایی که اصلاً هیچ بیمارستان یا خدمات زایمان و نوزاد نداره! باورتون میشه که ۳۵٪ شهرستانهای آمریکا توی این بیابانها هستن؟ نصف بیمارستانهای روستایی از سال ۲۰۲۲ به بعد دیگه بخش زنان و زایمانشون رو تعطیل کردن. این وضع حتی تو شهرهای بزرگ، مثلاً شیکاگو، هم هست؛ با اینکه اینجا شلوغه، اما خیلی وقتها، زنها باید با کلی مشقت، تو هوای بد و با بقیه بچهها، چندساعت تو مسیر باشن تا به یه دکتر یا بیمارستان برسن.
یه عامل مهم دیگه، بحث مدیکید (Medicaid) هست که بیمه دولتی برای آدمهای با درآمد کمتره. ۴۱٪ تولدها تو آمریکا مدیکید رو پوشش میدن! ولی حالا قوانینی مثل Big Beautiful Bill Act تصویب شده که داره بودجه مدیکید رو قطع میکنه؛ یعنی مثلا ممکنه ۱۴۴ بیمارستان دیگه در مناطق روستایی قسمت ماما و زایمان رو کلاً تعطیل کنن. پس توقع داریم که کلی از زنها یا اصلًا بیمه نداشته باشن، یا نتونن بهموقع برن پیش دکتر. نتیجش؟ افزایش سرسامآور اورژانسیها و کاهش امکانات پیشگیری و درمان به موقع.
این بدبیاریها واسه همه مساوی نیست. مثلاً ۶۴٪ بچههایی که مادرشون سیاهپوسته و ۶۷٪ بچههایی که مادرشون سرخپوست یا اهل آلاسکاه، با همین بیمه به دنیا میان. تازه، سیاهپوستها و بومیها، دو تا سه برابر بیشتر از سفیدپوستها تو آمریکا در معرض خطر مرگ حین یا بعد بارداری هستن. یکی از دلیلهاش هم اینه که بیمارستانهایی که اکثراً بیماران رنگینپوست رو پذیرش میکنن، هم پرسنل کمتر و هم خدمات پایینتری دارن. تحقیقات نشون میده حتی رفتار پزشکها با بیماران رنگینپوست معمولاً با کمتوجهی و احترام کمتر همراهه، که این باعث میشه خانومها نتونن راحت، قشنگ حرفشون رو بزنن یا توصیههای درست بگیرن.
حالا بخش خوب ماجرا اینه که اکثر این مرگها کاملاً قابل پیشگیریه! تو تحقیقات جدید، بیش از ۹۰٪ مرگهایی که بخاطر پرهاکلامپسی (مسمومیت بارداری) و اکلامپسی هست، میشد جلوگیری بشه. بالای ۸۰٪ مرگهای مربوط به خونریزی و بیماری قلبی همینطور. حتی ۷۰٪ مرگهای عفونی هم قابل پیشگیری بوده. تازه مرگهایی مثل سکته یا حالات خیلی خاص هنوز تا ۴۰٪ قابل پیشگیری هستن!
در واقع، اگه خدمات پیشگیری (مثلاً ویزیت مرتب بارداری، یا اندازهگیری فشار خون در خانه، یا آموزش قابل فهم درباره علائم خطرناک) بیشتر باشه، بخش زیادی از این حوادث هرگز اتفاق نمیفته. خیلی از ایالتهای آمریکا که درباره علت هر مرگ مادرانه تحقیق عمیق انجام دادن و بعد دستورالعمل دادن، مرگ مادرانهشون به شدت اومده پایین. مثل کالیفرنیا که با راهاندازی Maternal Quality Care Collaborative همه چیز رو دگرگون کرد و الان تقریباً مثل کانادا آمار داره! اینجا مثلاً بعد از تحلیل مرگها دیدن باید حتماً برای درمان خونریزی، کارهای استاندارد و تمرین شده داشته باشن، وسایل و داروهای اضطراری حاضر باشه و غیره. حالا دارن همین کار رو واسه عفونتها هم انجام میدن.
اما متاسفانه دعواهای سیاسی و به ویژه قوانین ضد سقطجنین تو خیلی ایالتها جلوی شفافیت و تحقیق درست رو گرفته. حتی تو بعضی جاها کمیتههایی که مسئول بررسی این مرگها بودن یا اخراج شدن یا کاملاً تعطیل شدن! و این یعنی شاید هنوزم خیلیها قربانی بشن، بدون اینکه اصلاً کسی بفهمه مشکل اصلی چی بوده.
اگه بخوام خلاصه کنم: مشکل اصلی، دانش فنی یا پول نیست. اتفاقاً میدونن چیکار باید بکنن. مشکل اینه که باید این مراقبتها و برنامهها رو سراسری، بدون تبعیض و بطور منظم اجرا کنن. اگر هر بیمارستان یا ایالت خودش تصمیم نگیره و یه استاندارد واحد باشه، آموزش کافی بدن، امکانات مراقبت از راه دور (مثل کنترل فشار خون از خونه برای باردارهای پرخطر) بدن، و زنها رو با نشونههای خطر آشنا کنن، آمریکا هم میتونه مثل کشورهایی مثل نروژ، به نقطهای برسه که مرگ مادرانه تقریباً محو بشه.
در نهایت باید بدونیم، مرگ مادرانه در واقع یه جور نشونه سلامتی یا مریضی کل جامعهست. هرچی این عدد کمتر باشه، یعنی اوضاع کشور برای همه بهتره!
منبع: +