چرا کسایی که به مسائل جنسی مرتبط با کودکان فکر می‌کنن، خیلی کم دنبال کمک می‌رن؟ همه‌چی به حس فوریت بستگی داره!

امروز می‌خوام راجع‌به یه تحقیق جالب که تو چک انجام شده باهاتون حرف بزنم. موضوعش درباره یه گروه خاص از افراد جامعه‌ست که کسایی هستن که علاقه جنسی به کودکان دارن (یعنی افرادی که چنین تمایلاتی دارن ولی مجرم نیستن و اصلاً ممکنه هیچ کار خلافی نکرده باشن؛ به این افراد تو مقاله می‌گن “غیرجنایی” یا “غیرعدالتی”). خب شاید برای خیلی‌ها این بحث سنگین یا عجیب باشه، ولی واقعاً دونستن این که این افراد چه مشکلاتی دارن و چطور می‌تونن کمک بگیرن، خیلی مهمه.

ماجرا اینه که وقتی کسی به این مسائل فکر می‌کنه، می‌تونه نیازهای روحی و روانی خاصی پیدا کنه که اگر بهش رسیدگی نشه، احتمال داره بعداً به مشکلات جدی‌تر و رفتارهای نادرست ختم بشه. (مثلاً ممکنه دچار افسردگی یا اضطراب بشن یا رفتارهای ناسالم سر بزنه). توی کشور چک، کم کم دارن برنامه‌هایی برای کمک به این افراد راه می‌اندازن، ولی هنوز هم خیلی‌هاشون خودشون داوطلبانه سراغ کمک روانشناسی نمی‌رن.

حالا محقق‌ها کنجکاو شدن چرا این آدم‌ها کمتر سراغ روانشناس یا مشاور می‌رن و اصلاً چه چیزی انگیزه‌شون رو کم یا زیاد می‌کنه. واسه این، یه پرسشنامه آنلاین درست کردن و دادن دست ۹۷ نفر از همین افراد (اکثراً هم مرد بودن). اسم این جور کمک گرفتن رو گذاشتن “formal help-seeking” یعنی گرفتن کمک رسمی از مشاور یا روانشناس و اینا. یکی دیگه از مفاهیمی که تو تحقیقشون بررسی کردن “perceived urgency” بود؛ یعنی اینکه خود طرف چقدر فکر می‌کنه مشکلش فوریت داره و باید سریع یه کاری براش بکنه.

نتایج چی شدن؟ خیلی جالبه که بیشتر آدم‌ها واقعاً سراغ کمک حرفه‌ای و رسمی نمی‌رن! مخصوصاً وقتی حس فوریت یا اضطرار به مشکلاتشون رو جدی نمی‌گیرن. یعنی هرچی طرف کمتر احساس کنه که نگرانی‌هاش واقعاً لازمه سریع رسیدگی بشه، کمتر پیش مشاور و متخصص می‌ره (طبق داده‌های تحقیق، این رابطه آماری قشنگ مشخص بوده). خلاصه، انگار هرچی مردم فکر کنن حالا وقت دارن یا اوضاع بحرانی نیست، بیشتر احتمال داره کمک گرفتن رسمی رو بندازن عقب یا بی‌خیال شن.

یه نکته دیگه هم این بود که حتی اگه آدم‌ها نگرش منفی یا بی‌خیالی نسبت به مشاوره داشتن، اون احساسی که مشکلشون ضروری نیست، خیلی قوی‌تر می‌تونه باعث بشه اصلاً دنبال کمک نیفتن.

حالا محقق‌ها چی پیشنهاد دادن؟ گفتن واسه اینکه افراد بیشتری از خدمات روانشناسی و پیشگیرانه استفاده کنن (که جلوی مشکلات و دردسرهای جدی‌تر رو بگیریم)، مهمه که سطح سواد سلامت روان تو کل جامعه بره بالا. یعنی باید همه بدونن که چطور سلامت روان می‌تونه جلو اتفاقات بد رو بگیره و اصلاً خجالت نکشن یا فکر نکنن مشکلی که دارن باید یهو بزرگ و فاجعه باشه تا بشه درخواست کمک کرد! سواد سلامت روان یعنی اینکه آدم حالشون رو بفهمن و بدونن کمک گرفتن کار عاقلانه‌ایه.

در آخر، این تحقیق نشون می‌ده که اگه می‌خوایم آدم‌ها قبل از اینکه کار به بحران بکشه دنبال کمک برن، باید بهشون یاد بدیم که همین الان هم وقتشه و اگه احساس نگرانی دارن، لازمه سریع سراغ متخصص برن. اینجوری هم خودشون حالشون بهتر می‌شه، هم جلوی مشکلات خیلی سنگین بعدی گرفته می‌شه.

منبع: +