یه خبر عجیب و باحال از دنیای مورچهها شنیدی؟ داستانش جوریه که انگار از دل داستانای علمی تخیلی اومده! توی جنوب اروپا یه نوع مورچه به اسم «مورچه دروگر ایبریایی» یا همون Messor ibericus هست که ملکههاش کار خیلی جالبی انجام میدن: اونا موفق شدن اعضای مذکر یه گونه دیگه رو کپی کنن! یعنی ملکههاشون میتونن نَرهایی بسازن که اصلشون متعلق به مورچه Messor structor هست و اصلاً یه گونهی دیگهس.
حالا چی باعث شد دانشمندا اصلاً به این قضیه شک کنن؟ ماجرا از اونجایی شروع شد که توی بعضی مناطق اصلاً اثری از کلونیهای M. structor نبود، ولی جمعیت مورچههای M. ibericus راحت و سالم کار خودشونو میکردن. واسه همین گروه تحقیقاتی به رهبری “جاناتان رومیگیه” (که زیستشناسه و از دانشگاه مونپلیه هست)، شروع کردن دقیقتر بررسی کنن تا بفهمن این ملکهها چه رازی دارن.
خب بذار اول یه توضیح کوچیک بدم که اصلاً ساختار اجتماع مورچهها چیه. اصطلاح «eusocial» یعنی حشراتی که یه جورایی مثل یه سوپر-ارگانیسم زندگی میکنن: تعداد زیادی کارگر مادهی نازا دارن (یعنی نمیتونن بچهدار شن)، در کنار تعداد کمی ملکه که وظیفه تولید مثل رو دارن. نرها هم فقط برای جفتگیری میان و بعدش خیلی زود میمیرن! ملکهها فقط یک بار توی عمرشون جفتگیری میکنن و اسپرم رو توی بدنشون ذخیره میکنن تا بعداً ازش استفاده کنن.
ولی در مورد همین مورچههای عجیب، ملکههای M. ibericus فقط اگه با نرهای گونه خودشون جفتگیری کنن، فقط ملکهی جدید به وجود میارن، نه کارگر. اینم بخاطر یه نوع «ژنهای ملکه خودخواه» هست (selfish queen genes یعنی ژنهایی که یه جوری طراحی شدن فقط ملکههای جدید بدن و فرزندان نازا تولید نکنن تا ژنها خودشون نسل به نسل ادامه پیدا کنه. بهشون میگن «حقهبازهای سلطنتی»! ).
بنابراین برای اینکه کارگر داشته باشن (که عملاً واسه بقای کلونی لازمه)، ملکهها باید با نرهای گونه دیگه یعنی همون M. structor جفتگیری کنن. حالا وقتی توی یه منطقه M. structor نباشه چی میشه؟ دانشمندها رفتن سراغ جوابش.
تحقیقاتشون رو روی ۱۳۲ تا نر از ۲۶ کلونی شروع کردن. دیدن ۵۸ تا پر از مو هستن و ۷۴ تا بیمو! بعداً که ژنتیکشون رو بررسی کردن فهمیدن اونای پُرمو همشون M. ibericus هستن و بیموها M. structor. اما این کافی نبود! شاید بعضی ملکههای مخفی M. structor بودن!
پس رفتن سراغ بررسی DNA میتوکندری! (اینم بگم: میتوکندری DNA توی سلول هر موجودی توی مادر منتقل میشه، ربط به پدر نداره) وقتی DNA میتوکندری نرهای M. structor رو مقایسه کردن، دیدن از همون ملکه M. ibericus اومده. یعنی خود ملکه M. ibericus داره نرهای M. structor رو میسازه!
برای اینکه مطمئن بشن، ۱۶ تا ملکه رو جدا کردن و تخمهاشون رو بررسی کردن. فهمیدن توی ۹٪ تخمهاشون نرهای M. structor دارن! حتی یه ملکه رو ۱۸ ماه مستقیماً زیر نظر گرفتن و دیدن خودش همزمان میتونه نر هر دو گونه (هم گونه خودش هم گونه دیگه) رو بسازه. یعنی ملکهی M. ibericus انگار یه جورایی داره از DNA خودش صرفنظر میکنه و فقط نسخه کپی نرهای M. structor رو میسازه؛ اصلاً DNA هستهای خودش وارد ماجرا نمیشه! (DNA هستهای همون ماده ژنتیکی اصلیه که هر فرد از پدر و مادرش میگیره)
این اولین باره که حیوانی کشف شده توی چرخه طبیعی زندگیش اعضای یه گونه دیگه رو کپی و تولید کنه! دانشمندها به این روش جدید “زنـوپاریتی” (xenoparity، یعنی زاد و ولد گونه بیگانه) گفتن. کسی نمیدونه این قضیه دقیقاً از چه زمانی بین این دو گونه مورچه شروع شده؛ اما توی بازهی بین ۵ میلیون سال پیش (زمانی که این دو گونه جدا شدن) تا چند هزار سال اخیر ممکنه رخ داده باشه.
به قول دنیس فورنیه (یک زیستشناس دیگه از بلژیک)، این کشف انقدر عجیب و باورنکردنیه که خودش گفته: “انگار فیلم علمی تخیلی میبینی! ما فکر میکردیم مرز گونهها خیلی محکمه، ولی اینجا مورچهها خیلی راحت دارن از این مرز رد میشن و با هم همکاری میکنن.”
جالبتر اینکه این کشف سوالای جدیدی درباره همکاری، تقلب و همزیستی توی طبیعت ایجاد میکنه. چون نشون میده ممکنه خیلی از چیزایی که قبلاً نمیفهمیدیم یا برامون عجیب بود، با کشف این موضوع معنادار بشه. خلاصه، مورچههای ایبریایی بهمون نشون دادن که دنیای طبیعت همیشه پر از سورپرایز و شگفتیه و حتی اونایی هم که فکر میکردیم میشناسیم، میتونن مارو حسابی شگفتزده کنن!
منبع: +