اگه دنبال یه راه جالب و مدرن برای رسیدگی به سلامت خودت باشی، احتمالاً اسم مدلهای زبانی بزرگ یا همون LLMها به گوشت خورده. مثلاً همین ChatGPT. حالا تصور کن این هوش مصنوعیها بیان تو بخش سلامت شخصی و بتونن کمکت کنن که حالت رو بهتر پیگیری کنی. البته واقعیتش اینه که این ایده هنوز چالشهای زیادی داره؛ مثل نحوه طراحی تجربه کاربری (UX که یعنی کاربر چجوری با برنامه ارتباط برقرار میکنه و راحتیش چقدره)، مسائل اخلاقی، و اینکه چطور بشه پای هوش مصنوعی رو تو بخش پزشکی باز کرد.
حالا یه تیم خلاق اومده و یه اپلیکیشن جدیده ساخته که تقریباً شبیه دفترچه خاطرات دیجیتالی میمونه ولی با کمک هوش مصنوعی. یعنی فرض کن میتونی هرچی تو ذهنت درباره وضعیت سلامتی یا حال روحیت هست، تو اپ توی قالب متن عادی بنویسی، بعدش همزمان همونجا یه مدل زبانی بزرگ (همون LLM) جواب میده، راهنمایی میده و نکته میگه. جالب اینجاست که هم میتونی حرف دلت رو بزنی، هم تو لحظه پیشنهاد و پیام هوشمندانه بگیری!
توی این نمونه اولیه (که تازه اوپن سورس هم هست و هر کسی میتونه کدش رو ببینه یا استفاده کنه)، سه تا قسمت اصلی براش طراحی کردن: اولیش برای نوشتن یادداشت روزانه یا همون ژورنال سالمتی، دومش برای حرف زدن و گرفتن جواب از هوش مصنوعی، سومش هم که مخصوص دیدن روند تغییرات یا همون پیگیری در طول زمانه. یعنی هم مینویسی، هم صحبت میکنی، هم وضعیت کلیت رو با یه نگاه میبینی. تازه چند تا مود مختلف هم داره که مثلاً میتونی با شخصیت شبیهسازیشده یه دکتر یا مشاور صحبت کنی. (این مودها یعنی حالتهایی که تو نرمافزار تغییر میدی و هر کدوم نقش یه نوع متخصص رو بازی میکنن.)
یکی از نکات خیلی مهم این پروژه بحث حریم خصوصی (یعنی اینکه دادههای سلامتت دست خودته و اطلاعاتت لو نمیره) و بومیسازی دادههاست. یعنی کاری کردن که هم امن بمونه، هم طبق قوانین باقی بمونه. تستهایی هم که با «پرسونا» انجام دادن (پرسونا یعنی شخصیتهای ساختگی که به عنوان کاربر فرضی استفاده میشن تا سیستم رو ارزیابی کنن) این نتیجه رو داده که آدمها واقعاً میتونن با این سیستم بیشتر با مفاهیم پزشکی و سلامت آشنا بشن و اطلاعاتشون بهتر میشه؛ چون جوابها قابل فهم و شفافه.
چند تا اصل کلیدی هم برای طراحی اینجور ابزارها معرفی کردن:
1. قابلیت جدا شدن بخشهای اصلی سیستم از وابستگی به LLM (یعنی برنامه بدون اینترنت یا با مدلهای سادهتر هم کار کنه).
2. شفافیت لایهلایه تو جوابهای هوش مصنوعی (مثلاً کاربر بفهمه جواب کجاش تقریبیه، کجاش قطعی).
3. اجازه دادن تطبیقی کاربر واسه اشتراکگذاری اطلاعات (adaptive consent یعنی کاربر هر وقت خواست بتونه تصمیم بگیره چه اطلاعاتی رو به کی نشون بده).
4. جمعبندی مناسب دادهها برای ارسال به پزشک (یعنی یه خلاصه خوب بسازه که دکترها راحتتر بفهمن جریان چیه).
5. رعایت قوانین و استانداردهای مربوط به سلامت از پایه.
یک نکته خیلی باحال هم هست: این برنامه داستانهایی رو که بیماران مینویسن (که معمولاً متنهای به هم ریختهست)، با کمک پردازش زبان طبیعی (یعنی نرمافزاری که معنی متن رو میفهمه و منظمش میکنه) به دادههای قابل استفاده تبدیل میکنه. اینطوری اطلاعات راحتتر وارد پروسه مراقبت میشه و احتمال اشتباه کمتر میشه. تازه این دفترچه دیجیتال میتونه مثل یه لایه میانی بین بیمار و سیستم پزشکی باشه، که هم کارها رو آسونتر و سریعتر میکنه، هم به بیمار اجازه میده خودش توی روند مراقبت نقش فعالی داشته باشه، در حالی که دکترها هنوز کنترل کلی موضوع رو دارن.
اگه بخوام خلاصه کنم: آینده تحقیقات باید روی این بره که بفهمیم آیا واقعاً همچین اپلیکیشنهایی باعث میشن هم بیمار و دکتر راحتتر با هم ارتباط بگیرن، هم خدمات درمانی بهتر ادامه پیدا کنه، و مثلاً نتیجۀ درمان در مدت طولانی بهتر بشه یا نه. باید این رو تو گروههای متفاوت مردم هم بررسی کنن تا مطمئن بشن همه واقعاً سود میبرن. خلاصه که به نظر میاد ما تازه اول راهیم، اما این نوع دفترچهنویسی دیجیتال با هوش مصنوعی میتونه دنیای سلامت شخصی رو خیلی متحول کنه!
منبع: +