حتماً تا حالا شنیدی که آسمون پر از تلسکوپهای مختلفه که هر کدوم دارن یک تیکه از فضا رو رصد میکنن. خب، یه ویژگی خیلی باحال این قضیه اینه که اگر دانشمندها یه جسم عجیب و غریب پیدا کنن، شانس اینکه تلسکوپهای دیگه قبلاً از اون جسم عکس گرفته باشن زیاد میشه، حتی اگه کسی ازش خبر نداشته باشه!
بذار اینو با یه مثال واقعی توضیح بدم. یه دنبالهدار بینستارهای تازه به اسم 3I/ATLAS حدود تیرماه کشف شد. “بینستارهای” یعنی از یه جایی به جز منظومه شمسی خودمون اومده، یعنی مهمون سیارهها و خورشید ما نیست! حالا جالبیه این داستان اینجاست که بعدا فهمیدن تلسکوپهای دیگه، مخصوصاً یکی از ناسا به اسم TESS خیلی قبلتر، یعنی از اردیبهشت همین سال، از این دنبالهدار عکس گرفتن ولی کسی بهش توجه نکرده بود!
TESS در واقع مخفف “تلسکوپ نقشهبرداری سیارههای فراخورشیدی”ه که کار اصلیش پیدا کردن سیارههای خارج از منظومه شمسیه (سیارههایی که دور ستارههای دیگه میگردن). این تلسکوپ اصلاً ساخته نشده بود که دنبالهدارها یا چیزهای کمنور رو پیدا کنه! هدفش ستارههای پرنور بود که وقتی سیارهای از جلوش رد میشه، نورش یه ذره کم میشه و از اون کم شدنِ نور میتونن بفهمن اون ستاره سیاره داره یا نه. این روش رو بهش میگن رصد “چرخشهای سیارهای”.
ولی خب، دانشمندها عاشق اینن که از دادههای قدیمی چیزای جدید دربیارن! سه نفر به اسمهای آدینا فاینستاین و دریل سلیگمن از دانشگاه ایالت میشیگان و جان نونان از دانشگاه آبرن اومدن گفتن بذار ببینیم توی آرشیو TESS، ردی از این دنبالهدار پیدا میشه یا نه. وقتی آرشیو رو زیر و رو کردن، معلوم شد TESS حداقل از ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ تا اوایل خرداد چند بار از این دنبالهدار عکس گرفته و حتی اون موقع فعال هم بوده (فعال یعنی داشت از خودش گاز یا گرد و غبار پخش میکرد).
چون TESS هر ۲۰۰ ثانیه یه بار عکس میگیره و این دنبالهدار فوقالعاده سریعتر از ستارهها حرکت میکنه، تیم تحقیقاتی مجبور شد یه تکنیک باحال به اسم “shift-stacking” یا همون جابهجایی و جمعزدن عکسها رو استفاده کنه. خلاصه به جای اینکه فقط یه عکس رو نگاه کنن، اومدن پیشبینی کردن دنبالهدار تو هر عکس دقیقاً کجاست، عکسها رو طوری جابهجا کردن که تو همهشون دنبالهدار بیافته رو یه نقطه، بعدش عکسها رو روی هم گذاشتن تا اثرش رو واضحتر ببینن. اگه این کارو نمیکردن، امکان نداشت توی یه عکس ساده اصلاً بتونن پیداش کنن!
تو همین مدت که روش کار کردن، دیدن 3I/ATLAS از فاصله حدود ۶.۳۵ واحد نجومی تا ۵.۴۷ واحد نجومی به خورشید نزدیک میشه (واحد نجومی یعنی فاصله زمین تا خورشید، حدود ۱۵۰ میلیون کیلومتر). تو این فاصله، نورش ۵ برابر بیشتر شد! اما اگه فقط نزدیکتر شدن به خورشید باشه، باید فقط حدود ۱.۵ برابر پرنورتر میشد. پس یه چیز غیرعادی این وسط بود.
بعضیا گفتن شاید ایراد از دادهها باشه، یا حتی بعضیها خیلی رویایی فکر کردن و گفتن شاید یه چیز فرازمینی باشه (مثل تکنولوژی بیگانگان!). ولی دانشمندها یه توضیح منطقیتر داشتن: احتمالاً این دنبالهدار مواد بهشدت فرّار مثل دیاکسیدکربن و مونوکسیدکربن داشت که خیلی سریع با نور خورشید تبخیر میشن و نور زیادی آزاد میکنن. “مواد فرّار” یعنی موادی که با کمی حرارت یا نزدیک شدن به خورشید به راحتی بخار میشن. تو دنبالهدارای منظومه خودمون خیلی از این مواد دیگه باقی نمونده، واسه همین اونها معمولاً اونقدر دور از خورشید اونقدر پرنور نمیشن.
یه نکته جالب دیگه هم اینه که دانشمندها سعی کردن بفهمن مرکز (هسته) این دنبالهدار میچرخه یا نه، ولی اطلاعات کافی نبود. دلیل اصلیش هم این بود که یه “کُما” یا همون توده گاز و گرد و غبار، جلو هسته رو گرفته بود و TESS نمیتونست تغییرات نورش رو راحت بفهمه. (کُما همون ابر اطراف هسته دنبالهدارهاست که وقتی به خورشید نزدیک میشن دورشون تشکیل میشه.)
در کل، هرچی بیشتر مهمونهای فضایی بینستارهای مثل 3I/ATLAS رو بررسی کنیم، بیشتر میفهمیم که ترکیب و رفتاراشون چقدر با دنبالهدارای معمولی فرق میکنه. این کشف جدید فقط یه تیکه از پازل بزرگتره و به احتمال زیاد با گشتن توی بایگانیهای قدیمی تلسکوپهای دیگه، دادهها و کشفیات بیشتری هم پیدا میشه.
راستی اینم بدون که درباره 3I/ATLAS کلی داستان باحال و عجیب منتشر شده: به عنوان مثال تصاویر تلسکوپ جیمز وب چیزای خیلی عجیبی توش دیده، یا اینکه گفته میشه قطرش ۱۱ کیلومتره و با این حساب بزرگترین جسم بینستارهایه که تابهحال کشف کردیم. حتی بعضیها میگن شاید از قدیمیترین دنبالهدارهایی باشه که بشر تا حالا دیده و احتمال داره امسال یک دُم فوقالعاده زیبا درست کنه!
ببینیم در آینده درباره این مهمون عجیب و غریب چه چیزهای بیشتری کشف میشه. تا اون موقع هر داده قدیمی که به دست میرسه ممکنه رازهای جدیدتری رو رو کنه!
منبع: +