ماجرای مدل‌های جنینی شگفت‌انگیز جیکوب حنا؛ وقتی بچه توی لوله آزمایش درمیاد!

تا حالا فکر کردی اگه بتونی فقط با سلول‌های بنیادی (همون سلول‌هایی که می‌تونن تبدیل به هرچی بخوای بشن)، بدون تخمک و اسپرم، یه جنین بسازی چی میشه؟ خب، جیکوب حنا دقیقاً داره همین کارو می‌کنه! حالا ببین این چقدر خاصه: جیکوب یه دانشمند فلسطینی-مسیحی عرب توی اسرائیله که ماجراهاش از خودش هم عجیب‌تره.

سال گذشته وقتی داشت می‌رفت آمریکا، تو فرودگاه گرفتنش و بردنش دفتر دوم، جایی که نه پاسپورت داری نه موبایل. كلا یه اتفاق شبیه بازداشت اما مودبانه! خودش می‌گه: «انگار بازداشتی، اما با لبخند.» اونجا مامورا کلی سؤال کردن و حتی گوشیش و شبکه‌های اجتماعیش رو چک کردن تا بفهمن کیه و چکار می‌کنه.

توی پیج‌هاش پر بود از پست‌هایی علیه اشغال غزه و عکس‌هایی از فجایع جنگی. حتی عکس‌هایی هست که قصد داره روسری سنتی فلسطینی (کوفیه) سر کنه سر همه سخنرانی‌هاش تا به همه بگه ریشه‌اش کجاست. این چیزا تو اسرائیل خیلی جنجال درست می‌کنه.

اما اصل داستان چیه؟ ماجرا برمی‌گرده به تحقیقایی که داره رو “مدل‌های جنینی مصنوعی” انجام میده – یعنی ساخت جنین‌هایی شبیه واقعی ولی بدون لقاح و تخمک و اسپرم. یعنی سلول‌های بنیادی رو جوری کنار هم می‌چینه که خودشون سعی می‌کنن یه بدن واقعی بسازن! خوای بدونی سلول بنیادی چی هست؟ اون، همون سلولیه که چون خاصیت تغییرپذیری بالا داره، می‌تونه تبدیل به هر نوع سلول بدن بشه: پوست، قلب، مغز، هرچی!

داستان اونجا جالب میشه که مدل‌های جیکوب اصلاً با لقاح سنتی ساخته نمیشن. یعنی دیگه خبری از ترکیب تخمک و اسپرم بدون دخالت انسان نیست؛ بلکه همه چیز دست آزمایشگاهه! اینجا بحث «رحم مصنوعی» هم میاد وسط، که یعنی بچه رو تو شیشه نگه می‌دارن نه توی شکم مادر.

یه لحظه تصور کن: این مدل‌ها از لحاظ ظاهری می‌تونن اونقدر واقعی باشن که حتی دانشمندها بعضی وقتا اشتباه بگیرن! مثلاً تو یه آزمایش، مدل موشی که ساخت با قلب تپنده و چین خوردگی‌های ابتدایی مغز رشد کرد. سال بعد هم همین کار رو با سلول‌های انسانی انجام داد، اگرچه خیلی ابتدایی‌تر بودن و بیشتر شبیه یه توپ کوچیک بودن. ولی جالب اینجاست که سلول‌هایی که قراره جفت تشکیل بدن هم بودن.

اینجا کارشناسا هشدار دادن که ممکنه به زودی اصلاً نشه فرق مدل مصنوعی رو با جنین واقعی فهمید! بحث‌های اخلاقی هم کلی بالا گرفته. مثلاً یه آزمایشگاه تو استنفورد اصطلاح «bodyoid» رو آورده وسط – یعنی بدن انسانی بدون حس و شعور، برای تحقیق یا اهدا عضو. ISSCR (جامعه بین‌المللی تحقیقات سلول‌های بنیادی، اوه، همون سازمانیه که چارچوب اخلاقی واسه دانشمندها تعیین می‌کنه) می‌گه این مدل‌ها قرار نیست بچه بشن یا کامل برسونیشون. ولی خب، همه قبول ندارن!

حتی خود جیکوب معتقده که باید مدل‌ها رو تا مراحل بالاتر هم برسونه، مثلاً روز ۳۰ یا ۴۰ رشد که جنین دیگه شکل دست و چشم و غیره پیدا می‌کنه. برای همین هم قصد داره اگه مدل‌ها خیلی پیش رفتن، با اصلاح ژنتیکی (یعنی دستکاری ژن‌ها)، باعث بشه این جنین‌ها مغز یا قلب رشد ندن! چرا؟ چون اگه مغز نباشه، وجود آگاهی معنی نداره و دیگه مدلش آزاری به کسی نمیزنه، تازه عضوش هم قابل استفاده میشه.

اما اخلاقیا می‌گن، آخه این چه تعریفی از انسانه؟ معیار انسان بودن آگاهی نیست! اینجا مرز بین علمی و اخلاقی خیلی کمرنگ میشه.

ماجرا از جیکوب و تیمش فراتر رفته و حالا دانشگاه‌هایی مثل کمبریج، کلتک، راکفلر و کلی استارتاپ وارد بازی شدن. خود جیکوب با راه‌اندازی استارتاپ Renewal Bio می‌خواد از این جنین‌های مصنوعی به عنوان یه جور پرینتر زیستی استفاده کنه—یعنی مثلاً ازش سلول‌های جوان و سالم برای پیوند عضور برداشت کنه.

یادت باشه حتی اونا تونستن نمونه‌هایی بسازن که یه چیزی شبیه قلب یا حتی تخمدان تولید می‌کنه. حالا فرض کن یه نفر پیر شده و تخمدان‌هاش کار نمی‌کنه، یه نمونه از خونش می‌گیرن، تبدیلش می‌کنن به سلول بنیادی، تبدیلش به مدل جنینی می‌کنن و از اون تخمدان جوون براش درمیارن. خیلی فانتزی به نظر میاد ولی دانشمندها می‌گن «از لحاظ تئوری می‌تونه شدنی باشه!»

البته چیزی که باعث داغ شدن بحث شده، همینه: تا کی میشه به این رشد داد؟ قانون ۱۴ روزه تو خیلی کشورها هست که جنین رو بیشتر از دو هفته تو لابراتوار رشد ندن؛ اما این مدلا، چون «جنین واقعی» حساب نمی‌شن، این قانون براشون اجرا نمیشه! یه جور نقطه خاکستریه که دانشمندها همش دارن روش بحث می‌کنن.

آینده این تکنولوژی شگفت‌انگیزه، ولی پر از ریسک. مثلاً می‌تونی یه روز سلول‌های جنینی با دی‌ان‌ای خودت درست کنی و اگه سرطان گرفتی سلول سالم از همون مدل رو به خودت بزنی. البته مشکلات فنی زیاده. کارایی تکنولوژی هنوز پایینه — واسه هر ۱۰۰ تا مدل فقط یکی-دوتاش قرم می‌گیره! تازه رشد هم که می‌کنه آخرش یا اکسیژن می‌بره یا غذا کمشه و دیگه ادامه نمی‌ده. حالا دانشمندها دارن تلاش می‌کنن با اضافه کردن لوله غذا یا تغییرات دیگه این مشکلات رو حل کنن.

یادته بحث Ethical یا همون اخلاقی رو گفتم؟ مثلاً یکی از راه‌حل‌ها اینه که ژنتیک جنین رو طوری دست‌کاری کنن که سر و مغز رشد نکنه! تو مدل موش، این کار رو کردن و یه موش بی‌سر ساختن که مثل یه شصت کوچیک با چنگال و دم بود! به این می‌گن neural knockout، یعنی حذف مغز به کمک ژنتیک که مساله اخلاقی پیش نیاد.

تو آمریکا بحث قانونی هم مطرحه؛ چون قانون فعلی جنین کشاورزی (fetus farming prohibition act) سال ۲۰۰۶، فقط درباره بچه‌های واقعی تو رحم مادر حرف می‌زنه – نه مدل آزمایشگاهی که تو شیشه است! یعنی این قانون الان شامل کار جیکوب و بقیه نمی‌شه.

خلاصه وضعیت خیلی پیچیده ‌شده. نه قانون درست براش هست، نه مرز اخلاقیش مشخصه. هرکی برای خودش دلیل و فلسفه داره. حتی تو دانشگاه کمبریج هم گفتن این یه Gray Area (منطقه خاکستری) شده که هیچ‌کس نمی‌دونه چه کار درسته و چه کار اشتباه!

حالا خود جیکوب هم می‌گه مدام می‌ترسه به خاطر کارش یا حرفاش علیه جنگ و سیاست تو دردسر بیفته. ته دلش می‌خواد کارش حُسن نیتش رو نشون بده برای انسانیت – انقدر که حتی پیش رهبران دینی و متخصصای اخلاقی کشورهای مختلف میره و نظراتشون رو می‌پرسه.

آخرش اینه که جیکوب و تیمش دارن یه نگاه کاملاً جدید به رشد انسان پیدا می‌کنن، یه چیزی که تا حالا هیچ‌کس از توی رحم ندیده بود… حالا با مدل‌های مصنوعی دارن تو هزاران نمونه از نزدیک مرحله به مرحله رشد جنین رو زیر ذره‌بین بررسی می‌کنن، چیزی که حتی می‌تونه باعث بشه روزی بیماری‌های جدی رو درمان کنیم.

به قول یکی از همکاراش، جیکوب واقعاً عاشق انجام دادن کارای بزرگ و بی‌باکیه. هدفش اینه مدل‌های جنینی رو هرچی واقعی‌تر کنه… شاید خیلی دور، ولی رویاش اینه که انسان علمی آینده رو بسازه؛ البته به شرط اینکه خط قرمزهای اخلاقی رو رد نکنه.

منبع: +