تا حالا به این فکر کردی آدمهایی هستن که جدای از اینکه توی رشته خودشون فوقالعادهاند، دورشون هم یه تیم خفن جمع کردن و کل مسیر درمان بیماران رو به طرز اساسی تغییر دادن؟ بذار یه داستان جالب برات تعریف کنم از یه آدم باحالی به اسم جیووانی تراورسو، کسی که نه فقط یه پزشک و استاد دانشگاه مطرحه، که اصلاً دنیای مهندسی پزشکی رو مثل یه استارتاپ مدیریت میکنه!
هر دوشنبه بیش از صد نفر توی لابراتوار مهندسی انتقالی تراورسو (L4TE)، واقع در بیمارستان بریگهام و زنان، دور هم جمع میشن، با هم گپ میزنن، غذا میخورن و هرکسی از زاویه تخصص خودش آپدیت میده. از مهندس مکانیک و برق گرفته تا زیستشناس سلول بنیادی و حتی دامپزشک توی تیم دارن! اینجا حتی احتمال داره یکی از مهندسها یه مشکلی تو طراحی مکانیزم تزریق دارو پیدا کنه، یا زیستشناس بیاد واسه یه طرح مکانیکی نظر بده… خلاصه اصل همکاری و بگو بخند و انرژی مثبت!
اصل هدفشون خیلی روشنه: چه جوری میشه داروها رو بهتر به بدن رسوند و به شکل هوشمندتری شرایط بدن بیماران رو پایش کرد که زودتر و بهتر درمان بشن.
تراورسو کلی کلاه سرش داره: استاد MIT، پزشک گوارش تو بیمارستان بریگهام و یکی از اعضای برجسته موسسه Broad. ولی با این همه مسئولیت، هر دو هفته تکتک افراد تیمش رو میشناسه و باهاشون جلسه میذاره! اینجوری همه حس میکنن نظرشون مهمه و واقعاً تو حرکتهای بزرگ نقش دارن.
طرف حسابی به این اصل رفاقت و اعتماد تو تیمش اهمیت میده. تیمهای خاصی به اسم “هسته” (core) دارن. هستههایی مثل ساخت دستگاه، تجزیه زیستی، یا تیم آزمایش روی موجودات زنده (in vivo team یعنی همون تیمی که رو بدن جانداران کار میکنه). خلاصه تو این لابراتوار هرکسی تو تخصص خودش ماهره، اما در عین حال میتونه وسط پروژه تو حوزه دیگرم نقش داشته باشه و کمک کنه.
جیووانی همیشه میگه: ما اصل کارمون کمک به بیماره، نه فقط حل یه مسئله مهندسی خشک و خالی!
مثلاً همین تیمش تا حالا چه چیزای خلاقانهای درآورده:
- یه کپسول ستارهای شکل که تو معده باز میشه و دارو رو روزها یا هفتهها آزاد میکنه (واقعاً آیندهاس!)
- یه قرص ویبرهای که باعث احساس سیری میشه (تو کلینیک برای کاهش وزن فکر کن!)
- قرص ضدروانپریشی که هفتهای یک بار مصرف میشه و فاز سوم کارآزمایی بالینی رو رد کرده (یعنی تقریباً آماده بازاره!)
جالب اینه که تیم تراورسو معمولاً کل مسیر توسعه از ایده، پروتوتایپ، آزمایش، تصحیح و بازخورد رو تو خودشون مدیریت میکنن؛ یعنی مثل خیلی جاها نیست که یه گروه فقط یه تیکه رو ببره جلو و بعد بده دست بقیه. وسط همین همکاریهای بینرشتهای، مهندس، دکتر، زیستشناس و دامپزشک کنار هم کار میکنن و کلی از رشد هم دیگه یاد میگیرن.
یکی از کارهای عجیبشون ساخت یه وسیله تزریقی زیستتخریبپذیر برای جلوگیری از بارداریه که بهجای وسایل معمول مثل حلقه واژینال، تزریق میشه و کمکم جذب میشه.
یه پروژه دیگه تمرکز روی این داشت که دارو رو بتونن مستقیم برسونن به روده، جاییکه معمولاً لایه مخاطی جلوی ورود بیشتر داروها رو میگیره. این وسط الکتروسوتیکالها هم اضافه شدن، یعنی درمانهایی که با جریان الکتریکی به سلولها یا بافتها اثر میذارن.
اینجا همه یاد گرفتن که شکست خوردن اصلاً چیز بدی نیست! جیووانی همیشه میگه: “بهتره زود شکست بخوری و بری سمت ایده جدید.” هر پروژهای که توشون شکست میخوری، تجربه و مسیر جدیدی جلو پاته. مثلاً یکی دو سال روی یه دستگاه کار میکردن که یهو حمایت مالی عوض شد. جیووانی سریع گفت: «خب، حالا خلاق باشین! بیاین یه مسیر دیگه پیدا کنیم.» این باعث شد یه سیستم جدید دارورسانی خودکار بسازن که مثلاً بیمار دو تا کپسول میخوره؛ یکی سنسور داره، اونا وقتی یه سیگنال غیرعادی ثبت میکنه، به کپسول دوم دستور میده دارو آزاد کنه. واقعاً فیلم علمیتخیلیه!
توی آزمایشگاه Jio هرکسی اگه بخواد، میتونه خودش رو تو هر رشتهای بپرونه. مثلاً یه نفر ممکنه یه روز صب با دامپزشک درباره تست روی حیوانات صحبت کنه و عصرش با یه مهندس مکانیک طراحی یه قطعه رو اصلاح کنه و شب با متخصص مقررات (regulatory expert یعنی کسی که با قانونها و تاییدیههای سلامتی سر و کار داره) جلسه داشته باشه. اینجوری ماهها وقت هماهنگی بین چند تا تیم بیرونی صرفهجویی میشه.
بذار یه سری از کارهای خاص و عجیب آزمایشگاه رو اسم ببرم:
- ساخت چسب مکانیکی الهامگرفته از ماهیهای مکنده (sucker fish) برای چسبیدن به سطوح خیس، که میتونه دارو رو به دستگاه گوارش برسونه یا محیطهای آبی رو پایش کنه.
- یه قرص هفتگی برای بیماران اسکیزوفرنی، فشارخون بالا یا آسم که سختشون دارو رو هر روز بخورن؛ با همین قرص کافیه هفتهای یه بار دارو بگیرن.
- روشی جدید برای داروهای تزریقی که با سوزنهای کوچکتر و تعداد کمتر تزریق، دارو رو به صورت کریستالهای ریز زیر پوست تزریق میکنن و میتونه ماهها باقی بمونه.
- پروتئینی از تارادیگراد (water bear یعنی یه جانور کوچیک و مقاوم) که اگه به بدن تزریق بشه، سلولهای سالم رو در مقابل اشعه تو درمان سرطان محافظت میکنه.
- بادکنک معدهای که قبل غذا باد میشه تا فرد احساس سیری داشته باشه.
- کپسول الهام گرفته از ماهی مرکب که دارو رو انفجاری به دیواره روده میفرسته؛ جایگزینی برای تزریق انسولین یا واکسن.
- سنسور کاشتنی که اگه اوردوز مواد مخدر شناسایی کنه، سریع نالوکسان آزاد میکنه و جون بیمار رو نجات میده.
- دستگاه غربالگری کمهزینه سرطان دهانه رحم که هم دردش کمتره، هم برای کشورهای با درآمد پایینمناسبه.
یه پروژه باحال دیگهشون تو شتابدهنده The Engine اجرا شده (این یه فضای شبه استارتاپیه که مخصوص تکنولوژیهای سختتوسعه یا راهاندازی سخته—بهش میگن tough tech incubator). مثلاً دارند روشهایی میسازن که با همکاری آشپزهای سرآشپز و متخصصهای سیالات شکل ماکارونی بهینهتری طراحی کنن! این کار هم به کمک هوش مصنوعی تولیدکننده (Generative AI یعنی AI که خودش میتونه محتوا تولید کنه) انجام میشه تا ببینن ماکارونی با چه شکلی بهتر سس رو نگه میداره. خندهداره ولی همونقدرا هم علمی و دقیق!
این محیط باعث میشه اعضای تیم جرات کنن کارهای بزرگ و حتی عجیب رو امتحان کنن و از تجربه تیم و فضای حمایتگر حسابی انگیزه بگیرن. مثلاً کیمبرلی بیگز، یه بیوشیمیست، تونست با کمک تیم، باکتری تراپی خودش رو داخل یه حلقه واژینال کار بذاره که توی مناطق بدون یخچال هم جواب بده – این یکی رو بنیاد گیتس هم تامین مالی کرده!
راجع به خودش هم اگه بخوام بگم، جیووانی تراورسو متولد کمبریجه اما بچگیش تو پرو و بعد کانادا گذشته. همین جابجاییهای فرهنگی به نظر خیلی به دیدگاه بینرشتهایش کمک کرده. تو مدرسه رفت کارآموزی تو لابراتوار ژنتیک، عاشق شد، بعد دانشگاه کمبریج درس پزشکی خوند، ولی زود رفت دکتراشو تو زمینه زیستشناسی مولکولی تو دانشگاه جانز هاپکینز گرفت. اولین کار بزرگش شناسایی سرطان کولون با آزمایش تغییرات DNA در مدفوع بود (که الان هم به اسم Cologuard معروفه و میفروشنش!).
بعد رفت دوباره کمبریج برای تکمیل پزشکی، بعد MIT پیش استاد رابرت لنگر کار فوقدکترا. اونجا فهمید بعضی ایدهها میتونن از خود بیمارستان بیاد و با یه نوآوری مهندسی دوباره تعریف بشه. داروها راحتتر مصرف بشن، تجهیزات گرون و وابسته به امکانات خاص از دور خارج بشن و بیماران گزینههای مطمئنتر و سادهتری پیدا کنن.
برای همین شرکتهای زیادی راه انداخته که مثلاً تجهیزات حفاظتی پایدارتر برای کادر درمان درست کنن یا برای بیماریهای مزمن مثل اچآیوی یا دیابت یا شیزوفرنی داروهای دوزبالا با ماندگاری طولانی توسعه بدن. و از همون اول پروژه به مسائلی مثل قوانین، ساخت انبوه و ایمنی واقعی دستگاه دقت میکنن؛ حتی از مشاوران صنعتی و متخصصهای تاییدیه FDA از همون فازهای آغازین همکاری میگیرن.
در نهایت، اصلیترین توصیه تراورسو برای اعضای لابراتوارش اینه: “وقت رو تلف نکن! وقت تنها چیزیه که نه میشه خرید و نه پسانداز کرد.” شکست خوردی؟ ایرادی نداره، فقط مطمئن شو چرا شکست خوردی. تکنیکی کار رو پیش ببر، مسیر رو حفظ کن، و یاد بگیر برای چالش بعدی!
خلاصه تراورسو و تیمش نه فقط دارن مشکلای واقعی و بزرگ مردم رو حل میکنن، بلکه الگویی شدن برای اینکه چطوری یه فرهنگ همکاری، انعطافپذیری، و نوآوری میتونه حتی تو دنیای پیچیده پزشکی هم غوغا به پا کنه. آدمهایی که واقعاً میخوان دنیا رو بهتر کنن، دقیقاً همینیان!
منبع: +