بذار همین اول کار یه چیزی بگم؛ معمولاً همه از شبکههای اجتماعی ایراد میگیرن که باعث استرس و اضطراب و اینا میشن، مخصوصاً وقتی دربارهی خبرهای ترسناک یا اتفاقات ناراحتکننده صحبت میشه. ولی جالب بود که یه تحقیق جدید چرخش جالبی داشت، اومده بررسی کرده توی دل جنگ و بحرانهای جمعی، چجوری شبکههای اجتماعی (مثل تیکتاک) میتونن به مردم کمک کنن تا روحیهشونو نگه دارن. تازه، با شوخی و طنز ویدئویی!
همهچی از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شروع شد؛ همون روزی که حماس (یه گروه فلسطینی در غزه) به اسرائیل حمله غافلگیرکنندهای کرد و متاسفانه بالای ۱۲۰۰ نفر کشته شدن، کلی نفر گروگان گرفته شدن، و حسابی منطقه به هم ریخت. این حمله بزرگترین حمله تروریستی به اسرائیل تا اون روز بود و بعدش جنگ بزرگی شروع شد که همه رو توی اون منطقه حسابی تحت فشار و اضطراب قرار داد.
حالا شاید فکر کنی بعد از این همه شوک و درد، دیگه هیچکس حال خندیدن نداره. ولی از همون اوایل بحران، کلی ویدئوی خندهدار از مردم، سلبریتیهای کوچیک تیکتاک (همون مایکرو-اینفلوئنسرها یعنی آدمایی که فالوئر زیاد دارن ولی هنوز اونقدر معروف نشدن) و حتی سربازا اومد روی تیکتاک! تحقیق اومده ۲۵۷ تا از این ویدئوها رو که توی اون روزای اول بعد از حمله منتشر شده بودن بررسی کرده. قرار بود بفهمن که طنز توی تیکتاک چطور عمل میکنه، چه سبکی داره، چه قبلیههایی براش هست، و مهمتر از همه، چه تاثیری روی روحیه مردم داره.
یک نکته بامزهش هم اینه که روی محتوای طنز توی تیکتاک یه سری چارچوبها و قوانین خاص این پلتفرم حاکم هست، مثلاً اینکه باید طبق ترندها (یعنی چیزهایی که همون موقع بین همه مد شده) و فرمتهای خاص تیکتاک باشه، یا خیلی وقتها محتوا به صورت پارودی ساخته میشه. “پارودی” یعنی یه چیزی رو با شوخی یا با اغراق نشون بدن، مثل مسخرهکردن یه فیلم یا آهنگ معروف اما با سوژه جنگ.
تو این تحقیق، حتی با هفت نفر از این تیکتاکرها (که همشون اسرائیلی بودن) مصاحبه شد تا بفهمن انگیزهشون برای ساخت و شروع ویدئوی طنز توی اون روزای وحشتناک چی بوده. یه سوال مهم هم این بود که مردم با این ویدئوها چه واکنشی نشون میدن و این قضیه چه تاثیری روی خود سازندهها گذاشته. جالب اینه که تقریباً همهشون گفتن برای بالا بردن روحیه خودشون و بقیه این کار رو کردن. حتی بعضیها گفتن تیکتاک براشون نوعی “درمانگر” شد! یعنی انگار وقتی همه چی شخم شده، آوردن خنده به فضا براشون مثل یه سپر روانی میشه که سنگینی اوضاع رو کمتر حس کنن.
اما یه نکته دیگه هم مشخص شد: مردم عادی و سربازها خیلی متفاوت شوخی میکردن. مردم عادی بیشتر با شوخی ویدئویی استرسها و سختیهای خونه و زندگی تو دل جنگ رو نشون میدادن؛ مثلاً شوخی با فرار کردن به پناهگاه یا کمبود غذا. اما سربازها بیشتر توی ویدئوهاشون از روتین و شرایط روزمره توی جبهه میگفتن؛ مثلاً شوخی با زندگی سخت پادگان یا غذاهای عجیب و غریب سربازی!
یه نکته مهم هم این بود که خالقهای این ویدئوها سعی میکردن سمت موضوعات سیاسی خیلی حساس نرن. چون از واکنش تند مردم میترسیدن یا نمیخواستن باعث بیشتر شدن تنش بشن. یه جور مهارت هم توشون بود که چطور تو اون وضعیت بحرانی، هم مردم رو بخندونن و هم دل کسی رو نشکنن یا درد کسی رو یادآوری نکنن.
در آخر خلاصه بگم: این تحقیق نشون داد حتی وسط بدترین بحرانها هم مردم با خلاقیتشون و با کمک شبکههای اجتماعی مثل تیکتاک، میتونن راهی پیدا کنن برای قوی نگه داشتن خودشون و بقیه. شوخی و طنز توی این فضا، فقط یه مکانیسم دفاعی نیست، بلکه تبدیل میشه به یه راه واسه دوام آوردن و کنار اومدن با ترسها و ناراحتیها – اونم خیلی خلاقانه و حسابشده!
پس دیگه اگه دفعه بعد دیدی وسط یه دردسر بزرگ همه دارن ویدئوی شوخی میسازن، بدون پشتش کلی دلیل روانشناسی و اجتماعی هست که میتونه به آدمهایی که تو بحران گیر کردن، امید بده و کمکشون کنه خودشون رو نبازن.
منبع: +