داستان امروز رو میخوام درباره یه سگربات خیلی خفن براتون تعریف کنم که محققای دانشگاه لیدز ساختنش، و واقعاً انقلابیه! این ربات تازه با استفاده از یه سیستم هوش مصنوعی (یا همون AI) تونسته خودش راه رفتنش رو تغییر بده و مثل سگ یا گربه واقعی توی زمینایی که براش جدیده راه بره — اونم بدون اینکه لازم باشه کسی براش توضیح بده یا تنظیمش کنه!
خب، اول بگم AI (یعنی هوش مصنوعی) اینجا مثل مغز دوم ربات نقش بازی میکنه. مثلاً میتونید تصور کنید یه سگربات هست که شما میبرینش وسط یه جنگل پر از سنگ و ریشه و چوب، و اون خودش احساس میکنه باید چطور راه بره که نیفته یا گیر نکنه! چیزی که الان تو اغلب رباتهای دیگه نیست. واقعاً «اولین بار چنین چیزیه که میبینیم».
الهام گرفتنشون هم خیلی جالب بوده. محققها از سگ، گربه و حتی اسب یاد گرفتن. این حیوونا خیلی خوب خودشونو با زمینهای عجیب غریب و شرایط مختلف وفق میدن. مثلاً تو گل و لای یه جوری راه میرن، رو سنگ یه جوری دیگه میدون، یا توی چمنزار، واسه حفظ انرژی و تعادلشون، سبک راه رفتنشون رو عوض میکنن. محققها اومدن یه چارچوب (framework) ساختن که این تواناییها رو توی ربات پیاده کنن. مثلاً رباتشون میتونه بین تروت (یعنی چهارپا حرکت کردن شبیه اسب)، دویدن تند، پریدن و سبکهای دیگه حرکت مرتب سوئیچ کنه، مثل ماملا واقعی.
یکی از اساتید این پروژه، پروفسور ژو (از دانشگاه UCL) گفته: «ما میخواستیم رباتهامون مثل حیوانها غریزی حرکت کنن! دیگه ربات رو برای تکتک کارها آموزش ندادیم، بلکه یه جور هوش استراتژیک (همون استراتژیک یعنی زرنگی توی انتخاب بین گزینهها) براش درست کردیم، که خودش بفهمه چه زمانی چطور حرکت کنه، چطور تعادل رو تنظیم کنه، انرژی ذخیره کنه — درست شبیه سگها یا اسبها».
حالا چرا اینقدر این مهمه؟ اگه ربات بتونه اینطوری خودش تصمیم بگیره، به درد جاهایی میخوره که انسانها ممکنه آسیب ببینن؛ مثل کارهای خطرناک (مثلاً پاکسازی تأسیسات هستهای یا عملیات جستجو و نجات بعد از زلزله).
یه نکته دیگه که خیلی خفن بود: این سگربات که اسمش رو گذاشتن «کلارنس»، توی فقط ۹ ساعت تونست یاد بگیره تو شرایط عجیب راهش رو پیدا کنه. شوخی نیست، اکثر بچهحیونا هم اینقدر سریع یاد نمیگیرن!
کل آموزش ربات توی محیط شبیهسازی کامپیوتری انجام شده. یعنی اول با یه مدل سهبعدی توی کامپیوتر تمرین میکنه و بعد که «پالیسی» (policy یعنی همون قانونها و عادتهایی که یاد گرفته) کامل شد، همون رو روی ربات واقعی اجرا میکنن و جالب اینجاست اصلاً نیاز به «تنظیم مجدد» (tuning یعنی ریزکاری دستی بعد آزمایش) نداره — یعنی میره تو دنیای واقعی و همونقدر خوب عمل میکنه!
تو این شبیهسازیها، صدها محیط مختلف ساختن: زمین پر از سنگریزه، چوب خردشده، ریشههای بیرونزده از خاک، چوبهای لق و حتی یه برس دستهبلند هرچی میرسید به پاش میزدن ببینن چقدر قشنگ میتونه تعادل رو حفظ کنه و بیافته یا نه! ربات هم گاهی خودش طبق برنامه پیش میرفت، گاهی هم با جویاستیک (همون دسته بازی که به کنسول وصل میکنید) کنترلش میکردن.
همه اینا باعث شده ربات از همون شبیهسازی، آماده استفاده واقعی باشه و به محیطهای جدید بدون نیاز به آموزش مجدد واکنش نشون بده.
در کل، ایده پشت کارشون به اسم «بیومیمیکری» هست: یعنی تقلید از طبیعت برای ساخت وسایلی که مشکلات پیچیده رو حل کنن. مثلاً همین سگربات برای کارهای اکتشاف سیارات، کشاورزی، بازرسی تأسیسات (مثلاً پلها، سدها) خیلی کاربردیه، چون میتونه بدون خطر رفتن انسانی به جاهای عجیب، خودش حرکت و کار کنه.
حالا شاید بگید خب اینا فقط رو یه ربات سگشکل امتحان کردن، ولی ماجرا اینه که اگر ربات بدنش شبیه باشه (چه کوچیک یا بزرگ)، این مدل هوشمندی براش کار میکنه! یعنی فقط منحصر به یه اندازه یا سگ نیست.
تمام این پژوهش رو تو ژورنال معروف Nature Machine Intelligence منتشر کردن — اگه دوست دارید بیشتر علمی دنبال کنید. خلاصه، هوش مصنوعیِ embodied (که یعنی میخوان به ربات بدن بدن و از دنیای فیزیکی یاد بگیره، نه فقط براساس دادههای دیجیتال) واقعاً داره به دنیا شکل جدیدی میده — و شاید تا چند سال دیگه، رباتهایی که مثل حیوونا راه میرن تو خیابون و مزرعه، شایع بشن!
اگه باز سوالی یا کنجکاوی بیشتری داشتین، کامنت بذارین براتون کاملتر توضیح میدم 😉
منبع: +