بذارین خیلی رُک و راست براتون بگم: کسایی که تجربهی مصرف سایکدلیک یا همون روانگردانهایی مثل سیلوسایبین (همون قارچ جادویی معروف!) رو دارن، معمولا میگن این تجربهها خیلی vivid یعنی زنده و شدید، پر از احساسات قوی و کلی معنی واسهشون داره. اما مسئله اینجاست که تو تحقیقات روانشناسی تا حالا کمتر دقیقاً اومدن این حس زیباییشناختی رو بسنجن.
حالا یه عده از محققها اومدن و یه پرسشنامه درست کردن به اسم Psychedelic Aesthetic Experience Questionnaire یا PAEQ، که یعنی «پرسشنامه تجربه زیباییشناختی درحالت سایکدلیک». هدفشون چی بوده؟ این بوده که جنبههای مختلف این زیباییها رو که تو یه سفر روانگردانی تجربه میشه، بهتر بفهمن و بسنجن.
توی تحقیقشون، ۳۶۵ نفر که تو سال گذشته سیلوسایبین مصرف کرده بودن، آنلاین و کاملاً ناشناس جواب یه سری سوال درباره معمولترین تجربه سایکدلیکشون رو دادن. بعد محققها اومدن با استفاده از چیزی به اسم تحلیل عاملی اکتشافی (Exploratory Factor Analysis – EFA) و تحلیل عاملی تاییدی (Confirmatory Factor Analysis – CFA) که ابزارهای آماری برای پیدا کردن الگو داخل دادهها هستن، ساختار اصلی این پرسشنامه رو بررسی کردن.
نتیجه چی شد؟ پرسشنامه PAEQ پنج بخش مهم رو نشون داد: حسی (یعنی همون تغییرات توی دیدن، شنیدن و کلاً حسها)، احساسی، معنایی (یعنی برداشتهایی که واسه آدم معنیدار میشن)، جریان (Flow، یعنی اون حالت غرق شدن تو تجربه) و در کل ساختار چهار بُعدیای بهش دادن! جالبه بدونید که این بخشها، بهخوبی بازتاب دهنده تئوری سهگانه زیباییشناسی و نظریه Flow هستن؛ یعنی دقیقا پایههای علمی توی شناخت تجربههای هنری و معنوی.
در مورد پایایی (یعنی این که پرسشنامه در دفعات مختلف جوابهای قابل اعتماد و مشابه بده)، خیلی وضعیتش عالی بود. آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه ۰.۹۰ بود؛ این یعنی تقریباً عالی! قسمتهای مجزای پرسشنامه هم وضعیتشون خوب بود.
برای اینکه بدونن این پرسشنامه واقعاً داره چی رو میسنجه، نتایجش رو با چند ابزار دیگه مقایسه کردن. مثلاً با MEQ (پرسشنامه تجربه عرفانی)، EBI (شاخص تعامل زیباییشناختی) و PIS (مقیاس یکپارچگی روانی) که اینا هم هرکدوم واسه سنجش بخشهایی از تجربه روانگردان هستن. همبستگی با MEQ برابر ۰.۶۹ بود؛ یعنی به شدت بهم ربط داشتن! با ابزارهای دیگه هم مناسبت و اعتبارش بالا بود.
یه نکته جالب دیگه این بود که امتیازهای این آزمون یه کم تونستن پیشبینی کنن که آدمها بعد از مصرف، خوابشون، دردشون، مصرف موادشون، اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگیشون چه تغییری میکنه. یعنی هر چی تجربۀ زیباییشناختی قویتری داشتن، احتمال بهبود تو این زمینهها بیشتر بوده.
در کل، این ابزار جدید یه ضعفهایی هم داره (مثلاً همیشه تجربه هرکسی کاملاً شخصیه و سنجیدن کاملش سخته)، ولی خب یه حرکت حسابی بزرگه برای اینکه بتونن علمیتر و با اعداد و ارقام حس و حال خاصی که توی سفر با روانگردانها پیش میاد رو بررسی کنن. مدل چندبعدی این پرسشنامه نشون داد که تجربهٔ زیباییشناسی فقط یه حس ساده نیست؛ بلکه مجموعهای از احساسات، برداشتها و جریانهای مختلف ذهنیه که میتونن نقش مهمی تو سلامت و رشد فرد داشته باشن.
آخرش هم این تحقیق نتیجه گرفت که پرسشنامه PAEQ، ابزاری معتبر و به درد بخوره برای سنجش بُعد زیباییشناختی تجربه روانگردانیه و یه قدم مهمه برای پیشرفت روشهای علمی بررسی وضعیتهای تغییریافته ذهن.
منبع: +