احتمالاً تا حالا زیاد شنیدی که اقتصاددانها همیشه میگن تجارت آزاد به نفع همهست. یعنی وقتی کشورها راحت با هم خرید و فروش میکنن، در نهایت کالاها ارزونتر میشن و زندگی برای همه بهتر میشه. ولی خب، ماجرا به این سادگی هم نیست! مخصوصاً وقتی پای چین وسط باشه.
بذار یه داستان جالب رو بگم: حدود سال ۲۰۱۳، چند تا پژوهشگر دانشگاهی کاری کردن که واقعا همه رو شوکه کرد. اونا با یه عالمه داده روشن کردن که هجوم محصولات ارزون چینی به دنیا اصلا بیدردسر نبوده! یعنی چی؟ یعنی وقتی صنعت چین حسابی جان گرفت و شروع کرد محصولات مختلف رو با قیمت خیلی پایین صادر کنه، بعضی کارخونهها و کارگرها تو کشورهای دیگه عملاً له شدن.
خب، بذار یکم بازش کنم. تا قبل از این تحقیقات، همه فکر میکردن رقابت با چین بالاخره باعث رشد میشه؛ ولی مطالعات دقیقی که انجام شد (بهش The China Shock هم میگن، یعنی «شوک چین»)، نشون داد که یه بخش مهم از کارخونهها تو آمریکا (و اروپا) برنده نشدن، بلکه زمین خوردن! شرکتهایی که نمیتونستن با قیمت پایین محصولات چینی رقابت کنن، یا تعطیل شدن یا کلی نیرو تعدیل کردن. مردم هم که کارشون رو از دست دادن خیلیهاشون دیگه نتونستن یه شغل درست و حسابی پیدا کنن.
از اون طرف، آره، خریدارها از جنس ارزون لذت بردن. ولی خب، یکی باید تو این کارخونهها کار کنه دیگه! یعنی پایین اومدن قیمتها برای همه سود نداشت.
یه مثال خیلی معروف تو آمریکا هست به اسم Belt Rust (که یعنی کمربند زنگزده، به مناطقی میگن که قبلاً پر از صنایع بودن و حالا تعطیل شدن). دقیقاً همین مناطق بیشترین ضربه رو از واردات چین خوردن.
حالا بریم سراغ تهدید جدید. همین رشد وحشتناک صنعت چین فقط به کارخونهها ختم نشد؛ چین الان تو زمینههای جدیدتری هم داره میدرخشه، مثل تکنولوژیهایی که بهشون میگن High-tech manufacturing (تولیدات فوق پیشرفته، مثلاً لوازم الکترونیکی، قطعات پیشرفته خودرو، حتی هوش مصنوعی). اگر کشورهای دیگه باز هم حواسشون نباشه، ممکنه دوباره همین سناریو تکرار بشه، فقط این بار شغلهای تخصصیتر و با درآمد بالاتر تو خطر قرار میگیرن.
یه موضوع جالب اینه که خیلی از مردم کلاً تجربهی بیواسطهای از کالاهای چینی دارن: توی همهچی، از موبایل و لپتاپ گرفته تا لباس و کفش، چین برای خودش یه امپراتوری ساخته! ولی پشت این محصولات ارزون گاهی کلی مشکل هست؛ مخصوصاً برای اونهایی که تو صنایع رقیب تو خارج از چین کار میکردن.
حالا بیا به راهحلها فکر کنیم. اقتصاددانها، دولتها و حتی کسایی که تصمیمگیرنده سیاستهای تجاری هستن (بهشون میگن policy makers یا همون سیاستگذار)، کلی بحث دارن که چی کار بشه هم مردم سود ببرن، هم صنایع نابود نشن. بعضیها میگن باید قوانین حمایتی گذاشت؛ بعضی میگن نه، باید به کارگرها کمک کنیم مهارت جدید یاد بگیرن.
در هر صورت، واقعیت اینه که اگه قدرت تولید و صادرات یه کشور مثل چین اینجوری بزرگ و بزرگتر بشه، کل بازار جهانی و زندگی آدمهای معمولی حسابی عوض میشه. پس باید حواسمون باشه که این پیشرفتای چین فقط بحث رقابته نیست؛ یه سری تهدید جدی هم براش وجود داره که باید جلوی ضرراش رو گرفت.
منبع: +