خب رفقا، بیاید یه سری بزنیم به پوسترهای جالب و تحقیقاتی که توی دومین همایش سالانه جهانی روانشناسی APS ارائه شدن. این همایش بیشتر شبیه یه دورهمی مجازی بوده که دانشجوها و پژوهشگرها از سرتاسر دنیا دور هم جمع شدن، همدیگه رو پیدا کردن، شبکهسازی کردن و کلی تحقیق خفن نشون دادن. توی این مقاله، قراره درباره ۹ تا از این تحقیقات بحث کنیم؛ با حال و هوای کاملا دوستانه!
۱. از برداشت تا همکاری: استعمارزدایی از مداخلات نورودایورسیتی توی دنیا
یه تیم چندملیتی (از اندونزی تا آفریقای جنوبی و آمریکا) روی این موضوع کار کردن که چطور میشه تحقیقات مربوط به نورودایورسیتی یا تنوعات عصبی (یعنی افرادی که مغزشون با عرف رایج متفاوته، مثلا اوتیسم) رو کمتر غربمحور و بیشتر بومی کنیم. گفتن که روشهای غربی همیشه جوابگو نیستن و باید راه رو برای شنیدن صدای پژوهشگرها و جوامع محلی باز بذاریم، با مشارکت واقعی! روشهای PAR و CBPR یعنی پژوهش مشارکتی و مبتنی بر اجتماع، نقطه قوت داستان بودن؛ یعنی مردم خودشون تو پژوهش نقش اصلی رو داشته باشن و نه فقط سوژه بشن. ایده اینه که این مدل میتونه آینده روانشناسی رو هم عادلانهتر کنه و هم مرتبطتر با مشکلات و نیازهای واقعی جوامع.
۲. موبایل و حس جوانی تو سالمندان ژاپنی
یه تیم ژاپنی اومدن بررسی کردن که آیا سالمندان با استفاده از گوشی حس جوونی بیشتری دارن یا نه. جالب بود که برخلاف تصور عامه، سالمندان فقط با بچهها یا نوهشون تماس نمیگیرن؛ بلکه تقریبا مثل جوونترها از گوشی استفاده میکنن و این اتفاق باعث میشه خودشون رو جوونتر حس کنن! تازه، انواع کاربردها – از شبکه اجتماعی تا سرگرمی و حتی مدیریت سلامتی – توش نقش دارن. اونا فهمیدن که فعالیت دیجیتال نه فقط برای جوونا بلکه برای سالمندا هم اهمیت داره و حتی میتونه به سلامت روان و حس شادابی کمک کنه.
۳. بررسی جهتگیری مغزی زبان به عنوان نشانگر اوتیسم گسترده
واژه تخصصی: “Cerebral Lateralization” یعنی اینکه هرکدوم از نیمکرههای مغز مسئول چه کاری (مثلا زبان یا حرکت) هستن.
اینجا یه گروه یونانی با روشی به اسم fTCD (سونوگرافی داپلر مغزی) خواستن ببینن آیا جهتگیری مغزی تو زبان، میتونه نشانگر زودرس اوتیسم یا حتی “فنوتیپ گسترده اوتیسم” باشه. (فنوتیپ گسترده یعنی ویژگیهای خفیف مشابه اوتیسم تو خانوادهها). اینجوری شاید بشه شناسایی و حمایت زودتر رو برای کسایی که در معرض خطر هستن، شروع کنن.
۴. تاثیر موسیقی روی احساسات: هرکس یه تجربه منحصربهفرد داره!
تحقیقی باحال با این ایده که گوش دادن به موزیک برای هرکسی یه تجربه خاص و غیرقابل تکراره؛ دیگه مثل فیلم که بارها ببینی قضیه تکراری نمیشه! حتی اگه یه آهنگ رو چند بار گوش بدی، به خاطر حال و هوات، خاطرات و حتی فرهنگت، هر بار یه واکنش متفاوت نشون میدی. اینجا نظریه MUSE معرفی شد که توضیح میده برای اینکه موسیقی تاثیر عمیق بذاره، باید با داستان زندگی هر شخص و خاطراتش همسویی پیدا کنه. آینده؟ ساختن روشهای درمانی دقیق با موسیقی که بر اساس خاطرات و علایق هر فرد باشه. اصلا آهنگ مخصوص خودت واسه آرامش داشته باشی!
۵. قرار گذاشتن وقتی ترنس هستی: تبعیضهای زیرپوستی رو بشناسیم
یه روش آماری باحال به اسم “Conjoint Analysis” استفاده کردند – یعنی تحلیل تصمیمگیری وقتی چند فاکتور همزمان با هم مقایسه میشن. فهمیدن که وقتی هویت ترنس وسط باشه، حتی اگه بقیه ویژگیها عالی باشه (مثل اخلاق، جذابیت و …)، باز هم محبوبیت فرد پایین میاد؛ یعنی تبعیض کاملا ناخودآگاه و زیرپوستیه. این نشون میده باید بیشتر حواسمون به فضای روابط خصوصی باشه، نه فقط قوانین یا سیاستها.
۶. اصطلاحات محبتآمیز: همیشه هم جواب نمیده!
تو انگلیسی میگن ToE یا Terms of Endearment؛ یعنی واژههایی مثل عزیزم، گلم و غیره. قبلا فکر میکردن فقط اگه مردها تو جمع این واژهها رو استفاده کنن، نگاه منفی میگیرن. اما توی این تحقیق دیدن مهم نیست کی به کار میبره، هم مرد و هم زن، کلا توی محیط غیرخصوصی باعث میشه مردم اون شخص رو کمتر باهوش یا حتی کمی جنسیتزده بدونن! خلاصه، همیشه هم استفاده از این اصطلاحات به ضررت تموم میشه.
۷. اثرات سوء رفتار یا آزار: چطور دیدگاه فرد نسبت به دنیا رو تغییر میده
یکی از دانشجوها درباره تاثیر آزار دوران کودکی نوشت. اون میگه اول فکر میکرد این موضوع نادره اما بعد فهمید اتفاقا کلی بچهها درگیرشن. جالب اینجاست که مشکل فقط خاطره تلخ نیست؛ بلکه انگار طرز نگاه فرد نسبت به آدمها و دنیا عوض میشه و همین باعث اضطراب یا افسردگی میشه. این تحقیق دنبال راههای درمانیه که نگاه آدمها به دنیا رو مثبتتر کنه، نه فقط خاطرات بدشون رو پاک کنه.
۸. سندرم ایمپاستر در زنان آفریقایی-آمریکایی: مسئله اعتماد به نفس تحصیلی
Imposter Phenomenon یعنی همون حس اینکه علیرغم موفقیتها، آدم فکر کنه لایق نیست یا تقلبی به نظر بیاد. اینجا دیدن که اعتماد به نفس تحصیلی بهترین عامل پیشبینیکننده این حس تو خانمهای آفریقایی-آمریکاییه؛ یعنی هرکی بیشتر به خودش از نظر درسی ایمان داره، کمتر این حس رو تجربه میکنه. برخلاف انتظارها، تجربه ریزتبعیضهای نژادی خیلی تاثیرگذار نبود. ولی آگاهی از کلیشههای قومی تاثیر داشت و فشار رو بیشتر میکرد. جمعبندی: باید تو مدارس و دانشگاهها کاری کنیم بچهها حس خوبی نسبت به تواناییهاشون پیدا کنن.
۹. وقتی دنبال موفقیت باشی ولی کمالگرایی اذیتت کنه
Maladaptive Perfectionism یعنی کمالگرایی منفی، اون حالتی که حتی موفقیت هم باعث آرامشت نشه و هر چیزی رو باید بینقص انجام بدی. این تیم نشون داد تغییرات در “فاصله ادراک کنترل” (Control Discrepancy؛ یعنی چقدر فکر میکنی کنترلت با واقعیته فرق داره) نقش خیلی مهمی تو استرس و اضطراب داره، مخصوصا برای کسایی که کمالگرایی منفی دارن. نتیجه؟ برای درمان اضطراب فقط با کمالگرایی نجنگیم، بلکه باید روی حس کنترل افراد هم کار بشه.
—
در آخر بگم که هنوز کلی ایده ناب تو راهه و همین الان فرصت شرکت تو همایش بعدی هست! به نظرت کدوم یکی از این تحقیقات بیشتر به درد جامعه ما میخوره؟ دوست داشتی کدومش رو تو ایران اجرا کنن؟ حتما نظرت رو بنویس!
منبع: +