راز بومرنگ عجیب قرن نوزدهم؛ پنجره‌ای به تاریخ بومی‌های استرالیا!

خب بچه‌ها امروز میخوام یه داستان خیلی جالب و باحال از دل تاریخ استرالیا براتون تعریف کنم که هم ربط به مهندسی داره، هم گذشته غنی مردم بومی استرالیا. همه‌مون کم و بیش اسم بومرنگ رو شنیدیم، همون پرتابه خمیده‌ای که اگه درست بندازیش برمی‌گرده پیشت! البته ماجرای امروز ما درباره یه بومرنگ خاص به اسم wangim ـه (وانجیم یعنی همون بومرنگ توی زبان بومی‌ها)، که حدود قرن نوزدهم کنار شهر ملبورن پیدا شده.

داستان از اونجایی شروع میشه که یکی از ساکنین لوکال اطراف ملبورن، توی منطقه‌ای که بهش Yarra Junction می‌گن و جزو سرزمین‌های قبیله Wurundjeri Woi-wurrung حساب میشه، این بومرنگ رو نزدیک یه قبر قدیمی پیدا کرد. جالب اینجاست که این بومرنگ از اون مدل‌هایی نبود که بعد پرتاب برگرده؛ بهش میگن “non-returning boomerang” یعنی بومرنگ‌هایی که فقط میرن و دیگه برنمی‌گردن! این مدل‌ها رو بیشتر برای شکار، جنگ، حفاری زمین و حتی مراسم‌های مذهبی به کار می‌بردن. یه نکته جالب: گاهی حتی ازشون به عنوان “clapping sticks” یعنی ابزار کوبیدن و ریتم دادن توی مراسم استفاده می‌کردن.

این کشف رو دانشگاه ولونگونگ استرالیا کلی روش کار کرده و مقاله‌ای هم درباره‌اش توی مجله Australian Archaeology چاپ کردن که میگن این اولین بار بوده که اینجوری اطلاعات علمی و قصه‌های قدیمی رو با هم ترکیب می‌کنن.

خود بومرنگ هم یه معنی خیلی عمیق داشته؛ صاحبش اونقدری دوستش داشته که حتی باهاش دفن شده! یعنی این بومرنگ عملاً شده یه بخش جدانشدنی از زندگی و هویت بومی‌ها. این داستان نشون میده چقدر پیوند بین مردم بومی و ابزارهاشون عاطفی و فرهنگی بوده.

وقتی باستان‌شناس‌ها و بزرگان قبیله Wurundjeri اومدن بررسیش کنن، باب مولینز که یکی از بزرگان (بهشون elder یعنی رهبران معنوی قبیله میگن) بود، توضیح داد که بومرنگ‌ها رو اکثراً از چوب‌هایی میسازن که naturally bent باشن؛ یعنی خودشون ذاتاً خم هستن، معمولاً از کنار رودخونه و ریشه درخت‌ها پیدا می‌کردن. بعد اولش میذاشتن چوب آب بخوره و نرم شه، وقتی خشک میشه شکلش می‌دن. جالب‌تر میشه وقتی بدونیم که این بومرنگ احتمالاً با ابزار فلزی درست شده بوده، که یعنی مال دوران بعد از استعمارگرها و اومدن اروپایی‌هاست.

یه نکته بامزه دیگه این بود که مولینز میگه این بومرنگ یه جورایی زبرتر و خام‌تره؛ این یعنی اون موقع هنوز ابزارهاشون خیلی حرفه‌ای نبوده یا در حال تغییر و ترکیب با روش‌های جدید بودن. بعدش دانشمندها با میکروسکوپ (ابزاری که میتونی چیزها رو خیلی خیلی ریز ببینی) بومرنگ رو زیر و رو کردن. رد زدگی‌ها نشون می‌داد این بومرنگ رو یه نفر راست‌دست استفاده می‌کرده و با سطوح سخت برخورد کرده. حتی ردی از خون روش بوده! یعنی برای شکار هم ازش استفاده میشده. سوختگی و رد زغالم پیدا شده که یعنی احتمالا برای درست کردن آتیش هم بکار می‌رفته.

یه چیزی که خیلی قشنگه اینه که این بومرنگ عجیب، هم مثل یه اثر مهندسی قوی بوده هم مثل یه نماد فرهنگی که تا امروز هم هویت مردم بومی استرالیا بهش گره خورده. انگار این بومرنگ با صاحبش همه جا اومده و حتی باهاش رفته توی خاک! مقاله آخرش خیلی قشنگ میگه: بومرنگ‌ها همیشه یه بخش مهم از تاریخ و هویت جوامع بومی استرالیا بودن و هنوزم هستن.

خلاصه که این بومرنگ قرن نوزدهم، فقط یه چوب خمیده نیست؛ دنیایی از قصه و مهندسی و فرهنگ پشتشه که هنوزم انسان‌ها رو شگفت‌زده می‌کنه! این ماجرا عملاً نمونه باحالیه از اینکه چطور علم و قصه‌های محلی می‌تونن کنار هم تاریخ رو برامون زنده کنن.

منبع: +