ترجمه داستانای علمی‌تخیلی چینی: جنگ سبک کِن لیو و چت‌جی‌پی‌تی!

خب رفیق! امروز میخوام یه موضوع خیلی باحال و جدید رو تعریف کنم که قطعاً تو آینده‌ی ترجمه و ادبیات تأثیر زیادی می‌ذاره. داستان از این قراره که الان دیگه فقط مترجم‌های انسانی نیستن که کتابا رو ترجمه می‌کنن؛ مدل‌های هوش مصنوعی عجیب‌غریب هم وارد گود شدن! مثلاً مدل‌هایی مثل ChatGPT-4o که جزو LLMها محسوب میشن. LLM یعنی همون Large Language Modelها یا مدل‌های زبونی خیلی گنده که می‌تونن کلی متن تولید کنن یا ترجمه کنن.

حالا، یه تحقیق جذاب اومده و مقایسه کرده که وقتی یه رمان علمی‌تخیلی چینی رو مترجم معروف یعنی کِن لیو (Ken Liu) ترجمه میکنه، چه فرقی داره با وقتی که همون رو مدل چت‌جی‌پی‌تی ترجمه می‌کنه. اگه نمی‌دونی کن لیو کیه، باید بگم یکی از مترجم‌ها و نویسنده‌های خیلی خفن تو حوزه علمی‌تخیلیه و کتابای مشهوری مثل “مسئله سه جسم” رو از چینی به انگلیسی آورده.

تو این تحقیق، ۱۳ تا داستان علمی‌تخیلی که هم کن لیو و هم ChatGPT-4o ترجمه کردن، کنار هم گذاشتن و با روش‌های مختلف بررسیشون کردن. اینجا از یک تکنیک به نام Multi-Dimensional analysis استفاده شده. اجازه بده خیلی خلاصه بگم: Multi-Dimensional analysis یه جور بررسی متنیه که به کار میره تا ببینن سبک‌های نوشتاری تو چی با هم فرق دارن و چقدر متن‌ها شبیه یا متفاوتن.

از طرف دیگه، یه سری تست دیگه با اسم Stylometric tests انجام دادن (Stylometric یعنی همون فنون آماری که برای مقایسه سبک‌های نوشتن آدم‌ها یا مدل‌ها به کار میره) تا بفهمن چی باعث میشه سبک هر کدوم از این ترجمه‌ها خاص باشه.

خب نتیجه چی شد؟ فهمیدن کن لیو خیلی به فضای داستانای مختلف توجه می‌کنه و سبک خودش رو مرتب تغییر میده تا به هر داستان بخوره. مثلاً اگه یه داستان پر از احساسات باشه، کن لیو هم ترجمه رو جوری جلو می‌بره که اون حس‌ها منتقل شه. یا اگر داستان مینیمالیستی باشه، اونم مینیمالیستی ترجمه می‌کنه. اما ChatGPT-4o سبک خودش رو تقریباً همیشه یکنواخت نگه می‌داره. یعنی هر داستانی رو با یه لحن و فرم ترجمه می‌کنه و خیلی خودش رو با داستان هماهنگ نمی‌کنه.

یه نکته‌ی جالب دیگه این بود که کن لیو معمولاً کمتر به روایت مستقیم می‌پردازه و ترجمه‌هاش مینیمالیستی‌تره؛ یعنی زیاد وارد جزئیات نمی‌شه و سعی می‌کنه فضا رو بر دوش متن بذاره، نه راوی. این کار باعث میشه داستان‌ها تو ذهن خواننده بمونه و تاثیرگذارتر شه. اما ChatGPT-4o معمولاً رویکرد روایتی‌تری داره؛ یعنی بیشتر توضیح می‌ده و فضا رو روشن‌تر نشون میده. این کار البته وضوح کار رو بیشتر می‌کنه، ولی از قدرت تاثیرگذاری کلی داستان کم می‌کنه.

حالا چرا این موضوع این‌قدر مهمه؟ چون الان که هوش مصنوعی داره توی ترجمه خیلی قوی و گسترده میشه، باید بلد باشیم چطور ازش استفاده کنیم و چطور با خلاقیت آدمی ترکیبش کنیم. مثلاً به جای این‌که مترجم انسانی یا ChatGPT رو تنها بذاریم، شاید ترکیبشون بهترین نتیجه رو بده؛ یکی سرعت و دقت اولیه رو بیاره، اون یکی با هنر خودش داستان رو زنده کنه.

توی این تحقیق هم گفتن که برای آینده باید هم دانشجوها، هم معلم‌ها، هم مترجم‌های حرفه‌ای، خودشون رو همیشه آپدیت کنن و مهارت‌های جدید یاد بگیرن تا بتونن با این ابزارهای هوش مصنوعی که روزبه‌روز قدرتمندتر میشن کار کنن. این ترکیبِ انسان و ماشین می‌تونه ترجمه رو هم سریع‌تر و هم خلاقانه‌تر کنه.

در نهایت، این ماجرا یه جور مرز جدید بین زبان‌شناسی، ادبیات و هوش مصنوعی باز می‌کنه و راه رو برای کلی تحقیقات جذاب و تجربه‌های تازه تو ترجمه ادبی باز می‌ذاره. خلاصه، شاید آینده ترجمه‌ی کتاب‌هایی که عاشقشون هستیم یه ترکبی جادویی از مغز انسان و هوش مصنوعی باشه! جالب نیست؟
منبع: +