بذار یه داستان جذاب برات تعریف کنم! شاید اسم MIPS رو خیلی نشنیده باشی، ولی این شرکت بود که زمانی کنار غولهایی مثل اینتل و Arm قرار داشت و کل بازی تکنولوژی رو تغییر داد. جالبتر اینکه حالا بعد از کلی بالا و پایین، رفته تو دستهای GlobalFoundries. این همون کارخونهیه که قبلش مال AMD بود و بعدش مستقل شد.
اگه برگردیم به سی سال پیش، دنیای پردازندهها دست CISCها بود — اینم یه اصطلاح فنی که یعنی پردازندههایی با مجموعه دستورالعمل پیچیده، مثلاً پردازندههای اینتل و موتورولا. اما از اون طرف یه موج جدید به اسم RISC اومد که میگفت آقا سادهسازی دستورالعملها باعث میشه پردازنده سریعتر و بهینهتر کار کنه!
MIPS یکی از پایهگذاران همین موج RISC بود. سال ۱۹۸۶ پردازنده R2000 رو معرفی کردن که اولین CPU تجاری با معماری MIPS بود. جالبه بدونی این معماری رو John Hennessy طراحی کرد، استاد معروف دانشگاه استنفورد که بعدها کلی اسم و رسم پیدا کرد.
اون موقعها، R2000 با حدود ۱۱۰ هزار ترانزیستور و سرعت کلاک ۱۵ مگاهرتز برای خودش غولی بود! تازه برعکس اینتل که دایم میخواست همه پردازندههاش رو خودش بسازه و بفروشه، MIPS مدل لایسنسدادن راه انداخت. یعنی هر کس خواست میتونست مجوز بگیره و برا خودش از معماری MIPS پردازنده بسازه ــ دقیقاً مدل کاری که الان Arm داره انجام میده!
خیلیها فکر میکنن MIPS فقط یه اسم تو کتاباست، ولی در عمل کلی پشت صحنه حضور داشته: مثلاً پردازنده R3000 که دو سال بعدش اومد، هم تو ورکاستیشنهای Silicon Graphics استفاده شد و هم پلیاستیشن اصل سونی رو راه انداخت! باورت میشه حتی توی مأموریت فضاپیمای New Horizons ناسا هم حضور داشته و این کاوشگر رو از کنار پلوتو تا کمربند کوئیپر دنبال کرده؟
MIPS هیچ وقت مثل اینتل تو ویترین خونهها نبود اما با آرامش رفته جاهایی مثل سیستمهای توکار (embedded systems یعنی مثلاً دستگاههایی که پردازندهشون مثل کامپیوتر جدا نیست و تو دل یه وسیله یا ماشین جا گرفته) کارشو کرده. کلاً همیشه تیم MIPS سعی میکرد برای کارهای حساس و با قدرت پردازشی خاص، معماری بهینه و جمعوجور تحویل بده و کمتر وارد بازارهای خیلی شلوغ و عمومی شد.
اما داستان فقط به اینجا ختم نشد. عمر مالکیتهای این شرکت همیشه پر فراز و نشیب بوده! یه بار توسط Silicon Graphics خریده شد، بعد رفت دست Imagination Technologies (که همون شرکت معروف سازنده GPU هم هست)، تالوود ونچرز رو هم تجربه کرد و یه موقع هم رفت زیر پرچم Wave Computing. حتی خلاقیت به خرج دادن و با ورشکستگی سال ۲۰۲۰ دوباره برگشتن، این بار با رویکردی جدید.
این دفعه سراغ RISC-V رفتن ــ اینم یه معماری بازمتن جدیده که خیلی شرکتا دارن ازش استفاده میکنن چون هیچ محدودیت لایسنس عجیبی نداره و همه میتونن رایگان ازش بهره ببرن. اما سری eVocore که ساختن اونقدرا که باید موفق نبود. واسه همین Side سراغ هستههای Atlas و پلتفرم Atlas Explorer رفتن تا باز عملکرد رو بهتر کنن.
حالا با خریداریشدن توسط گلوبالفاندریز، داستان عوض شده. با اینکه خیلیها هنوز به آینده MIPS شک دارن (بالاخره بازا RISC-V هنوز تکلیفش مشخص نیست)، ولی قراره MIPS به عنوان یه برند جدا و مستقل، تمام تمرکزش رو بذاره روی حوزههایی مثل هوش مصنوعی (AI یعنی همون هوش شبیه انسان برای پردازش داده یا تولید محتوا)، خودروهای خودران و کاربردهای صنعتی به اصطلاح “لبه” (Edge، یعنی کامپیوترهایی که نزدیک به دستگاهها یا دیتای واقعی کار میکنن، نه تو دیتاسنترهای خیلی دوردست).
آقا مدیرعامل MIPS، سامیر واسون، با کلی ذوق گفته این شروع یه فصل جدید و جسورانهست براشون؛ ولی خب باید دید آیا واقعاً میتونن دوباره بدرخشن یا نه. تا اینجا که کلی تجربه بالا و پایین داشتن، ولی نشون دادن هیچوقت دست از تلاش برنمیدارن.
در کل اگه دفعه بعد اسم MIPS به گوشت خورد و بقیه ساده از کنارش گذشتن، یادت باشه این شرکت هم به پلیاستیشن اولی و هم به مأموریت فضایی ناسا جان داده! حالا هم با ورودی دوباره به «تحول هوش مصنوعی»، شاید بتونه تو این موج جدید هم حرفی برا گفتن داشته باشه.
منبع: +