خب بیاین با هم بریم سراغ یکی از مرموزترین و عجیبترین اشیای تاریخی که تو انگلیس پیدا شده؛ یه سری مجسمه چوبی به اسم «مجسمههای Roos Carr». حالا چرا اینقدر سر و صدا کردن؟ بذار اول یه خلاصه بدم: اینا یه مجموعه آدمک چوبی هستن که حدود ۲۶۰۰ سال پیش، یعنی بین سالهای ۶۰۰ تا ۵۰۰ قبل از میلاد تو یه روستای کوچیک به اسم Roos (شرق یورکشایر انگلیس) ساخته شدن و کلی داستان عجیب پشتشونه!
این آدمکها رو سال ۱۸۳۶، وقتی یه عده کارگر داشتن یه کانال زهکشی میزدن، زیر لایهای از خاک آبی رنگ پیدا کردن. وقتی کشف شدن، هشت مجسمه آدم، دو تا قایق کوچولو و کلی وسایل کوچیک مثل شمشیر و سپر هم کنارشون بود. خب البته فقط پنج تا از این آدمکها و یه قایق قابل جدا شدن بودن و سه تای دیگه خراب شده بودن.
اما چرا انقدر خاصن؟ اولا جنسشون از چوب سرخدار هست (که درختی خیلی باحال و مقدس تو فرهنگهای اروپا بوده) و چشماشون از سنگی به اسم کوارتزیت ساخته شده. اندازه هرکدوم هم ۱۴ تا ۱۶ اینچه (تقریباً اندازه یه خطکش مدرسه!). حالا نکته جالب اینجاست که این قایقهای کوچیک سرِ مار دریایی دارن و توشون جاهایی سوراخ شده که میشه چهار تا آدمک روش سوار کرد.
حالا بیاین بریم سر شایعهها و داستانهای باحال دربارهشون! اوایل، خیلیها فکر میکردن این هشت نفر تمثیلی از همون آدمایی هستن که تو کشتی نوح بودن! (کشتی نوح یه داستان مذهبی معروفه که توش هشت نفر با یه کشتی از سیل بزرگ جون سالم به در میبرن.) بعضیا هم گفتن این عروسکها مربوط به یه مراسم مخوف مذهبی یا یه فرقه عجیب بودن.
ولی جدیدترها، محققها معتقدن که این مجسمهها رو به خاطر یه مراسم آیینی و مذهبی به خدای «اودین» یا نسخه قدیمیش «اُل» تقدیم کردن. اودین یه خدای باحال اسطورهای تو فرهنگ نورس/اسکاندیناوی بود که هم جادوگر بود، هم میتونست تغییرشکل بده! مثلاً یه جورایی شبیه شخصیتهای مارول ولی خیلی قدیمیتر. تو افسانهها میگن اودین فقط یه چشماش سالم بود (یه چشمشو داده بود تا بتونه آینده رو ببینه!) و جالبه که چشمهای این آدمکها هم یکیشون بزرگتره، یکی دیگه کوچیکتر؛ یه اشاره با نمک به همون نکته افسانهای.
و حالا یه تیکه خیلی بامزه و عجیب: تو قسمت پایین تنه این آدمکها سوراخهایی وجود داره که میشه تیکههای چوبی کوچکی رو توش گذاشت یا برداشت؛ اگه بذاریشون، انگار جنسیت مذکر میگیرن، اگه برداریشون، شبیه آدمهای مونث میشن! به این میگن “removable genitalia” یعنی اون قسمتها قابل جدا شدنه. واقعاً عجیب غریبتر از این مگه داریم؟ این یعنی حتی بحث انعطافپذیری جنسیت و هویت جنسی تو ۲۶۰۰ سال پیش هم وجود داشته!
به گفته موزه، این مجسمهها با توجه به اینکه همراهشون سپر و گرز و اسلحه بوده (که معمولاً نشونگر مردهای جنگجوئه)، باعث میشه نگاه ما به نقشها و هویتهای جنسیتی زیر سوال بره و بفهمیم اون زمانها مردم چقدر پیچیدهتر و جالبتر فکر میکردن.
یه نکته هیجانانگیز دیگه اینه که محل پیدا شدن مجسمهها زیر لایهای از خاک، نزدیک آب بوده. تو دوران باستان، آدمها برای مراسم مذهبی یا آیینی معمولاً چیزهای قیمتی رو توی آب یا مردابها مینداختن؛ یهجور هدیه یا قربانی برای خدایانشون.
خلاصه که هنوزم معنای دقیق این مجسمهها برای باستانشناسها معماست! فقط چندتا نمونه مشابه دیگه هم تو بریتانیا و ایرلند پیدا شده، که اونام به نظر میاد ربطی به مراسم مذهبی یا خدایان داشته باشن.
راستی اگه از اینجور تاریخچههای اسرارآمیز خوشت میاد، یه سر به مجسمه کله سهچهرهای Corleck (یه مجسمه سنگی با سه تا صورت که شاید ربطی به مراسم قربانی داشته) یا «اسکلت مینیاتوری» ۲۰۰۰ سالهی مهمونیهای رومی هم بزن، همشون تو همین دسته کشفیات عجیبه!
در کل، ماجراهای Roos Carr پره از راز و رمز و نشون میده که حتی ۲۶۰۰ سال پیش هم مردم تخیل و خلاقیت عجیبی داشتن و کلی حرف برای گفتن درباره هویت و زندگی داشتن؛ حتی اگه ما الان نفهمیم واقعاً دنبال چی بودن!
منبع: +