حتماً این روزها زیاد درباره خطرهایی که برای دموکراسی و آزادی علمی به وجود اومده شنیدی، مخصوصاً تو آمریکا. حالا یه تیم به رهبری استفان لوواندوفسکی (استاد دانشگاه بریستول و عضو APS) یه کار جالب کرده و راهنمایی با اسم “ضد دیکتاتوری” یا همون Anti-Autocracy Handbook تدوین کردن.
اگه دوست داشتی خودت راهنما رو بخونی، این لینکش هست: https://zenodo.org/records/15696097
ماجرا اینه که لوواندوفسکی و همکاراش فکر کردن اوضاع داره جدی میشه. اونا میگن این راهنما شبیه صدای بلند “آی مردم! بیاین دور هم بایستیم جلوی اقتدارگرایی (که همون autocracyه یعنی دولتی که فقط یه نفر یا یه گروه کوچیک همهکارهن) و از حقایق، آزادی علمی و خود دموکراسی دفاع کنیم” هست.
ایده راهنما از کجا شروع شد؟
فقط مدت کوتاهی بعد از روی کار اومدن دولت جدید آمریکا بهشدت احساس خطر کردن. مثلاً دولت شروع کرد به قطع بودجه تحقیقاتی دانشگاهها با بهانههای عجیب و غریب یا تهدید کرد اگه دانشگاهها استقلالشون رو ندن، خبری از بودجه فدرال نخواهد بود ـ تازه گفتن خیلی از این کارها حتی از نظر حقوقی ایراد داره!
چون تیم لوواندوفسکی تخصصشون دانشگاه و علم بود، اول تمرکزشون رو گذاشتن روی بچهدانشگاهیها و اساتید، ولی واقعیت اینه که خیلی از حرفهاشون برای بقیه مردم هم جالبه.
تجارب شخصی و دیدهها
خود لوواندوفسکی میگه فعلاً تو کشورهای نسبتاً امن بوده، اما داره برای انگلیس هم همون نگرانیها پیش میاد. اون دیده که تو این ۱۰ سال خیلی چیزهایی که قبلاً قبول نمیشد، مثل زنستیزی (misogyny یعنی تبعیض و خشونت نسبت به زنان)، نژادپرستی علنی و حتی تطهیر بردهداری عادی شده و همه اینها رو پشت عبارتی مثل “آزادی بیان” پنهان میکنن.
تهدیدها برای آزادی دانشگاهی الان چیه؟
واقعاً بستگی داره کجا زندگی میکنی. مثلاً تو اروپا اکثر کشورها دانشگاهها هنوز فضای آزاد دارن (بهجز کشورهایی مثل مجارستان یا کمی انگلیس). ولی تو آمریکا وضعیت فرق داره. اساتید تحت فشار دولت هستن (توی ایالتهایی مثل اینیدیانا)، تازه گروههای غیردولتی هم ورود کردن، مثلاً کلاسها رو میپاییدن و اگه کسی حرفی بزنه که باب میلشون نیست جنجال راه میندازن. یه صحنههایی هست که واقعاً تو اکثر کشورهای اروپایی بیسابقهست، هرچند تو انگلیس هم بعضی وقتها دیده میشه.
راهنما چجوری میتونه به استادان کمک کنه؟
لوواندوفسکی میگه: هرکدوم از ما یه مقدار قدرت دستمونه، بسته به جایگاه و محل زندگیمون. تو راهنما اشاره شده که ریسک برای هر کسی متفاوته. مثلاً هرگز توقع نداریم یه خانم مهاجر رنگینپوست بهاندازه استاد دائمی سفیدپوست ریسک کنه! اما حتی اگه موقعیتت خطرناک هم باشه، هنوز یه کاری میشه کرد؛ مثلاً داستان خودت رو، حتی بهصورت ناشناس، تعریف کنی. تو راهنما لینکی هست که میشه امن حرفها رو ثبت و بعدش بدون اینکه اسم کسی فاش بشه منتشر کرد. گاهی فقط شنیده شدن صدای آدمها یه دنیا ارزش داره!
اهمیت عمل جمعی
اشاره مهم راهنما اینه که “قدرت توی جمعه”. دولتهای دیکتاتوری سعی میکنن همه رو تکی نگه دارن که راحتتر کنترلشون کنن. اینجاست که نقش انجمنهای علمی یا جمعهای دانشگاهی مهم میشه. لوواندوفسکی میگن که مثلاً انجمنهای پزشکی آمریکا اولش خیلی واکنش نشون ندادن، با اینکه میدونستن افراد مشکوکی ممکنه پستهای کلیدی رو بگیرن، اما بالاخره الان بعضیهاشون بهخاطر سیاستهای فاجعهآمیز اون افراد حتی دارن شکایت میکنن. میگه ایکاش این حرکتها زودتر اتفاق میافتاد. بههرحال، آمریکاییها ۲۵۰ سال فقط دموکراسی دیدن و خیلی غافلگیر شدن وقتی دموکراسی این طور راحت به خطر افتاد.
آیا سر راه ساخت یا انتشار این راهنما دردسر داشتن؟
چیزی جدی سر راهشون نبود، فقط یکی از سخنگوهای کاخسفید یه متلک گفته بود که “نویسندهها دموکراتن!” جالبه که خود لوواندوفسکی و خیلی از تیم اصلاً شهروند آمریکا نیستن و تو انتخابات آمریکا هم پول خرج نمیکنن. خلاصه، اهل حاشیهسازی نیستن!
تاثیر این راهنما چه خواهد بود؟
نظرات مثبتی براشون اومده، دارن حتی ترجمه آلمانیش رو تموم میکنن و داوطلبهایی هستن که میخوان به زبانهای دیگه هم ترجمهاش کنن. مهمترین پیامش اینه: کسایی که دارن برای دموکراسی میجنگن، بدونن تنها نیستن و قدرت توی حرکت دست جمعیه. حتی اگر دولت فعلی آمریکا با همین کلمه “جمعی” مشکل داره ـ یه نمونه باحال هم گفت: دولت یه پروژه علمی درباره “شناخت جمعی” (collective cognition یعنی چطور ذهنای آدمای زیاد کنار هم کار میکنن) رو لغو کرده چون با جمع مخالفه! لوواندوفسکی دوباره تاکید کرد: “قدرت توی عمل جمعیه؛ فقط با هم میتونیم جلوی موج فاشیستی رو بگیریم.”
آیا تو راهنما چیزی کم مونده که باعث بشه اساتید مقاومتر بشن؟
گفتن خیلی سعی کردیم بزرگنمایی یا اغراق نکنیم، ولی شاید زیادی محتاط بودیم! باورت میشه؟ اون که ۲۰ ساله روی سقوط دموکراسی و رشد اقتدارگرایی تحقیق میکنه، حتی خودش از شدت سرعت فروپاشی دموکراسی تو آمریکا شوکه شده.
حرف آخرش این بود که باید واقعیت رو درست دید، حتی اگه سخت و ناراحتکننده باشه، چون بدون فهم واقعیت هیچ چیزی تغییر نمیکنه. تغییر قرار نیست خودش بیاد و آسون هم نیست. به گفته خود لوواندوفسکی، آمریکا الان عملا تحت سلطه یه قدرت فاشیستی قرار گرفته (…و فقط اون نیست که این حرف رو میزنه!).
در کل، این راهنما یه جور انرژی و همبستگی به بچههای دانشگاهی میده که حتی اگه فشار و تهدید زیاده، باز هم حرکت جمعی میتونه سد بزرگی جلوی اتوکراسی و دیکتاتوری بسازه.
منبع: +