چی میشه مردم ورزش رو فقط تو ذهنشون میخوان ولی انجامش نمیدن؟ یه نگاه خودمونی به دلایل روانی و تکنولوژیک!

خب رفقا، حتماً زیاد شنیدین که “تصمیم گرفتم از فردا ورزش کنم” ولی اون فردا هیچوقت نمیاد! تا حالا به این فکر کردید چرا این همه آدم دوست دارن فعال‌تر بشن، اما واقعاً نمی‌تونن ادامه بدن؟ دقیقاً داستان همین مقاله‌ست.

این ماجرا رو با یه تحقیق گسترده روی ۱۳۳۴ نفر بزرگسال چینی جلو بردن. اومدن ترکیبی از روان‌شناسی و تکنولوژی رو با هم قاطی کردن تا بفهمن چه عواملی باعث میشه کسی که تصمیم گرفته ورزش کنه، واقعاً بره دنبال ورزش یا چند روز بعد بیخیال بشه.

اصلاً اصطلاح “intention-behavior gap” یا فاصله بین قصد و عمل رو شنیدین؟ یعنی فاصله بین اینکه “میخوام ورزش کنم” و “ورزش می‌کنم”. مهم‌ترین چیز اینه که حدوداً هممون کلی برنامه و هدف داریم، ولی واقعیتش بیشترش فقط تو ذهنمون می‌مونه و اجراش نمی‌کنیم.

نکته جالب این تحقیق این بود که به‌جای سنجش ساده (آره/نه) اومدن یه روش عددی‌تر درست کردن که دقیق نشون میده فاصله بین تصمیم و عمل هر فرد چقدره. یعنی دقیق‌تر دیدن چقدر این فاصله وجود داره.

برای اینکه ببینن چی این گَپ رو تعیین می‌کنه، کلی مدل ریاضی و هوش مصنوعی (Machine Learning) پیاده کردن. مثلاً XGBoost که یه مدل خیلی پیشرفته از یادگیری ماشینه و برای پیش‌بینی ازش استفاده میشه. مثلاً این مدل رو در نظر بگیرین مثل یه مربی فوق‌العاده باهوش که می‌تونه با توجه به اطلاعات قبلی، پیش‌بینی کنه کی ورزش رو ادامه میده و کی وسط راه ول می‌کنه! جالب اینکه این مدل (با R²=0.647) خیلی بهتر از مدل‌های معمولی جواب داده.

بعد اومدن سراغ نظریه‌های روانشناسی، مثل مدل باور سلامتی (Health Belief Model) که میگه آدم‌ها چقدر به سود یا ضرر یه رفتار (مثلاً ورزش) باور دارن، و تئوری پذیرش تکنولوژی (Unified Theory of Acceptance and Use of Technology) که توضیح میده چرا بعضیا راحت‌تر با ابزارهای جدید کنار میان و بعضیا نه.

خب، نتیجه‌ها خیلی جالب بودن:

یکی از بزرگ‌ترین عواملی که باعث گسترش این گپ میشه، “موانع ادراکی” هست. یعنی اون صدایی تو ذهنمون که مدام بهونه میاره: خسته‌ام، وقت ندارم، باشگاه دوره، الان هوا خرابه… هر چی این موانع زیادتر باشن، فاصله بین تصمیم و عمل هم بیشتر میشه!

یه عامل تأثیرگذار دیگه، “اعتماد به نفس”ه. خودمون بهش می‌گیم “خودکارآمدی” (Self-Efficacy)، یعنی “من می‌تونم این کار رو انجام بدم”. هر چی بیشتر حس کنیم واقعاً می‌تونیم ورزش رو توی برنامه‌مون جا بدیم، احتمالاً بیشتر بهش عمل می‌کنیم.

تکنولوژی هم بی‌تأثیر نیست! کسایی که تمایل بیشتری به استفاده از گجت‌های ورزشی هوشمند (مثل مچ‌بندهای هوشمند، اپلیکیشن‌های ورزشی و…) دارن، معمولاً بهتر ورزش رو ادامه میدن. البته این ابزارا جادویی نیستن؛ بیشتر یه جور کمک‌کننده هستند که به آدم روحیه و آگاهی میدن. شاید برای یکی خیلی مفید باشه، برای یکی دیگه نه چندان.

“حمایت اجتماعی” هم مهمه: وقتی خانواده، دوست‌ها یا حتی شبکه‌های اجتماعی تشویقت کنن، احتمال اینکه پای ورزشت بمونی، بیشتره. حتی تاثیر “تأثیر اجتماعی” هم دیده شده؛ یعنی دیدن اینکه بقیه دارن ورزش می‌کنن، رو ما هم اثر می‌ذاره و خودمون رو بیشتر موظف می‌بینیم.

از اون طرف، یه چیزی که باعث میشه این گپ بیشتر شه، دیر خوابیدن یا شب‌بیداریه! وقتی شب دیر می‌خوابیم، بیشتر بی‌حوصله می‌شیم واسه ورزش.

در نهایت، این نتیجه خیلی قشنگ بود: “بعد روان‌شناختی اثرگذاری خیلی قوی‌تری از ابزارهای هوشمند داره”. یعنی هرچقدر هم ابزار باشه، اگر نگرش و باورهای ذهنی‌مون رو تغییر ندیم، همچنان فاصله زیادی بین “می‌خوام ورزش کنم” و “ورزش می‌کنم” باقی می‌مونه.

یه نکته مهم آخر داستان: همه این یافته‌ها بر اساس پرسشنامه و اطلاعات خوداظهاریه و یه تصویر لحظه‌ای از وضعیت داده؛ یعنی مثل یه عکس فوریه از کلی آدم در یه نقطه زمانی. محقق‌ها میگن هنوز باید با تحقیقات طولانی‌تر و وسیله‌های دقیق‌تر مثل “دستبند هوشمند و سنسورها” (که داده‌های واقعی ثبت می‌کنن) بررسی بشه تا بفهمن رابطه علت و معلولی دقیقاً چیه.

پس اگه تصمیم گرفتی ورزش رو جدی‌تر بگیری، شاید بهتر باشه اول یه کم با افکارت و موانع ذهنی‌ات دوست‌تر بشی، از دوستان و محیطت انرژی بگیری و البته ابزارهای هوشمند رو هم دست کم نگیری!

منبع: +