تا حالا فکر کردین کسایی که توی مناطق کمامکانات، مثلاً فلسطین، به سرطان سینه مبتلا میشن، دقیقاً چه تجربهای دارن؟ واقعیت اینه که سرطان سینه فقط یه مشکل جسمی نیست؛ حسابی روی کیفیت زندگی آدمها تاثیر میذاره. حالا اگه امکانات درمانی کم باشه و کلی مسئله سیاسی و درگیری هم باشه که دیگه هیچ!
یه تحقیق جالب اومده سراغ خانمهایی که بهتازگی (یعنی تازه تشخیص داده شده بودن) تو کرانه باختری جنوبی فلسطین به سرطان سینه مبتلا شدن و یه سال بعد دوباره سراغشون رفته ببینه چه خبر از کیفیت زندگیشون و راضی بودنشون از خدمات درمانی چیه. هدفشون هم این بوده که بفهمن کیفیت مراقبت و حال و احوال این خانمها چطور عوض شده و چه فاکتورهایی روش تاثیر گذاشته.
روش مطالعه چی بوده؟ اومدن ۱۴۴ نفر از خانمهایی رو که تازه سرطان سینهشون تایید شده بود و توی بیمارستانهای دولتی درمان میشدن، زیر نظر گرفتن. برای اینکه وضعیت زندگی و رضایتشون قابل مقایسه باشه، از یه سری پرسشنامه استفاده کردن، مثلا:
- EORTC QLQ-C30 و QLQ-BR23: این دوتا عملاً برای سنجش کیفیت زندگی بیماران سرطانیه. یعنی میپرسن حالتون چطوره از لحاظ جسمی، روحی، چه نشونهها و مشکلاتی دارین، چقدر با درمان کنار اومدین و اینها.
- EORTC IN-PATSAT32: این یکی برای اینکه بفهمن چقدر از خدمات درمانی، دکترها و پرستارها راضی بودن، مخصوصاً از دید بیماران بستری.
اولش موقع تشخیص و بعد دوباره یه سال بعد پرسشنامه جواب دادن. تحلیل آماری هم انجام دادن (مثل تحلیل توصیفی و رگرسیون خطی) تا بفهمن دقیقاً چه عواملی به کیفیت زندگی بعد از درمان ارتباط داره.
حالا نتیجه چی شد؟ عدد و رقمها اینا بودن:
- امتیاز میانگین سلامت کلی (همون QLQ-C30) شد ۴۵.۷۸.
- امتیاز کارکردها (عملکردهای روزمره و تواناییها – ۴۳.۱۷) و امتیاز علائم (مشکلات و نشونههای بدنی – ۳۷.۱۹) هم معلوم شد.
توی جزئیات، چند تا نکته خیلی جالب بود:
- هرچی سن خانمها بالاتر بود، حس بهتری نسبت به بدن خودشون داشتن (Body Image)، ولی از اون طرف کارکرد و لذت جنسیشون افت میکرد و بیشتر دچار عوارض درمان (مانند خستگی، تهوع و غیره) میشدن.
- مثلاً Body Image مثلاً یعنی اینکه یه نفر چقدر با ظاهر جدیدش کنار اومده و حس میکنه هنوز خودش رو دوست داره.
- متاهل بودن تاثیر خیلی مثبتی روی عملکرد و لذت جنسی داشته. یعنی خانمهایی که همسر داشتن، راحتتر با جنبههای جنسی کنار اومدن و این رو توی جوابها هم دیده شده.
- خانمهایی که از پزشکا و پرستارا رضایت بیشتری داشتن، مخصوصاً اگه رفتار حرفهای و خوشبرخورد بودن، هم به بدنشون حس بهتری داشتن و هم حال روحیشون بهتر بوده.
- جالبه بدونین، امکانات محیطی مثل تمیزی و راحتی بیمارستان، همچنین حرفهای بودن پرستارها، باعث شده افراد کمتر عوارض درمانی رو تجربه کنن و حتی ریزش مو براشون دردناکتر نشده.
- نکته عجیب اینه که هرچی دسترسی به خدمات راحتتر بوده، عوارض سیستمیک درمان (مثل اثرات داروهای شیمیدرمانی روی بدن) بیشتر گزارش شده. شاید چون آدمایی که راحتتر درمان رو میگرفتن، خودشون بدحالتر بودن و نیاز بیشتری داشتن.
در آخر، محققها تاکید کردن که تغییرات مهمی توی کیفیت زندگی و رضایت درمان این خانمها دیده شد، مخصوصاً با توجه به شرایط خاص فلسطین که جنگ و کمبود امکانات رو اضافه کنین! اگه بخوایم نتیجه بگیریم، توی مناطقی مثل فلسطین که هم امکانات کمه هم شرایط بیثباته، باید کلی روی توجه به حال و کیفیت زندگی بیمارا کار کرد.
مثلاً:
- کنترل سریعتر و بهتر عوارض و نشونهها
- ارتباط صریح و محترمانه تیم درمان با بیمارا
- حمایتهای روانی-اجتماعی بیشتر برای خانمهایی که تازه به سرطان مبتلا شدن.
توی کشورهایی مثل فلسطین که بیمارستانها همیشه زیر فشارن، این چیزها میتونه یه دنیا فرق ایجاد کنه و کیفیت درمان رو خیلی بالاتر ببره.
منبع: +