چطور با کمک فناوری دیجیتال، انگیزه و کارایی کارکنای سلامت رو تو برنامه‌های روستایی اتیوپی بالا بردن؟ تجربه‌های جالب و درس‌هایی که باید بدونیم!

بیا یه داستان جالب رو باهم مرور کنیم! تو کشور اتیوپی، یه برنامه به اسم HEP دارن (Health Extension Program یعنی برنامه‌ای که نیروهای سلامت رو می‌فرسته تو روستاها و جامعه واسه کمک به مردم). ولی خب، بچه‌های این برنامه، یعنی Health Extension Workerها یا به اختصار HEWها (در واقع نیروهای سلامت محلی)، دچار کلی چالش بودن: انگیزششون کم شده بود و کاراییشون هم پایین اومده بود. این موضوع، مستقیم رو مسائل بهداشتی مهم مثل سلامت مادر و کودک، به دنیا اومدن نوزاد و بارداری (که تو انگلیسی می‌گن RMNCH، یعنی Reproductive, Maternal, Newborn, and Child Health) تاثیر گذاشته بود.

حالا سوال اینه: چطوری میشه هم انگیزه این نیروها رو بالا برد و هم کارشون رو بهتر کرد؟ اینجا بود که تیمی از متخصصای اتیوپی به کمک JSI اومدن وسط و یه راهکار دیجیتالی خفن رو با همکاری کلی شریک طراحی کردن!

اونا به جای اینکه فقط به روشای قدیمی بچسبن، از مدل دیجیتال و ابزارهای هوشمند استفاده کردن تا بتونن به صورت دقیق و فوری، عملکرد این نیروها رو بسنجن و پیگیرش باشن. کاری که انجام دادن این بود: سیستم الکترونیکی اطلاعات سلامت جامعه (eCHIS) رو تقویت کردن. eCHIS همون سامانه‌ایه که همه اطلاعات سلامت روستایی رو تو خودش ذخیره می‌کنه.

توی مسیر طراحی این مدل جدید، چندتا کار مهم انجام دادن:

🔍 اول اومدن یه بررسی گسترده از روش‌های قبلی تو جاهای دیگه انجام دادن (یعنی landscape review). بعدش رفتن سراغ طراحی بر اساس نیاز واقعی آدم‌ها، یا همون Human Centered Design که یعنی طراحی‌ای که نظر و تجربه مصرف‌کننده‌ها از اول پایه کار قرار می‌گیره.

👩‍💻 کارگاه‌های طراحی گروهی هم گذاشتن که بهش می‌گن participatory co-design workshop. اینجا همه – از نیروهای سلامت و مدیرها گرفته تا مسئولای اداره و مردم محلی – نظر دادن و با هم فکر کردن تا راهکاری دقیقاً مناسب با شرایط اتیوپی ساخته بشه.

توی این پروسه، کلی مدل مدیریتی هم ترکیب کردن:

✏️ یه چارچوب ترکیبی داشتن که Management by Objectives (MBO) بود، یعنی مدیریت بر اساس هدف‌گذاری، و مدل DESC (که مخففه Digitally enabled, Equipped, Supervised, Compensated یعنی هم دیجیتالی، هم امکانات کافی، هم نظارت و هم جبران/پاداش مناسب). این‌ها رو با هم قاطی کردن تا یه مدل اجرایی واقعی و کاربردی بسازن.

تغییرات فنی که ایجاد شد:

📱 یکی از مهمترین کارا ارتقای اپلیکیشن Focal Person Application بود (یعنی یه نرم‌افزاری برای مدیر میدانی که بتونه به طور لحظه‌ای وضعیت رو زیر نظر داشته باشه)، مثل اضافه کردن داشبورد لحظه‌ای مدیریت، قابلیت تعیین هدف دیجیتال و نظارت خودکار.

📊 به غیر از اون، یه داشبورد ملی هم برای eCHIS ساختن تا مدیران بتونن ارزیابی و تصمیم‌گیری درست و بر اساس داده انجام بدن. واسه سنجش پیشرفت برنامه، ۲۲ تا شاخص عملکرد کلیدی (KPI یا Key Performance Indicator یعنی معیارهایی که نشون میدن چقدر اوضاع پیشرفته یا نیاز به تغییر داره) تعریف کردن که خروجی‌ها، نتایج سلامت و حتی فرآیند نظارت رو شامل می‌شد.

👨‍🏫 یه بخش مهمش هم این بود که آموزش و کوچینگ (mentorship یعنی راهنمایی و پشتیبانی تخصصی) هم به صورت دیجیتالی اضافه شد تا رشد و بهبود عملکرد همیشگی باشه، نه مقطعی.

حالا از نظر پاداش دادن، بحث این بود که بهترین نیروها و تیم‌هایی که تو هر بازه شش ماه نتایج خوبی گرفتن، چه فردی و چه گروهی، بتونن از تشویق‌های غیرمالی یا ترکیبی از مالی و غیرمالی استفاده کنن. یعنی فقط پول مهم نیست، شاید مثلا تقدیر، لوح، آموزش ویژه یا مثلا سفر آموزشی باشه!

در نهایت نتیجه این شد:

این فرایند مشارکتی تو طراحی باعث شد یه مدل کامل، پایدار و قابل گسترش از مدیریت عملکرد و پاداش‌دهی شکل بگیره که دقیقاً مناسب شرایط اتیوپی باشه. این مدل دیجیتالی، وقتی با نظارت کاربردی و برنامه‌های انگیزشی درست همراه باشه، می‌تونه واقعاً انگیزه نیروهای سلامت رو بالا ببره و نتایج سلامت مادر و کودک رو بهتر کنه. حتی تو پاسخگویی سیستم سلامت به مردم هم اثر مثبت داره!

پیام آخر:

اگر قراره تو مناطق کم‌برخوردار دنیا مدیریت عملکرد اجرا کنیم، تجربه اتیوپی واقعا می‌تونه الهام‌بخش باشه. اینکه همه ذی‌نفع‌ها جمع بشن، راهکار دیجیتال همراه با پاداش عملی طراحی کنن و یادگیری رو فراموش نکنن، می‌تونه معجزه کنه. فاز بعدی هم اینه که این مدل رو تو جاهای دیگه دنیا تست کنن، چون احتمالاً اونجا هم جواب می‌ده!
منبع: +