بذار این موضوع رو برات ساده و خودمونی توضیح بدم: چند وقتیه کلی حرف و حرف حساب درباره این هست که خصوصیت اخلاقی و شخصیت کارمندها تو محیط کار واقعاً چقدر مهمه. شاید برات جالب باشه بدونی که دانشمندها (توی این مقاله، دانشمندهایی از دانشگاه Bowen تو نیجریه) یه مطالعه انجام دادن تا بفهمن: کدوم مدل آدمها (بر اساس پنج ویژگی اصلی شخصیت) تو کارشون رضایت بیشتری دارن؟ و آیا اینکه تو شرکتشون ارتباطاتشون با هم چطوریه (یعنی راضی بودن از نحوه ارتباطات سازمانی) تاثیری داره یا نه؟
حالا اول یه توضیح سریع درباره پنج ویژگی معروف شخصیتی که خیلیها بهش میگن Big Five بدم:
– **Openness**: اینکه چقدر آدم پذیرایی و دوست داری چیزهای جدید رو تجربه کنی.
– **Conscientiousness**: یعنی نظم و مسئولیتپذیری. کسی که خیلی حواسش به کارهاش هست و بینظم نیست.
– **Extroversion**: یعنی برونگرایی. یعنی از جمع و حرف زدن با بقیه انرژی میگیری.
– **Agreeableness**: یعنی خوشبرخوردی و سازگاری با آدما.
– **Neuroticism**: یعنی اینکه چقدر آدم مضطرب و حساس و زود تحت فشار قرار میگیری.
یه توضیح هم در مورد “organizational communication satisfaction” بدم: یعنی اینکه کارمندها توی یه شرکت یا سازمان، واقعاً چقدر از نحوه صحبت کردن، اطلاعرسانی، گوش دادن مدیرها و کلی ارتباطاتی که تو شرکت رد و بدل میشه احساس رضایت دارن. مثلاً اینکه اطلاعات رو درست بهشون میدن یا همیشه باید خودشون برن بدوبدو کنن تا بفهمن چی شده!
تو این تحقیق (که از مدل convenience sampling استفاده کردن؛ یعنی راحتترین و دم دستترین کارمندهای دانشگاه Bowen تو نیجریه رو انتخاب کردن)، اولین سوال این بوده که واقعاً این پنج ویژگی شخصیت آدمها چطور روی رضایت شغلیشون تاثیر میذاره؟ ضمناً با “رضایت شغلی” کاری دارن که یعنی چقدر از کار و محیط کارشون کیف میکنن و راضیان.
نتیجههاش چی شد؟
– اگه آدم با **ذهن باز (Openness)** باشی، معمولاً از کارت بیشتر راضیای.
– اگه **منظم و مسئولیتپذیر (Conscientiousness)** باشی هم همینطور.
– **برونگراها (Extroverts)** و **خوشبرخوردها (Agreeable people)** هم سطح رضایت شغلی شون بالاتره.
– ولی آدمایی که زیادی **مضطرب و حساس (Neuroticism بالا)** باشن، معمولاً کمتر از کارشون راضی میشن.
حالا نکته باحالتر اینجاست: این رضایت از ارتباطات توی سازمان، خودش تاثیر مثبت داره روی رضایت شغلی. یعنی هر چقدر کارمندها حس کنن فضای ارتباط و اطلاعرسانی تو شرکت خوب و قابل اطمینانه، از کارشون هم بیشتر راضی میشن.
یه چیز جالب دیگه: دانشمندها خواستن ببینن، آیا این رضایت از ارتباطات (که در اصطلاح بهش میگن “moderator” یا «تعدیلکننده» یعنی یه عامل که میتونه رابطه بین دو تا چیز رو قویتر کنه یا جهتشو عوض کنه) میتونه رابطه این پنج ویژگی شخصیت و رضایت شغلی رو قویتر کنه یا نه؟ فهمیدن که آره، برای آدمای برونگرا، آدمای با ذهن باز، آدمای خوشبرخورد و حتی اونایی که یهکم مضطربن، رضایت از ارتباطات سازمانی میتونه تاثیر مثبت بیشتری بذاره روی رضایت شغلیشون.
فقط برای یه سری حالات این تاثیر تعدیلکننده دیده نشد و اونم بین ذهن باز بودن و منظم بودن (Openness و Conscientiousness) با رضایت شغلی بود. یعنی مثلاً حتی اگه یکی خیلی منظم باشه، رضایتش از نحوه ارتباطات شرکت خیلی تاثیری رو رضایت شغلیش نداره یا حداقل توی این تحقیق مشخص نشده.
در کل چی برداشت میشه؟ این که اگر میخوای تو شرکتت آدمای راضیتری داشته باشی، بهتره هم حواست به استخدام آدمهایی باشه که این ویژگیهای شخصیتی مثبت رو داشته باشن و هم حواست به جو و سبک ارتباطات سازمانی باشه. چون این دوتا با هم میتونن خیلی به رضایت شغلی کارکنات کمک کنن و هوای همو داشتن رو تو محیط کار قویتر کنن.
پس خلاصهاش این میشه: شخصیت و اخلاق فردی خیلی مهمه، اما فضای ارتباطات کاری هم چیزی نیست که بشه نادیده گرفت! و همه اینا روی دل به کار دادن آدمها تاثیر مستقیم دارن.
منبع: +