شامپانزه‌ها هم مثل ما فکر می‌کنن: ذهن‌شون قفل نیست و شواهد جدید رو گوش میدن!

خب رفیق، بیا یکمی درباره یه تحقیق عجیب و باحال روی شامپانزه‌ها حرف بزنیم. دانشمندها با کلی تست فهمیدن که این شامپانزه‌های باهوش، واقعاً «فکر کردن درباره فکر کردن» رو بلدن! به این میگن metacognition، یعنی اینکه موجود بتونه درباره فرایندهای ذهن خودش فکر کنه و تصمیمشو تغییر بده اگه اطلاعات جدید به دستش رسید.

ما آدم‌ها عادت کردیم همینجوری رفتار کنیم؛ مثلاً یه چیزی به نظر درست میاد ولی اگه سند بهتری دیدیم، سریع جابه‌جا میشیم. حالا قبلاً فکر می‌کردیم شامپانزه‌ها شاید تا حدی بتونن شواهد جمع کنن و تصمیم بگیرن، اما کسی نمی‌دونست آیا واقعاً می‌تونن نظرشون رو بر اساس شواهد جدید تغییر بدن یا نه.

تحقیقی که تو دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، با سرپرستی Jan Engelmann انجام شده، نشون میده شامپانزه‌ها هم یک جور علمی به ماجرا نگاه می‌کنن. مثلاً در یکی از آزمایش‌ها، جلوشون دو تا جعبه بود که تو یکی‌ش خوراکی خوشمزه قایم شده بود. اول، یک سرنخ بهم می دادن؛ بعد که شامپانزه انتخابشو می‌کرد، یه سرنخ دیگه و حتی متناقض رو هم می‌دید و دوباره می‌تونست انتخابشو عوض کنه!

جالبیش اینجا بود که بسته به قوی یا ضعیف بودن شواهد، رفتار شامپانزه‌ها فرق می‌کرد. مثلاً وقتی شواهد قوی داشتن (یه پنجره از جعبه رو باز می‌کردن تا خوراکی رو نشون بدن)، راحت‌تر حاضر بودن انتخاب قبلی‌شونو عوض کنن. اما اگه مدرک ضعیف‌تر بود (مثلاً فقط جعبه رو تکون می‌دادن که نشون بده توش چیزی هست)، کمتر نظرشون رو تغییر می‌دادن.

یه تیکه دیگه از تست‌ها هم این رو نشون داد. یه مرحله جعبه سومی هم بود که مدرک خیلی قوی داشت اما وقتی اون جعبه برمی‌داشتن و فقط دو تا می‌موند، شامپانزه‌ها معمولاً جعبه‌ای رو انتخاب می‌کردن که دست‌کم یه سرنخ ضعیف داشت تا اون یکی که هیچی نداشت. این یعنی وقتی شامپانزه‌ها شواهد قدیمی رو هنوز تو ذهن نگه می‌دارن و بر اساسش قضاوت می‌کنن.

به طور خلاصه، این بچه‌ها تغییر نظرشون فقط شانسی نبود؛ واقعاً همه مدارک رو وزن می‌کردن. تازه، محقق‌ها فهمیدن اگه بهشون دو سرنخ متفاوت بدن (مثلاً هم صدای افتادن خوراکی، هم تکون خوردن جعبه)، خیلی بیشتر جلب اون جعبه می‌شن تا زمانی که دو بار یک مدل سرنخ می‌شنوند. یعنی دقیقاً نگاه می‌کنن که این شواهد چندتا و چقدر متفاوته.

آخر کار، یه حرکت جالب زدن: یه مدرک جدید جلوی شامپانزه‌ها گذاشتن که در واقع مدرک قبلی رو رد می‌کرد. مثلاً اگه قبلاً صدای تکون خوردن جعبه رو شنیده بودن، بعداً یه سنگ نشونشون دادن توی جعبه که معلوم می‌کرد صدا از اون بوده نه خوراکی! بلافاصله شامپانزه‌ها مسیرشون رو تغییر دادن و قشنگ مشخص شد که حواسشون به همه شواهد بوده.

یکی از محقق‌ها به اسم Cathal O’Madagain میگه از این آزمایش پایانی خیلی خوشش اومده چون نشون میده شامپانزه‌ها فقط مدرک قوی و ضعیف رو جدا نمی‌کنن، بلکه خیلی منطقی و ترکیبی فکر می‌کنن و حتی به اطلاعات جدید پشت پا می‌زنن اگه قبلی رو نقض کنه. O’Madagain تاکید کرده که شامپانزه‌ها یه جور عقلانیتی نشون میدن که از بسیاری از حیوانات دیگه بالاتره و به قول خودش، شاید محدودیت ما در شناخت هوش حیوانات، منطقی بودن یا نبودن خودشون نباشه، بلکه روش آزمایش ما باشه!

انگلمان و هم‌تیمی‌هاش الان دنبال این هستن که همین تست‌ها رو روی حیوانات دیگه غیر از شامپانزه‌ها انجام بدن تا ببینن چندتای دیگه از این هوش بالا بهره‌مند شدن یا نه.

راستی، یک نکته باحال: نسل ما با شامپانزه‌ها تقریباً ۹۹ درصد DNA مشترک داره! (DNA همون نقشه ژنتیکی بدنه که تعیین می‌کنه ما چه شکلی باشیم و چه خصوصیات ژنتیکی داشته باشیم.)

در نتیجه، شامپانزه‌ها فقط شبیه آدم از درخت آویزون نمی‌شن؛ بلکه مثل ما می‌تونن نظرشون رو تغییر بدن، فکر و تحلیل داشته باشن و حتی ما رو به فکر فرو ببرن که واقعاً چقدر تفاوت بین ذهن ما و اون‌ها هست!

منبع: +