خب ببین، چند سالیه که توی بعضی کشورهای پیشرفته دنیا مثل بلژیک، مراکز پذیرش پناهندهها دارن به فضاهایی باحال برای فعالیتهای آهنگسازی مشارکتی تبدیل میشن. یعنی چی؟ یعنی تو اینجور مراکز، با هم دیگه آهنگ میسازن و هر کسی میتونه نظر یا ایده بده. این خودش کلی به پناهندهها انگیزه و حس تعلق میده. اما خب، همین وسط یه سری دردسر و مشکل هم هست که اگه حل نشن، نمیذارن همه چی اونجوری که باید پیش بره!
یه گروه باحال به اسم The Scratch Band یه پروژه آهنگسازی تو یکی از این مراکز پناهندگی تو بلژیک راه انداختن. حالا برای اینکه بدونن دقیقاً چه مشکلاتی سر راهشون درمیاد و چطور میتونن اوضاع رو بهتر کنن، از روشی به اسم Action Research استفاده کردن. Action Research یعنی تحقیق در عمل، یعنی وسط کار هی فکر کنی، بررسی کنی، نتیجه بگیری و روش رو بهتر کنی! (یعنی فقط تئوری و حرف زدن نیست، واقعاً دست به کار میشی.)
اونا کلی راه و تجربه جمع کردن؛ مثلاً یادداشتهایی که قبل شروع کار نوشته بودن، فیلمهایی که از تمرینها گرفته بودن (با توضیح اضافه کنارش!) و حتی خاطرات و اتفاقات روزانهشون رو بررسی کردن. با این کارها تونستن بفهمن دقیقاً با چه جور مشکلاتی روبرو هستن:
۱. چالشهای مربوط به مکان: یعنی خودِ مرکز پناهندگی با محیط خاصش یه سری مشکلات داشت. مثلاً شاید فضا کوچیک بود، یا سروصدا زیاد بود، یا آدمها حس راحتی نمیکردن.
۲. چالشهای مربوط به افراد: آدمهایی که شرکت میکنن هم هر کدوم دنیای خودش رو دارن. ممکنه خجالت بکشن، زبانشون فرق داشته باشه، انگیزهشون فرق کنه یا خیلی ساده؛ حال و حوصله نداشته باشن.
۳. چالشهای مربوط به روش اجرا: یعنی از نظر روش برگزاری ورکشاپها و نظم کار، باز هم دردسرهایی پیش میاد. آیا مراحل درست چیده شدن؟ آیا کسی جا نمیمونه؟ همه یه جور درگیرن یا نه؟
حالا برای اینکه این چالشها بهتر مدیریت بشه و خلاقیت رو بین آدمها آزاد کنه، از یه سری روش جالب بدنمحور (Embodied Strategies) استفاده کردن. مثلاً:
– Soundwalk: یعنی بچهها رو میبردن قدم زدن و به صداهای اطراف گوش میدادن. همین باعث میشد ایدههای جدید درباره موسیقی بگیرن. (خلاصه مثل قدم زدن و الهام گرفتن!)
– Brainstorm موسیقیایی که با حرکت بدن همراه بود: مثلاً موقع فکرکردن و حرف زدن در مورد آهنگ، هر کسی یه حرکت خاص با بدنش انجام میداد تا بهتر بتونه ایدههاشو نشون بده و بازتر فکر کنه!
– Timbral improvisation: یعنی با انواع صدای سازها یا حتی وسایل ساده، هر کسی یه تیکه صدا درمیآورد و باهاش بازی میکرد. (Timbral یعنی جنس و رنگ صداها)
– Moving lyrics: یعنی اشعار و کلمات رو همراه با حرکت بدن خلق میکردن؛ انگار متن شعر خودش رو تو فضا پخش میکرد.
این شیوهها کمک کرد بچهها ایده بدن، خلاقیتشون ظهور کنه و حس مشارکتشون فعال بشه. مخصوصاً این روشها خیلی با چیزی به اسم constraint-led approach همخونی داشت! constraint-led یعنی یادگیری و کار گروهی بر اساس یه سری محدودیت و شرایط واقعی، که تازه میتونه باعث رشد و خلاقیت بیشتر هم بشه.
در کل، این پروژه نشون داد اگه بخوای واقعاً وسط میدون کار کنی و همش دنبال بهتر شدن باشی (همون Action Research!)، میتونی با دردسرهای واقعی مثل محیط، روحیه آدمها و حتی روش کار مقابله کنی و نهایتاً آهنگای بهتر و حالبهتری با گروه بسازی. اگه شما هم دوست داری تو همچین فضاهایی با پناهندهها کار هنری بکنی، اینجور روشهای بدنمحور و تلاش برای فهمیدن و حل مشکلات میتونه کلی بهت کمک کنه.
پس دفعه بعد اگه دیدی یه جا بچهها انگیزه ندارن یا روند کار نمیگیره، شاید وقتشه یه Soundwalk یا حتی یه حرکت خفن حین بریناستورم بزنی!
منبع: +