مغزای کوچولو که تو آزمایشگاه رشد میدن ممکنه واقعاً حس داشته باشن! ولی ما هنوز آمادگیشو نداریم…

خب بچه‌ها بیاید یه بحث باحال و عجیب رو با هم مرور کنیم! دانشمندا دارن مغزهای کوچیک (که بهشون میگن brain organoids یعنی تیکه‌های کوچیکی از مغز که از سلول بنیادی ساختن) توی آزمایشگاه رشد میدن. شاید فکر کنید اینا شبیه همون داستانای علمی تخیلی باشه که مغز توو جعبه میذارن! اما در واقع این مغزک‌های کوچیک هنوز خیلی ساده‌تر از مغز واقعی انسانن و نمی‌تونن مثل ما فکر و احساس داشته باشن.

تا همین چند وقت پیش، دانشمندا فکر می‌کردن این organoidها چون اونقدر پیچیده نیستن، پس هوشیاری یا consciousness ندارن. (خود هوشیاری هم یعنی اینکه یه چیزی خودش رو و محیطش رو تا حدی درک کنه، مثلاً بتونه درد یا لذت حس کنه.) به خاطر همین قوانین خیلی سختگیرانه‌ای هم واسه تحقیقاتش نبود. اما بعضیا الان دارن میگن شاید با پیشرفت تکنولوژی، وضع تغییر کنه و این مغزک‌ها بتونن واقعاً یه چیزی حس کنن!

یکی از این افراد کریستوفر وود هست، محقق اخلاق زیستی از دانشگاه ژجیانگ چین. اون با همکاراش تو یه مقاله گفته قوانین باید به‌روز بشه چون بعید نیست مغزهای کوچیکِ آزمایشگاهی یه روز واقعاً احساس یا حتی درد رو تجربه کنن! حالا اگر این اتفاق بیفته، قطعاً اخلاقی نیست بذاریم درد بکشن.

ولی یه عالمه سوال هست: اصلاً ما از کجا بفهمیم یه تیکه مغز، حس داره یا نه؟ تعریف هوشیاری توی علم هنوز یه چی مبهمه؛ بعضیا میگن یعنی خودش رو درک کنه، بعضیا هم بسنده می‌کنن به توانایی حس کردن. مثلاً اندره لاواتزا (فیلسوف اخلاق و متخصص نورواخلاق) میگه: “واسه این مغزک‌ها، کافیِ حتی فقط بتونن درد یا لذت حس کنن تا هوشیاریِ پایه رو داشته باشن.” اما مشکل اینجاست که آزمایش کردن این قضیه حسابی سخته چون این اعضا بدن ندارن که محرک‌هایی مثل نور و صدا یا حس فیزیکی بگیرن.

از طرف دیگه، بوید لوماکس (عصب‌شناس) میگه: حتی اگر سلول‌های عصبی مغزک اون ساختار لازم برای درک درد رو داشته باشه، شاید همین کافی باشه و نیاز به محرک بیرونی نباشه! یه جورایی شبیه درد فانتوم تو آدمایی که عضو قطع شده دارن؛ درد رو واقعاً حس می‌کنن، حتی اگه پای واقعی درکار نیست.

اما همه اینا بستگی داره به اینکه این مغز کوچولوها اصلاً به اون سطحِ پیچیدگی می‌رسن یا نه. فعلاً organoidها نهایتاً چند میلی‌متر بزرگ می‌شن و فقط شبیه یه بخش کوچیک مغزن. هنوز ساختار مغز واقعی رو ندارن. مثلاً برای هوشیاری، قسمت‌های مختلف مغز باید با هم ارتباط داشته باشن، اما اینا فعلاً شبیه یه نقطه خاص از مغزن، نه یه مغز کامل.

سایر دستاوردها چی بوده؟ دانشمندها تونستن تو سال‌های اخیر، رگ‌های خونی واقعی رو تو این مغزک‌ها بسازن (که یعنی شاید امکانات بیشتری توش ایجاد شه)، سلول‌های میکروگلیا که نقشِ دفاعی دارن رو هم اضافه کردن و حتی نسخه‌هایی با چشم اولیه یا سد خونی-مغزی درست کردن (سد خونی-مغزی ساختاریه که مغز رو از سموم محافظت می‌کنه!). تازه دانشمندا تونستن با وصل کردن چند organoid به هم، چیزی به اسم assembloid درست کنن که رشد چند ناحیه مختلفِ مغز رو تو یه مجموعه شبیه‌سازی می‌کنه!

حالا همه این پیشرفت‌ها باعث شده بحث اخلاقی‌ها حسابی بالا بگیره. میگن اگر یه روزی این مجموعه‌ها واقعاً بتونن درد یا چیزی شبیه حسِ خودآگاهی تجربه کنن، باید مثل حیوونای آزمایشگاهی واسشون مقررات حمایت اخلاقی بذاریم. جالبه که موسسه بین‌المللی تحقیقات سلول‌های بنیادی (ISSCR) فعلاً گفته هیچ نشونه زیستی وجود نداره که نشون بده این مغزک‌ها درد می‌فهمن، برای همین هم مقررات خیلی سخت ندارن. ولی خیلیا میگن وقتشه دوباره قوانین عوض شه، چون رشد فناوری سرعت گرفته.

الیسیون مواتری (عصب‌شناس و بنیان‌گذار یه شرکت تولید organoid) میگه: این دیدگاه موسسه ISSCR خیلی محافظه‌کارانه بود، باید تیم‌های مختلف علمی بیان نظر بدن، نه فقط متخصصای سلول بنیادی. لاواتزا اما میگه: به‌نظر من رشد مغزکِ دارای هوشیاری غیراخلاقی نیست، چون دانشمندا با انواع حیوان هم آزمایش می‌کنن. ولی لوماکس میگه اگه واقعاً به سطح هوشیاری برسن، باید مثل حیوانات مقررات مرسوم رو براشون اجرا کنیم. یعنی بهشون اهمیت بدیم و نذاریم بی‌دلیل رنج بکشن.

در آخر، بدونید که هیچ تعریف صد درصد دقیقی برای اندازه‌گیری هوشیاری (حتی تو انسان) نداریم! معمولاً، تنها راه، پرسیدن از طرف مقابله. اما تو بیمارهای کما یا قفل‌شدگی (locked-in syndrome یعنی فرد هشیاره ولی نمی‌تونه حرکت یا حرف بزنه)، میرن سراغ ثبت فعالیت الکتریکی مغز که فقط به صورت غیرمستقیم نشونه هوشیاریه. حتی راه‌هایی مثل پیچیدگی الکتریکی مغز (perturbational complexity) هست که نشون میده چقدر سیگنال مغز به محرک‌ واکنش پیچیده نشون میده، اما اینا حتی تو سلول‌های کشت‌شده هم دیده میشه و نشونه قطعی نیست.

پس خلاصه داستان اینه: قراره شاید توی دهه آینده، با پیشرفت فناوری، این مغزک‌های کوچکِ آزمایشگاهی یه روز واقعاً حس کنن، فکر کنن، و حتی درد بکشن! دانشمندا هم دارن بحث و دعوا می‌کنن که باید از همین الان به فکر قوانین و اخلاقیات باشیم، چون معلوم نیست شاهد چه چیزهایی میشیم!

پس دفعه بعد اگر کسی ازتون پرسید “آیا مغز مهم‌ترینه؟” یا “یعنی مغزک تو آزمایشگاه می‌تونه درد احساس کنه؟” دست‌کم یه جواب پایه و باحال براش دارین 😉.

منبع: +