ماجرای تئوری توطئه کنترل آبوهوا یکی از اون داستاناست که نمیشه راحت از کنارش رد شد؛ مخصوصاً این روزها که هر دفعه یه بلای طبیعی بیاد سراغمون، کلی از این بحثها تو شبکههای اجتماعی راه میافته. مثلاً همین اکتبر ۲۰۲۴، بعد از اینکه طوفان هلن (Helene) جنوب شرق آمریکا رو داغون کرد، نماینده معروف، مارژوری تیلور گرین، اومد توییت زد که: «آره، میتونن آبوهوا رو کنترل کنن. هر کی بگه نمیشه، دروغ میگه!» البته هیچ وقت معلوم نیست این «اونا» دقیقاً کیا هستن!
بذارین از تجربههای مختلف تو کشورهای جهان هم بگم. تو دبی، استرالیا،، کالیفرنیا، انگلیس و حتی تگزاس آمریکا هم، تا یه سیل یا طوفانی میاد، سریع بعضیا پای توطئه رو وسط میکشن؛ حتی کار بعضی مخالفای حکومت به تهدید و تلاش برای خراب کردن دستگاههای رادار هواشناسی کشیده.
حالا سوال اصلی اینه: آیا واقعاً «اونا» میتونن هر موقع دلشون بخواد بارون و سیل و طوفان درست کنن؟ حقیقتش اینه که از نظر علمی، کنترل صددرصدی روی آبوهوا فعلاً در حد فانتزی باقی مونده. انرژیای که تو سیستمهای بزرگ مثل طوفانها و سیلها جریان داره، اونقدر زیاده که ما آدما فعلاً حریفش نمیشیم. اما یه دونه نکته واقعیت رو این تئوری داره: ما آدما واقعاً تا حدودی میتونیم توی آبوهوا دخالت کنیم، ولی اونم نه در این سطح که سیل و طوفانهای عظیم درست کنیم.
مثلاً چی؟ رایجترین روشش اسمش Cloud Seedingـه (دانهپاشی ابر). یعنی میان با هواپیما یا پهپاد یا دستگاههایی که روی زمین هست، مادههایی مثل یدید نقره رو وارد یه ابر میکنن؛ بعد همین باعث میشه قطرات آب (یا برف) دور این هستهها جمع بشن و احتمال بارش یکم زیاد بشه. این روش بیشتر تو مناطق خشک که بارندگی کمه استفاده میشه و طبق تحقیقات خودشون، شانس بارندگی رو شاید ۵ تا ۱۰ درصد زیاد کنه؛ یعنی اصلاً قرار نیست یه سیل راه بندازه!
یه مثال باحال بزنم: همین چند وقت پیش، شرکتی به اسم Rainmaker تو تگزاس، فقط ۷۰ گرم یدید نقره تو هوا پاشید تا بارش کمجونی داشته باشه. به محض اینکه پیشبینی کردن طوفان میاد، کار رو متوقف کردن. اما چند روز بعد که ۵۰ سانتیمتر بارون اومد و کلی آدم جونشون رو از دست دادن، دوباره داستانهای توطئه بالا گرفت و شبکههای اجتماعی پر شد از حرف و حدیث.
مشکل اینجاست خیلیا فرق بین تکنولوژیهایی مثل Cloud Seeding یا Geoengineering (مهندسی اقلیمی – یعنی اصلاح آبوهوا در مقیاس سیارهای، واسه اینکه جلوی گرم شدن زمین گرفته بشه) و خیالات توطئهوار مثل Chemtrails (که فکر میکنن رد هواپیماها تو آسمون موادیه که برای کنترل آبوهوا پاشیده میشه!) رو نمیدونن. این وسط، خیلی راحت شایعهها قاطی واقعیت میشن.
حالا جالبه بدونین که پروژه Cloud Seeding اصلاً چیز تازهای نیست؛ از زمان جنگ جهانی دوم (یعنی حدود ۸۰ سال پیش) دولتها دنبالش بودن. اون موقع فکر میکردن حتی میتونن طوفان بسازن، یا با بارون مصنوعی محصولات کشاورزی رو بهتر کنن، یا حتی با کاهش اندازه تگرگ، خسارت رو کم کنن. تو کانادا، شرکتهای بیمه تو آلبرتا سالهاست این کار رو واسه کم کردن شدت تگرگ انجام میدن (یعنی بر خلاف تصورتون، بعضی وقتا سعی میکنن بارش رو کمتر کنن نه بیشتر!). تو چین هم، مخصوصاً برای المپیک ۲۰۰۸، کلی پروژه داشتن تا نذارن روز افتتاحیه بارون بیاد.
چین الان خودش یکی از غولهای این ماجرای دانهپاشی شده و میلیاردها دلار خرج توسعه این تکنولوژی کرده؛ قراره کارایی کنن که حتی مساحتش اندازه هندوستان و الجزایر باشه! کشورهایی مثل عربستان و امارات هم رفتهرفته دنبال این کار رفتن، البته نه با قصد ایجاد سیلاب، بلکه بیشتر برای کشاورزی و کنترل بیابان.
آمریکا هم حداقل ۹ ایالت داره که برنامه دانهپاشی دارن؛ بعضیاشو دولتها اجرا میکنن، بعضیا با همکاری شرکتهای خصوصی مثل همین Rainmaker. فقط جالبه بدونین این داستانها تو همون مناطق خشک غرب آمریکا انجام میشن، نه ایالتهایی مثل فلوریدا یا تنسی که غرق بارونن اصلاً نیازی بهش ندارن!
البته یه سری پروژه عجیبغریب هم در گذشته بوده: اواخر دهه ۴۰ میلادی تو آمریکا پروژهای اجرا شد که خواستن با دانهپاشی «یخ خشک»، مسیر یه طوفان رو عوض کنن! یا عملیات Popeye تو ویتنام، که ارتش آمریکا سعی میکرد با بارون مصنوعی گلولای درست کنه تا حرکت دشمن سختتر شه. نتیجهشون خیلی مشخص نبود، ولی چون کل قضیه مخفی بود، قضیههای توطئهای رو داغ کرد.
برای بزرگترهای صنعت هواشناسی هم هنوز ثابت نشده که Cloud Seeding میتونه بارشهای فوقالعاده درست کنه یا مثلاً سیل بسازه. عملاً این تکنولوژی فقط تو ظرفیتهای خیلی محدوده و نمیتونه جلوی طوفانای عظیم یا سیلابهای سنگین رو بگیره. خود دانشمنداش میگن نهایتاً میشه فکر کرد حدود ۱۰ درصد افزایش بارندگی ازش انتظار داشت. بعضیا مثل مدیر Rainmaker خیلی خوشبینن و میگن شاید یه روزی به ۲۰ درصد برسه، ولی اصلاً قصههای تغییرات عجیب یا معجزهآسا با تکنولوژی فعلی نشدنیه.
بذارین یه چیز دیگه هم توضیح بدم: Geoengineering. این واژه یعنی استفاده از راهحلهای تکنولوژیکی برای دستکاری عمدی سیستم آبوهوایی کل سیاره؛ مثلاً پاشیدن ذرات سولفور تو لایههای بالاتر جو که مثل آینه یه کم نور خورشید رو برگردونه و دمای زمین رو پایین بیاره. این ایدهها اصلاً ربطی به دانهپاشی ابرها نداره و کلاً تا حالا هم تو مقیاس بزرگ عملیاتی نشده؛ بیشتر توی حرف و پژوهش مونده.
بخش اصلی افسانههای کنترل آبوهوا اینه که توی ذهن آدمها دنبال یه مقصر قابل لمس میگردیم، مخصوصاً وقتی حوادث طبیعی زیادتر و شدیدتر میشن و دولتها و مسئولین هم اونجور که باید دل و جگر جواب دادن به بحران رو ندارن. واقعیتش اینه که تصور یه دشمن مخفی که همهچیز دستشه، خیلی سادهتره تا باور کردن پیچیدگیهای واقعی آبوهوا و تغییرات اقلیمی. همینه که شایعات اینجوری پخش میشن؛ چون به ما یه آدرس میدن برای خشم و ناامیدیمون، وگرنه اینکه بریم داد بزنیم سر طبیعت که چرا اینجوری شد، جواب نمیده!
حالا دفعه بعدی که گفتن یه جایی رو با دکمه زدن بارون یا سیل ساختن، یادت باشه واقعیت تا کجاهاش پیش میره؛ آدمها واقعاً میتونن یه کم تو بارشها دست ببرن، اما اون فانتزیهای دکمه طلایی با یه کلیک و خلق طوفان، فعلاً فقط تو فیلمها و نظریههای توطئه وجود داره!
منبع: +