خب یه داستان عجیب واسم دارم که باورش شاید برات سخت باشه! یه خانم ۵۲ ساله هلندی اهل شهر لاهه، با مشکل عجیبی رفت پیش روانپزشک: هر وقت به صورت آدما نگاه میکرد، چهرهشون جلوی چشمش تبدیل میشد به یه اژدها! تازه بعضی وقتا که اصلاً کسی نبود، بازم صورتهای عجیب و اژدهایی جلوی چشماش ظاهر میشدن.
شرح حالشو که بخونی، باورت نمیشه! خودش گفته بود: “اول که معمولی به نظر میان، ولی یهو پوستشون سیاه میشه، گوشاشون کشیده و تیز درمیاد، پوزه مثل خزندهها دراز میشه و چشمهاشون هم غولآسا و در رنگای تند مثل زرد و سبز و آبی و قرمز میدرخشه!” و جالب اینکه این توهمهای تصویری (یعنی تصاویری که تو ذهنش میاد، ولی واقعیت نداره) از بچگی باهاش بوده.
پزشکا برای بررسی، کلی آزمایش گرفتن: آزمایش خون، نوار مغز (همون EEG که جریانهای الکتریکی مغز رو نشون میده)، معاینه عصبی و MRI مغز. همه چی نرمال بود بجز MRI که نشون داد نزدیک هسته لنتیفورم مغز (lentiform nucleus — یه بخش از مغزه که تو پردازش اطلاعات نقش داره)، چندتا ضایعه یا آسیب وجود داره. معمولاً آسیب به این نقطه باعث مشکلات شناختی مثل تمرکز و حافظه (یعنی قدرت فکر و یادآوری) میشه، مخصوصاً تو بیماریهایی مثل شیزوفرنی.
این آسیبها تو ماده سفید مغز بودن—ماده سفید یعنی اون بخش از مغز که مثل کابل ارتباطی عمل میکنه و بخشای مختلف رو بهم وصل میکنه. پزشکا حدس زدن این آسیبها به خاطر پارگی رگهای کوچیک مغز بوده، ولی فکر نمیکنن که جدید باشه. شاید حتی از زمان تولدش ایجاد شده، مثلاً به خاطر کمبود اکسیژن قبل یا بعد از تولد.
نکته جالب اینکه نوار مغزش مشکلی نشون نمیداد. اما پزشکا یه حدس دیگه زدن: ممکنه یه فعالیت الکتریکی عجیب تو بخشی از مغزش به اسم کورتکس اکسیپیتوتِمپورالِ ونترال (ventral occipitotemporal cortex) ایجاد شده باشه — این بخش تو شناسایی چهره و رنگ نقش داره. شاید همون آسیبهایMRI این فعالیت رو راه انداخته باشن.
حالا اسم این مشکل عجیبه: پروسوپومتامورفوسیا (Prosopometamorphopsia یا به اختصار PMO). یه بیماری فوقالعاده نادر که باعث میشه مغز آدم چهره بقیه رو خیلی تحریفشده و عجیب ببینه، مثلا بعضی جاها پهن یا کشیده بشه، یا حتی صورتها جابهجا دیده بشن! گاهی فقط یک طرف صورت تحریف میشه (hemi-PMO)، گاهی هم کل صورت. علتش یا تغییرات ساختاری مغزه یا بیماریهایی مثل صرع، میگرن یا سکته مغزی.
در مورد درمان، پزشکا براش داروی والپروئیک اسید (valproic acid — دارویی که معمولاً برای کنترل تشنجها، میگرن یا اختلال دوقطبی استفاده میشه) تجویز کردن. با این دارو توهمهای بصریش بهتر شد؛ اما بعداً موقع خواب دچار توهم شنیداری شد، انگار صداهای کوبشی میشنید. پس داروشو عوض کردن و براش ریواستیگمین (rivastigmine — یه دارویی که معمولاً برای علائم زوال عقل مثل آلزایمر و پارکینسون استفاده میشه) دادن. با این کار هم توهمهای شنیداری کمتر شد هم وضع دیداریش قابل تحمل شد.
سه سال بعد از شروع درمان جدید، گفته که رابطههای اجتماعیش بهتر شده و سر کار هم وضعیتش به حالت عادی برگشته.
اما بدون شک چیزی که این پرونده رو خاص کرد، اینه که PMO خیلی بسیار نادره: کل تاریخ پزشکی فقط ۸۱ مورد این بیماری طی صد سال اخیر گزارش شده! برعکس این خانم که توهمهاش از بچگی بود و چهرههاشون به شکل اژدهایی خاص درمیومدن، بیشتر آدمها با PMO فقط چند روز یا هفته این مشکل رو دارن و معمولاً چهرهها جنبه شیطانی یا غولمانند پیدا میکنن.
راستی این مقاله فقط برای اطلاعات عمومیه، پس لطفاً برای تشخیص بیماری به پزشک مراجعه کنین و خود درمانی نکنین!
منبع: +