تا حالا اسم حذف کربن به گوشتون خورده؟ این داستانیه که این روزها خیلی سر زبونهاست، مخصوصاً وقتی صحبت از تغییرات آبوهوایی میشه. حذف کربن یعنی اون گاز دیاکسید کربن (CO2) که با کارهای روزمرهمون تو هوا پخش میشه رو دوباره جمع کنیم و یه جوری نگهش داریم یا دفنش کنیم که دیگه دردسرساز نباشه.
خب، بذارین از یه اتفاق جالب براتون بگم: اوایل دهه ۲۰۲۰، یه شرکت ناشناس تو پورلند (مین، آمریکا) به اسم Running Tide اومد و با یه ایده عجیب بیش از 50 میلیون دلار جذب کرد! گفته بودن میخوان انقدر جلبک کف دریا بندازن تا امسال بتونن یه میلیارد تُن CO2 رو مخفی کنن! (جلبک خاصیت جذب کربن داره).
ولی حیف که این بیزنس تابستان قبل درِ شرکت رو تخته کرد و تبدیل شد به بزرگترین زمین خوردنِ این صنعت. این اتفاق نشونهای بود از اینکه حذف کربن حالا دیگه اون شور و هیجانِ اولش رو نداره و کلی از استارتاپها یا جمع کردن، یا تغییر مسیر دادن یا دارن شکست میخورن. سرمایهگذاریهای جدید هم افت چشمگیری داشته و هنوز این بخش به اون هدف میلیارد تُنی حتی نزدیک هم نشده.
این ماجرا رو «رابرت هوگلوند»، یکی از موسسان CDR.fyi (یه شرکت که دیتا و تحلیل درباره حذف کربن میده)، اینطوری توصیف کرد: “الان دیگه از قله انتظارات رد شدیم و دیگه خبری از اون شور و شوق اولیه نیست، پس طبیعیه که تعداد زیادی از کمپانیها از دور خارج شن.”
راستش حذف کربن از اول هم ایده پولسازی نبود. قضیه بیشتر شبیه یه کار جمعیه برای مبارزه با تغییرات آبوهوایی. هیچ کسی نیاز دستهاولی به خدماتش نداره که مثلاً زندگیش وابسته باشه بهش که حاضر باشه کلی پول بده.
با این حال، بعضی شرکتها مثل Stripe، گوگل، Shopify و مایکروسافت گفتن که داوطلبانه مقداری کربن رو “خریدن” (یعنی پول دادن به شرکتهایی که قول دادن به همون میزان از کربن رو حذف کنن یا از هوا بکشن بیرون). این کار یا به خاطر فشار افکار عمومی و سرمایهگذارهاست یا برای ژست سبز بودن!
اما اکثر متخصصها معتقدن که اگه دولتها وارد نشَن و یا پول زیادی خرج نکنن، یا آلودهکنندهها رو مجبور به این کار نکنن، این بازار هیچوقت بزرگ نمیشه. همونطور که «ارین برنز»، مدیر انجمن Carbon180 (یه سازمان غیرانتفاعی برای حذف کربن) میگه: “تا سیاست وارد نشه، این قصه به جایی نمیرسه.”
الان دقیقاً کجاییم؟
بذارین یه نگاهی به وضعیت فعلی بندازیم. طبق گزارش سازمان ملل، اگر اون مرز خطرناکِ گرمایش کره زمین بیشتر از ۲ درجه رو نمیخوایم رد کنیم، باید تا نیمه این قرن هر سال ۱۱ میلیارد تُن دیاکسیدکربن رو حذف کنیم! برای همین کلی استارتاپ اومدن وسط، بعضیا دریا رو با جلبک میپوشونن، بعضیا کارخانه ساختن که مستقیماً هوارو “مک” میزنن (به این کار میگن Direct Air Capture یا به اختصار DAC – یعنی مکیدن مستقیم گاز از هوا با دستگاه)، بعضیا روی روشهای دیگه کار میکنن.
با این حجم تکنولوژی و مشتریها مثل مایکروسافت و گوگل که حاضر شدن کلی پول پیش بپردازن، سرمایهگذاریها هم تو ۲۰۲۳ به اوج خودش (نزدیک یه میلیارد دلار) رسید. ولی چشم و همچشمی بین حذف کربن و کربن آفست (Carbon Offset یعنی پروژههایی مثل کاشت درخت یا حفظ جنگل که قول میدن به همون میزان CO2 رو از طبیعت جذب کنن) خیلی بالاست. حذف کربن به روش صنعتی گرونتره—به جای چند دلار، هر تُن ممکنه صدها تا هزاران دلار خرج برداره! حالا حساب کنین اگه بخوایم ۱۰ میلیارد تَن سالیانه حذف کنیم و هر تُن ۳۰۰ دلار باشه، سالی سه تریلیون دلار پول میشه! سوال اصلی اینجاست: کی هزینهشو میده؟
بازار الان داره رشد میکنه، مخصوصاً چون شرکتها برای اهداف آبوهوایشون داوطلبانه خرید میکنن. اما مشکل اینه که تقاضا کندتر از حد نیاز افزایش پیدا میکنه و بیشتر بار بازار روی دوش چندتا شرکت بزرگه. مثلاً طبق دادههای CDR.fyi، مایکروسافت تا همین الان ۸۰٪ کل کربن حذفشده رو خریده! ائتلاف بزرگی به اسم Frontier (شامل گوگل، متا، استرایپ و شاپیفای) هم تعهد داده یه میلیارد دیگه خرج کنه. ولی اگه این شرکتها رو حذف کنیم، عملاً بازار نصف میشه! تاکنون قراردادهایی برای حذف مجموعاً ۳۸ میلیون تُن بسته شده—اما آمریکا فقط در سه روز همینقدر آلایندگی داره! و فقط حدود ۹۴۰ هزار تُن واقعاً تحویل داده شده؛ آمریکا اینو تو کمتر از دو ساعت میسازه!
از اون طرف، سرمایهگذاریها کم شده؛ برای ۱۲ ماه منتهی به دومین فصل ۲۰۲۵، ۱۳٪ افت سرمایهگذاری ریسکپذیر ثبت شده. عجیبتر اینکه یه سری شرکتها هم در همین مدت تعطیل شدن: مثل بازار حذف کربن Noya یا شرکت Alkali Earth که میخواست کربن رو با محصول جانبی صنعت بیاثر کنه.
حتی بزرگان بازار هم به دردسر خوردن. مثلاً Climeworks (شرکتی که جزو اولینهای DAC بود)، ۱۰٪ نیروهاشو اخراج کرد و الان پروژه بزرگش تو آمریکا به علت مشکل تامین بودجه از طرف دولت ترامپ (برنامه Regional Direct Air Capture Hubs) خوابیده یا شاید کلاً باطل شه.
همزمان، خرید حذف کربن به روش DAC پارسال ۱۶٪ افت کرد و فقط ۸٪ از کل معاملات این بازار به این روش مربوط میشه. مشتریها حالا دنبال روشهای ارزانتر و سریعتر مثل دفن زغال زیستی (Biochar – یعنی مواد گیاهی سوخته و غیرفعال شده که کربن توش گیر میکنه) یا تجهیزات جذب روی کارخانههای زیستانرژی (Bioenergy with Carbon Capture and Storage یا همون BECCS) رفتن.
CDR.fyi میگه: “دوره ماه عسلِ این صنعت تموم شده—سرمایه و فروش رو به افوله و احتمالاً خیلی از شرکتهای DAC یا تعطیل میشن یا با هم ادغام.”
خطرها و چالشهای جدید
حالا فرض کنین دولتها بیان و با پول یا قانون حمایت کنن؛ حتی اینجا هم قضیه بدون دردسر نیست. چون با بزرگتر شدن این بازار، ممکنه مشکلات پروژههای جبران کربن (آفست) هم وارد این حوزه شه؛ یعنی اعتبار و صحت حذف کربن زیر سوال بره. انگیزه مالی تامینکنندهها برای تحویل سریعتر و ارزانتر، فشار شرکتهای خریدار و تعارض منافع نهادهای اعتبارسنجی ممکنه باعث شه بعضی پروژهها فقط روی کاغذ خوب باشن!
چندتا از موسساتی که سالها اعتبار برای پروژههای آفست صادر میکردن حالا برای حذف کربن هم دارن استاندارد درست میکنن، مثل Verra و Gold Standard. ولی به قول سینتیا جایلز (مشاور EPA آمریکا) و کری کوگلیانزه (استاد حقوق): صحت اعداد ادعا شده خیلی مهمه، ولی تجربه نشون داده ناظرهایی که توسط ذینفعها استخدام و پول میگیرن، لزوماً بیطرف نیستن.
نوآ مککوئین (مدیر بخش علم و نوآوری در Carbon180) هم هشدار داده رشد باید با صداقت باشه، وگرنه اصلاً رشد حساب نمیشه. اون میگه باید استانداردهای معتبر و قوی ارائه و اجرا شه که واقعاً اون تاثیری که قول دادن رو خلق کنه. تازه، باید از محلیها و جوامعی که پروژه روشون اجرا میشه هم رضایت بگیرن تا مثل آلایندههای قبلی سرشون بلا نیاد.
دیدگاه جالب دیگه رو دیوید هو (استاد دانشگاه هاوایی) داره: اون میگه دولتها باید اصلاً خودشون پروژه حذف کربن رو راه بندازن، نه اینکه بذارن سرمایهگذارها فقط فکر سود باشن! باید پروژههایی مثل منهتن ایجاد شه (پروژه عظیم علمی-مهندسی، البته بدون اون قسمت بمب اتم!).
از سمت دیگه، بحث اخلاقی هم هست: کشورهایی که بیشتر آلوده کردن باید زیرساخت حذف کربن رو برای کل دنیا بسازن و هزینهش رو بدن، چون کشورهای فقیر و گرم جهان بیشترین آسیب رو از تغییرات آبوهوایی میبینن—حتی اگه خودشون کمترین نقش رو تو تولیدش داشتن!
حمایت دولتها؛ امید یا سراب؟
خوشبختانه شواهدی هست که دولتها دارن کمکم وارد میشن. مثلاً کمیسیون اروپا قراره حذف کربن رو بعد از ۲۰۳۰ وارد سیستم تبادل آلایندگی اتحادیه اروپا کنه (این سیستم یه نوع بازار اعتبار کربنه که نیروگاهها و صنایع آلاینده باید یا کمتر آلوده کنن یا جریمه بدن). این باعث میشه شرکتها برای رسیدن به هدف باید حذف کربن بکنن، چه با روش هواگیری مستقیم چه با انرژی زیستی.
سازمان بینالمللی هوانوردی (ICAO، تحت نظر سازمان ملل) هم داره بررسی میکنه حذف کربن رو وارد سازوکار بازاریش برای کاهش آلایندگی خطوط هوایی کنه؛ مثلاً ایرلاینها میتونن با خرید حذف کربن، استفاده از سوختهای پایدار یا ترکیب با سوختهای معمولی آبرو بخرن!
کانادا گفته ۱۰ میلیون دلار صرف حذف کربن میکنه و دارن یه پروتکل جدید برای وضع استانداردهاش مینویسن. ژاپن هم قراره چند نوع حذف کربن رو تو سیستم تجارت انتشار خودش بپذیره.
آمریکا با همه کشمکشها، هنوز یارانه میده، مثلاً به پروژههای ذخیرهسازی CO2 تا هر تُن تا ۱۸۰ دلار اعتبار مالیاتی (بهش میگن 45Q tax credit). حتی کنگره هم اخیراً این حمایت رو افزایش داده!
در نهایت، خیلیها معتقدن بدون حمایت کلی دولتها، بازی حذف کربن هیچوقت به نتیجه فوقالعاده نمیرسه. دولتها باید فراتر از سوبسید دادن، استاندارد بسازن و پروژهها رو مدیریت کنن تا اعتماد عمومی جلب شه و اثر واقعی داشته باشه.
پایان ماجرا؟
جوابی قطعی وجود نداره. همه چیز بستگی به این داره که آیا اراده و همکاری جهانی جدی برای تمیزکردن هوای زمین به خرج میشه یا نه. حذف کربن اگه اصولی و شفاف پیش بره، میتونه یکی از ابزارهای اصلی مقابله با تغییرات اقلیمی باشه، اما وقت برای آزمون و خطای بیپایان نیست و باید تصمیمات بزرگ و عملی گرفته بشه.
خلاصه، حذف کربن نه یک معجزه بلکه یک ضرورت با کلی چالش و پیچیدگیه—بازیِ پول، علم، سیاست و اخلاق؛ و آیندهش به حرکت هماهنگ همه این بخشها گیر کرده!
منبع: +