خب رفقا، اگه دنبال این بودید که بدونید چجوری دادههای معنایی رو به بهترین شکل بین چندتا شرکت یا آدم جابجا کنید، احتمالاً به اصطلاح «Data Spaces» برخورد کردید. منظور از Data Spaces یعنی فضاهایی که آدمها یا شرکتها بتونن داده خودشون رو به صورت غیرمتمرکز، امن و با خیالشون راحت به اشتراک بذارن، بدون اینکه بترسن یکی اطلاعاتشون رو بالا بکشه یا ازشون سوءاستفاده شه.
حالا نکته اینجاست که فقط جابجا کردن داده کافی نیست! باید جوری دادههارو منتقل کنیم که طرف مقابل هم دقیق بفهمه منظور چی بوده، یعنی Semantic Interoperability یا همون «همپوشانی معنایی». اینجا تکنولوژیهایی مثل Semantic Web و Knowledge Graph میان وسط. حالا یعنی چی؟ Semantic Web یعنی وبی که دادههاش طوری برچسب گذاری شدن که ماشینا هم بفهمن چه خبره! Knowledge Graph هم یعنی یه جور نقشه گراف از اطلاعات مختلف که نشون میده هرچیزی به چی ربط داره، مثلاً چه فیلمایی با یه بازیگر مشترکن.
حالا چرا بلاکچین یا همون Distributed Ledger Technology (DLT) رو میارن وسط؟ خب، بلاکچینها (DLT) چون غیرمتمرکز و شفاف هستن، گزینه خوبی واسه ذخیره و انتقال دادههای مهم حساب میشن. ولی یهو مشکلی پیش میاد: چجوری میشه دادههای معنایی رو به شکل مؤثر و سریع تو بلاکچین ذخیره کرد؟ هنوز کلی فاصله داریم تا این کار راحت انجام بشه.
یه مقاله اومده و باحال بررسی کرده که دادههای معنایی رو تو چه نوع بلاکچینی بهتر ذخیره کنیم. مقاله گفته سه مدل داریم: بلاکچین عمومی (هرکسی میتونه ببینه، مثل بیتکوین)، بلاکچین خصوصی (فقط یه عده خاص اجازه دسترسی دارن، مثلاً شرکتا)، و هیبریدی (ترکیب خصوصی و عمومی). با یه دانشگراف واقعی (یعنی مثلاً گرافی از اطلاعات سازمانی یا هرچیزی که واقعیه) آزمایش کردن تا ببینن عملکرد، مصرف منابع، بازدهی ذخیرهسازی و قابلیت آپدیت و جستجو چطور پیش میره.
نتیجه چی شد؟ فهمیدن که بلاکچینهای خصوصی بهترین راندمان رو دارن وقتی بحث ذخیره و مدیریت دادههای معنایی وسط باشه. یعنی سریعتر و کمهزینهتر کار میکنن. ولی بلاکچین هیبریدی هم خوبه، چون یه تعادلی بین قابلیت بررسی عمومی (Public Auditability یعنی همه بتونن داده رو چک کنن) و کارایی (Operational Efficiency) برقرار میکنه.
در آخر مقاله پیشنهاد میکنه که باید براساس نوع فضا و میزان حساسیت و مالکیت دادهها (Data Sovereignty یعنی اینکه هرکسی خودش اختیار دادههاش رو داشته باشه) بهترین مدل بلاکچین رو انتخاب کنید. مثلاً اگر داده خیلی خصوصی و حساسه، خصوصی بهتره؛ اگر میخواید شفافیت و قابل بررسی بودن رو هم داشته باشید، هیبرید منطقیتره.
در مجموع، این مقاله هم روشنگری خوبی کرده هم نشون داده هنوز باید کلی رو ذخیرهسازی دادههای معنایی تو بلاکچینها کار شه تا همه چی بیدردسر و سریع و امن پیش بره. پس اگر وارد بحث Data Spaces شدید و دنبال راهی واسه انتقال مطمئن و مفهومی داده میگردید، باید دید اولویتتون امنیت، شفافیت یا سرعت و کارآمدیه – بعدش بلاکچین مناسب رو انتخاب کنید. خلاصه که کار با دادهها تو دنیای مدرن خیلی جدی و پیچیده شده، ولی خب با این مدل تحقیقات مسیر روشنتر میشه!
منبع: +