احتمالاً این روزا زیاد شنیدید که زمین داره گرمتر میشه و خیلی جاها، مخصوصاً قطبهای شمال و جنوب، اوضاعشون حسابی به هم ریخته. دلیل اصلی این قضیه هم گازهای گلخانهای هست که ماها تو زندگی روزمرهمون تولیدشون میکنیم – یعنی همون چیزهایی که باعث میشن گرما تو جو زمین بمونه و هوا گرمتر شه.
یخهای قطب شمال و جنوب (آرکتیک و آنتارکتیک – که همون مناطق یخی دنیا هستن) دارن به سرعت آب میشن. مثلاً یخهای گرینلند و جنوبگان (یعنی گرینلند و انتارتیکا) یا همون ورقههای یخی عظیم دارن تکهتکه میشن و تو آبهای اقیانوس فرو میرن. خب همین باعث شده سطح آب دریاها بالا بیاد و اکوسیستم منطقه به هم بخوره. مثلاً خرسهای قطبی و پنگوئنهای امپراطور – که کلی هم دوستداشتنی هستن – دارن خونه و زندگیشون رو از دست میدن، چون یخها آب میشن و نمیتونن ماهی بگیرن یا روی یخها بچرخن.
حالا چهکار کنیم؟ دانشمندا میگن بهترین راهش کمکردن تولید گازهای گلخانهایه (یعنی همون حرکت به سمت انرژیهای پاک و کمکردن سوزوندن نفت و گاز). ولی مسئله اینه که متأسفانه این روند خیلی کند پیش میره و اگه همینجوری بمونه تا سال ۲۱۰۰ دمای زمین حدود ۳ درجه بالاتر میره و اوضاع بدتر هم میشه.
بعضیا برای مقابله با این وضعیت به ایدههای تکنولوژیک جدید رو آوردن، به اسم «مهندسی آب و هوا» یا Geoengineering. این یعنی تلاشهای خیلی بزرگ و برنامهریزیشده برای دستکاری آب و هوای زمین. مثلاً:
- حذف دیاکسید کربن از جو (همون افزایش گازهای گلخانهای).
- یا بیشتر کردن مقدار نوری که از سطح زمین به فضا بازتاب میخوره (که به این میگن Solar Radiation Modification – یعنی دستکاری تابش خورشیدی).
یه دسته از این ایدهها، مخصوص مناطق قطبی هستن و دانشمندا و مهندسا پنج تا از جدیترینشون رو بررسی کردن. ببینیم هرکدوم چیه:
۱. تزریق آئروسلها به استراتوسفر: یعنی ذرات ریز مثل دیاکسید گوگرد یا دیاکسید تیتانیوم رو تو هوای بالای جو پخش کنن که مقدار نوری که از خورشید میاد رو کمتر کنه و فضا برگردونه. استراتوسفر یعنی اون لایه بالایی جو که هواپیماهای معمولی نمیرن توش.
۲. پردههای دریایی: این یه جور سازه انعطافپذیر و سبک هست که به کف اقیانوس (تو عمق ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ متر) وصلش میکنن و ۱۵۰ تا ۵۰۰ متر میاد بالا تا راه آب گرم رو ببنده و نذاره به یخها برسه و اونا رو ذوب کنه. خلاصه جلوی رسیدن آب گرم به ورقههای یخی رو میگیره.
۳. مدیریت یخهای دریایی: اینجا دو تا ایده هست – یکی پاشیدن دانههای ریز شیشهای روی یخ تازه قطب تا یخ روشنتر شه و بیشتر نور بازتاب بده و دیرتر آب بشه. یکی هم پمپاژ آب شور دریا رو روی یخها (تا یخ بزنه و لایه یخ کلفتتر شه) یا حتی تولید برف مصنوعی با پمپهای بادی.
۴. حذف آب از زیرِ یخهای قطبی: تو بعضی جاها (مخصوصاً جنوبگان)، یخها مثل رودخونه حرکت میکنن و آبی که زیرشونه، مثل روغن عمل میکنه! ایده اینه که آب رو از زیرشون بمکن تا یخ سختتر حرکت کنه و دیرتر بره تو آب و سطح دریا رو بالا ببره.
۵. بارورسازی اقیانوسها (Ocean Fertilization): یعنی ریختن مواد مغذی (مثل آهن) به اقیانوس تا فیتوپلانکتونها رشد کنن. این موجودات ریز، دیاکسید کربن هوا رو جذب میکنن و وقتی میمیرن ته اقیانوس میرن و کربن رو اونجا قفل میکنن. (فیتوپلانکتونها، یهجور موجودات خیلی ریز شناور تو آب هستن که غذای کلی از آبزیان هستن.)
خب همه این ایدهها منحصر به فرد و جذاب به نظر میان، اما یه مشکل اساسی دارن: تحقیقاتی که جدیداً منتشر شده نشون میده هیچکدوم از این نقشهها در دهههای آینده عملی نیستن و ممکنه دردسرها و عواقب غیرمنتظره زیادی داشته باشن.
چرا؟ چون وقتی دانشمندا عوامل مختلف رو بررسی کردن – مثل مقیاس پروژه، عملی بودنش، هزینه، میزان تأثیر واقعی، ریسک برای محیط زیست و حتی مشکلات مربوط به مدیریت و قانونگذاری (یعنی کی باید نظارت کنه و اجازه بده؟) – دیدن هرکدوم از این ایدهها کلی اشکال داره. مثلاً برای اینکه ۱۰ درصد اقیانوس قطب شمال رو با پمپ برای ضخیمتر کردن یخ بپوشونن، باید هر سال یه میلیون پمپ نصب کنن که خب اصلاً شدنی نیست!
یا مثلاً هزینه ساخت پردههای دریایی برای هر کیلومتر حدود ۱ میلیارد دلار تخمین زده شده، در حالی که واقعاً پروژههای مشابه حتی ۶ تا ۲۵ برابر گرونتر از این حرفان. یه پروژه پاشیدن دانههای شیشهای هم به خاطر ریسکهای محیط زیستی لغو شد. خلاصه، حتی نهادهای بینالمللی (مثل همون جلسه کشورهای معاهده جنوبگان) هم گفتن که فعلاً نباید مهندسی زمین تو این مناطق اجرا بشه.
پس داستان چیه؟ بدترین نکته اینه که این ایدهها ممکنه به ما امید واهی بدن و باعث بشن فکر کنیم نیازی به کاهش واقعی انتشار گازهای گلخانهای نداریم یا بعضیا ازش به عنوان بهونهای برای ادامه آلودگی هوا استفاده کنن.
واقعیت اینه که وضعیت آب و هوایی زمین خیلی بحرانیتر از ایناست و تنها راه فوری و مؤثر، حرکت به سمت صفر کردنِ خروجی گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۵۰ هست. اینطوری میشه تو آینده نزدیک، نتیجه مثبت دید. مهندسی آب و هوای قطب فعلاً بیشتر دردسر درست میکنه تا راهحل بده.
خلاصه دوست من، مشکل آب و هوای زمین راه کوتاه و تکنولوژیکِ ساده نداره – باید هر چی زودتر از وابستگی به سوختهای فسیلی دل بکنیم تا امیدی به کنترل اوضاع داشته باشیم.
منبع: +