وقتی والدین خودشون قهرمان بازی میشن: بازی‌های جدی مخصوص بچه‌های معلول، با کمک مامان‌باباها!

بیاید یکم درباره یه موضوع مهم و باحال حرف بزنیم: بچه‌هایی که معلولیت دارن هم کلی حق دارن که بازی کنن و بهشون خوش بگذره، درست مثل بقیه بچه‌ها! اما واقعیت اینه که خیلی از بازی‌های کامپیوتری موجود، اصلاً براشون مناسب نیستن. حالا این وسط یه چیزی هست به اسم «بازی‌های جدی»؛ یعنی بازی‌هایی که فقط واسه سرگرمی ساخته نشدن، بلکه هدف اصلیشون آموزش دادن یا کمک به رشد و مهارت بچه‌هاست (انگار معلم‌طورن، اما توی قالب بازی).

حالا نکته اینجاست که خیلی وقتا وقتی دارن این مدل بازی‌ها رو می‌سازن، از کسایی که واقعاً باهاشون سر و کار دارن نظر نمی‌گیرن! مگه کی بهتر از خود والدین می‌دونه بچه‌ش به چی نیاز داره؟ پس چرا سپردیمش به دست افرادی که فقط از بیرون به این داستان نگاه می‌کنن؟

تو این مقاله می‌خوام بگم که والدین بچه‌های معلول نقش فوق‌العاده‌ای تو ساخت و بهتر کردن این بازی‌ها می‌تونن داشته باشن. حتی بعضی از مامان‌باباها بودن که تو پروژه‌های ساخت بازی اومدن وسط و کمک کردن، خودشون ایده دادن یا حتی تستر شدن (یعنی کسی که بازی رو امتحان می‌کنه تا اشکالاتش رو پیدا کنه). نتیجه چی شد؟ بازی‌ها هم واقعی‌تر شدن، هم نیازهای واقعی بچه‌ها رو درک کردن.

یه مثال باحال: “Parent Co-Creation” یا مشارکت والدین تو ساخت بازی، یعنی خود پدر و مادرها میان با تیم سازنده همکاری می‌کنن و از اول تا آخر ایده و پیشنهاد می‌دن. این باعث میشه بازی نه فقط کاربردی‌تر بشه، حتی باعث میشه بچه‌ها احساس کنن واقعاً دیده شدن و براشون اهمیت قائل شدن. حالا دیگه اون مرحله‌های تخیلی و غیرممکن که فقط برنامه‌نویس‌ها فکر می‌کردن بچه باید بتونه رد کنه، جاش رو میده به چیزایی که واقعاً قابل انجامه، چون مامان‌باباها با جزئیات توضیح دادن که مثلاً پسر من این حرکت رو نمی‌تونه انجام بده، یا دخترم عاشق این نوع رنگ‌بندی‌هاست.

یک تحقیق جدید نشون داده که وقتی خانواده‌ها بیان وسط، بازی‌ها خیلی موفق‌تر و جذاب‌تر میشن. مثلاً یکی از تحقیقا دید که وقتی والدین پای کار بیان، هم راحتی دسترسی بچه‌ها بیشتر میشه (مثلاً کنترلرهای مخصوص یا گزینه‌هایی برای تنظیم سختی بازی)، هم خود والدین حس بهتری دارن چون نقش مثبتی داشتن و حس نمی‌کنن دنیای تکنولوژی براشون بسته است.

یک نکته دیگه هم اینه که بازی‌های جدی فقط بازی نیستن؛ خیلی وقت‌ها کمک می‌کنن بچه‌ها چیزهایی مثل مهارت‌های اجتماعی یا حرکتی رو یاد بگیرن. به علاوه، این بازی‌ها می‌تونن جای فیزیوتراپی‌های کسل‌کننده و جلسه‌های خشک رو پر کنن و فضا رو شادتر کنن.

یه نتیجه مهم این مقاله دقیقاً همینه: اگه سازنده‌های بازی، برنامه‌نویس‌ها و طراح‌ها بیان با والدین حرف بزنن (یا حتی خودشون رو وارد تیم کنن)، نه‌تنها بچه‌هایی که نیازهای ویژه دارن خوشحال‌تر میشن، بلکه خانواده‌ها هم حس قدرت و اثرگذاری پیدا می‌کنن. یعنی همه با هم میشن یه تیم که هدفشون خوشحال کردن و رشد بچه‌هاست.

در آخر، یه درخواست از تمام کسایی که تو حوزه تکنولوژی یا آموزش فعالیت می‌کنن: بیاید والدین، مخصوصاً مامان‌باباهای بچه‌های معلول رو خیلی جدی‌تر بگیریم و بذاریم تو همه مرحله‌های ساخت و طراحی بازی‌ها شریک باشن. اینطوری هم دنیای بازی ها پررنگ‌تر و فان‌تر میشه، هم هیچ بچه‌ای از قافله جا نمی‌مونه!
منبع: +