خب بچهها، اگه براتون مهمه کلاسهای ورزش فقط یه سری تمرین خستهکننده نباشه و واقعاً بتونین با همکلاسیا و معلما رفیق بشین و حال کنین، یه خبر خوب دارم! یه پروژه جدید با اسم باحال TRI-PE راه افتاده که قراره به معلمهای ورزش کمک کنه تا فضای صمیمیتر و پرانرژیتری تو کلاس ایجاد کنن.
اول بذار خیلی ساده بگم ماجرا چیه. این تحقیق با تئوری «خودمختاری» یا همون Self-Determination Theory (یعنی تئوریای که میگه آدما وقتی نیازای روانیشون برآورده بشه – مثلاً حسِ با دیگران بودن یا مهم بودنشون – خیلی بهتر یاد میگیرن) و یه مدل دیگه به اسم Conceptual Model of Cohesion یعنی مدل مفهومی انسجام (که درباره رفاقت و یکپارچگی تو گروهه) پایهریزی شده. طبق پژوهشا، هرچی دانشآموزا حسِ بهتری نسبت به روابط تو کلاس داشته باشن، نتایج یادگیریشون هم بهتر میشه!
ولی تا حالا کسی نیومده بود ببینه اگه معلمهای ورزش یه دوره خاص در مورد رفاقت و باهم بودن و چسبندگی گروهی ببینن، دقیقاً چه تاثیری رو خودشون و دانشآموزا میذاره. این همون چیزیه که پروژه TRI-PE سراغش رفته. این پروژه اومده یه برنامه آموزشی طراحی کنه تا به معلمها نشون بده چجوری میتونن با روشهای مختلف فضایی بسازن که دانشآموزا بیشتر با هم قاطی شن، رفیق باشن، و حسشون به گروه قویتر شه.
هدف از این آموزش اینه که استایل ارتباطی معلمها بهتر شه (یعنی معلم به جای اینکه فقط بگه “بکن، نکن”، بجاش بیشتر حمایتگر باشه، گوش بده و با بچهها مهربونتر رفتار کنه) و انگیزه و رفتارای مثبت دانشآموزا هم تو کلاس ورزش رشد کنه. جالب اینه که این برنامه به معلمها یاد میده چجوری رفتارهایی که باعث حس تنهایی یا طرد شدنه رو کنار بذارن (اینو بهش میگن relatedness-thwarting strategies، یعنی راههایی که حس وابستگی رو خراب میکنن).
حالا قراره این برنامه رو روی ۸ تا ۱۰ معلم ورزش مقطع متوسطه و دانشآموزای کلاسشون اجرا کنن. بعضیاشون جزء گروه آزمایشی میشن و بعضیا تو گروه کنترل میمونن (گروه کنترل هموناس که آموزش نمیبینن تا نتیجه واقعیتر بشه). تو این برنامه آموزش رو حضوری میذارن: دو جلسه گروهی، یک جلسه «تقویتی» گروهی (booster session یعنی جلسهای که دوباره دور هم جمع میشن و مرور میکنن)، و دوتا جلسه جداگانه هم با هر معلم.
بعد از آموزش، معلمها تقریباً شش ماه باید راهکارهایی که یاد گرفتن رو تو کلاساشون عملی کنن. توی این مدت، از خودشون و دانشآموزا تو سه بازه زمانی مختلف نظرسنجی و ارزیابی میشه: یکی قبل شروع آموزش (که میشه Time 1 یا T1)، یکی درست وقتی که برنامه تموم شد (T2)، و سومی دو ماه بعدش (T3).
یه نکته بامزه: بعد از اینکه دوره تموم شد، همه معلمای گروه آزمایشی رو میارن دور هم تا توی یه Focus Group یا همون جلسهٔ همفکری، نظرات و تجربههاشون رو بگن. این جور نشستها باعث میشه بفهمن کدوم بخش برنامه خوب بوده و کجاها نیاز به بهتر شدنه.
تو کل پروژه، چیزایی مثل باورشون به برنامه، اینکه چقدر شدنی به نظر میاد، میزان صمیمیت با بچهها، حس انسجام و رفاقت تو کلاس، انگیزش بچهها و اینکه رفتارای مثبت یا منفیای ظهور کرده یا نه – همه اینا رو اندازه میگیرن. هدف نهایی اینه: بفهمن واقعاً آموزش به معلم ورزش میتونه هم به خودشون و هم به دانشآموزها کمک کنه یا نه.
اگه نتیجه مثبت باشه، شاید دیگه هیچوقت کلاس تربیتبدنی همون چیز خشک و بیروح قبلی نمونه و هم معلم و هم دانشآموزا با انرژی و انگیزه بیشتری بیان سر کلاس! خلاصه، این پروژه هم قراره فضای دوستانهتر و خلاقتری درست کنه، هم بهمون بگه چطور میشه آموزش ورزش رو واقعا لذتبخشتر و موثرتر کرد.
منبع: +