این روزها هر جا میری، بحث تحول دیجیتال و چابکی شرکتهاست! همه دوست دارن همهچیز رو “در لحظه” داشته باشن؛ از سرور و ذخیرهسازی بگیر تا اپلیکیشنها. ولی یه جایی ماجرا گیر داره: بخش شبکه (Network). خیلیها هنوز دارن با همون شبکههای قدیمی و از پیش آمادهشده کار میکنن، در حالی که بقیه چیزهاشون رو آوردن سمت فضای ابری (cloud)، یعنی همهچی رو پراکنده و منعطف درست کردن. خب وقتی اپلیکیشنها و کاربرهات همه جای دنیا پخش باشن، دیگه با اون مدل شبکه قدیمی پیش نمیری!
تفکر جدید: هزینه طبق مصرف
اوضاع اقتصادی هم خودش کلی داستان درست کرده؛ یعنی با نگرانیهایی مثل تورم، وضعیت زنجیره تامین، و مصرفکنندهها، مدیرای IT دارن خیلی بیشتر دقت میکنن خرجشون چجوری باشه. به جای اینکه یه عالمه هزینه ثابت و کلی قرارداد بلندمدت ببندن، دلشون میخواد هر چی مصرف کردن همونقدر پول بدن. اینجوری شد که مدل اشتراکی (Subscription-based) داغ شد و هزینهها هم اُپکس (OpEx) شد، یعنی هزینه عملیاتی که به نسبت استفاده میاد، برعکس مدل سنگین سرمایهای (CapEx). همین باعث شده سرویسهای شبکه مثل سرویسهای نرمافزاری در لحظه فعال و خاموش بشن!
رشد عجیب بازار API شبکه
شرکتها روزبهروز دارن سراغ “زیرساخت شبکه مبتنی بر API” میرن، یعنی شبکهای که مثل نرمافزار برنامهپذیر باشه و همهچیز رو خودت با دستورالعمل (API) مدیریت کنی. پیشبینی شده این بازار از ۱.۵ میلیارد دلار تو سال ۲۰۲۴ به بالای ۷۲ میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۴ میرسه! حالا McKinsey هم گفته حتی شاید این بازار تا ۳۰۰ میلیارد دلار برای اپراتورهای مخابراتی و کسبوکارهایی که از توان پردازش لبه (edge computing) استفاده میکنن، پولساز شه. (Edge Computing یعنی دادهها رو نزدیک به جایی که تولید میشن پردازش میکنی، نه یه سرور خیلی دور.)
چیز خفن: شبکه قابل برنامهریزی
یکی از جذابیتهای شبکههای برنامهپذیر (Programmable Networks) اینه که فقط برای مدیریت بهتر یا کاهش هزینه نیستن؛ مثلاً باعث میشن شما نوآوری رو شتاب بدی، تجربه کاربری جذابتری بسازی، و راحتتر تو سطح جهان بزرگ شی. اگه سیستم شما API-first باشه (یعنی اول برای ارتباط از API استفاده کنه)، دیگه وابسته به یه فروشنده خاص نیستی و میتونی همهجور ترکیب سختافزار و نرمافزار رو کنارت بچینی؛ تازه هزینهها و دردسرها هم کمتر میشن.
مثلاً شرکت Netflix رو ببین! اونا جزء اولینهایی بودن که معماری میکروسرویس (Microservices) رو اجرا کردن — یعنی به جای یه اپلیکیشن بزرگ، سیستمشونو به صدها بخش کوچیک تقسیم کردن که هر کدوم یه کار انجام میده و با API آپدیت و مدیریت میشن. الان روزی میلیاردها درخواست API روشون ردوبدل میشه! یا Coca-Cola که سیستم جهانی فروش و توزیعش رو با همین APIها یکپارچه کرده، یا Uber که به کمک APIها خیلی راحت تو شهرها و کشورهای مختلف گسترش پیدا کرد.
قدرت Automation با APIها
با APIهای شبکه، شرکتها خودشون میتونن هر وقت خواستن پهنای باند بگیرن، سرویس راه بندازن یا به دیتاسنترها و cloud وصل بشن ــ و همهی اینا اتومات و بیدردسر انجام میشه. این به معنی اینه که دیگه شبکهت مزاحم تحول دیجیتال نمیشه؛ خودش یه بخش فعال و کلیدیه!
یه شرکت SaaS (نرمافزار بهعنوان سرویس) بزرگ جهانی رو فرض کن که سرویسهاش در کل دنیا استفاده میشن. اونا به کمک پلتفرم Network Fabric تاتا کامیونیکیشنز (پلتفرمی برای برنامهریزی و مدیریت خودکار شبکه با API) تونستن هر وقت ترافیک یا تقاضا بالا میره ــ مثلاً موقع عرضه نسخه جدید نرمافزار ــ فوراً پهنای باند رو زیاد کنن. جالبه بدونی قبلاً این کار هفتهها زمان میبُرد؛ الان تو کمتر از یه ساعت میشه!
مانعها و راهکارها
حالا شاید فکر کنی خب همه این چیزای باحالو چرا زود پیاده نمیکنن؟ مشکل اینجاست که شبکهی خیلی از شرکتها هنوز روی سیستمهای قدیمی MPLS ــ نوعی پروتکل خاص برای شبکههای شرکتی ــ یا WAN ــ شبکه گسترده تعریفشده با سختافزار ــ میچرخه. این مدل شبکهها اصلاً با API و برنامهریزی سَر و سازگاری ندارن و باید عوض بشن. تازه، ساختار سازمانها هم جدا از هم اداره میشه: تیم شبکه یه گوشه، تیم اپلیکیشن یه گوشه! این باعث میشه هماهنگی سخت شه.
یه نکته جالب دیگه: مدیرهای IT دنبال نتیجه سریعن، ولی شاید تا نتیجه عملی برسه، خودشون شرکت رو ترک کرده باشن! پس معمولاً فقط دنبال راهکارهای دم دستی میرن، نه تحول واقعی. ولی راهحل کوتاه مدت، جواب درازمدت نمیده. باید راهی پیدا کرد که هم شبکه پایدار و هم چابک باشه تا بتونی هر جا کاربر و نرمافزار هست، راحت سرویس بدی.
راهحل عملی چیه؟
خبر خوب: لازم نیست کل شبکه رو نابود کنی! شرکتهای حرفهای اومدن یه لایه API روی زیرساخت فعلی اضافه میکنن، یعنی میتونی آرووم آرووم مهاجرت کنی و همه سرویساتو اتومات و براساس تقاضا مدیریت کنی. طراحی باید امنیتمحور باشه (Security-first)، و قراردادهای API هم دقیق بیان شه که کی به چی دسترسی داره. اگه کسی از تغییر میترسه، تیم تاتا تجربهش رو در اختیار مشتریها میذاره و براشون مراحل اولیه اتوماسیون، مدیریت محیطهای ترکیبی (hybrid) و نقشه مقاومسازی (resilience) میچینه. حتی ۱۰ درصد زمان و بودجه پروژه هاشون رو اختصاص میدن برای ریسکهای غیرمنتظره، که مبادا وسط کار یکهو مشکلی پیش بیاد.
آخرش چی؟
در نهایت، شرکتهایی که روی شبکه APIمحور و قابل برنامهریزی سرمایهگذاری میکنن، هم سرعت نوآوریشون میره بالا، هم هزینه و دردسرشون کمتر میشه. البته تغییر سخته و همه یه کم مقاومت میکنن، ولی نتیجهش یه سازمان چابکتر، امنتر و آماده برای آیندهست!
(این محتوا توسط تیم Insights وابسته به MIT Technology Review ساخته شده و توسط روزنامهنگار و آدمهای واقعی تحقیق و نوشته شده. از هوش مصنوعی فقط تو بخشهای فنی یا تکمیلی استفاده شده.)
منبع: +