بذار یه راست برم سر اصل مطلب: حتماً جودو رو به عنوان یه ورزش هیجانانگیز میشناسی، ولی تا حالا فکر کردی ممکنه این ورزش روی احساسات و ذهن آدم هم تاثیر بذاره؟ اکثر تحقیقها تا الان بیشتر سر این بوده که جودو چطور بدن رو قوی میکنه، ولی یه تحقیق جدید، داستان جالبی رو برات باز کرده!
در این تحقیق اومدن دنبال این بودن که جودو رو فقط یه ورزش فیزیکی نبینن. در واقع خواستن بفهمن آیا جودو میتونه به تابآوری روانی (یعنی همون psychological resilience، که یعنی آدم موقع سختیها راحت نمیباره و سریع خودش رو جمع و جور میکنه)، کنترل خود (یا همون self-control، مثلاً وقتی یه چیزی خیلی وسوسهانگیزه، بتونی جلوش رو بگیری) و بیان احساسات (یعنی اینکه راحتتر بتونی احساساتت رو نشون بدی و قایمشون نکنی!) کمک کنه یا نه.
حالا جریان تحقیق چطور پیش رفت؟ ۵۰ تا مرد سالم که خیلی هم اهل ورزش نبودن رو جمع کردن و تصادفی به دو گروه تقسیمشون کردن: نصفشون وارد گروه تمرین جودو شدن (گروه جودو)، نصف دیگه هم کار خاصی نکردن و سبک زندگی معمولیشون رو ادامه دادن (گروه کنترل). هر دو گروه ۲۵ نفر بودن و همه چیز روی سر انصاف و تصادف پیش میرفت تا نتیجه صد در صد علمیتر باشه.
قبل از شروع تمرینها، از همهشون چند تا تست گرفتند: یکی برای تابآوری روانی، یکی برای کنترل خود در ابعاد مختلف (مثلاً وارد عمل شدن یا جلوی خودتو گرفتن)، و یکی هم در مورد نحوه ابراز احساسات به سبک خود بچههای کالیفرنیا (اونم با یه «Berkeley Emotion Expression Scale» معروف دیگه! مقیاس سنجش بیان احساسات برکلی، ابزاری که نشون میده چقدر احساساتت رو قایم میکنی یا راحت نشون میدی).
خب، حالا نتیجه چه شد؟ بعد از ۶ هفته تمرین جودو، گروه جودو تفاوتهای واقعاً باحالی داشتن:
- نمره تابآوری روانیشون خیلی بالا رفت (واقعاً هم معنیدار بود! یعنی e.s = 1.047 با p کمتر از ۰.۰۰۱. این یعنی تاثیرش جدی و تصادفی نیست).
- اما گروه کنترل که جودو کار نکردن، هیچ تغییری نداشتن تو این زمینه (نمره e.s فقط 0.0091 بود که اصلاً به حساب نمیاد!).
- تو موضوع کنترل خود، یه نقطه جالب این بود که فقط «بعد ورود به عمل» قویتر شد (یعنی آدم میتونه راحتتر شروع به یه کار خوب یا لازمی بکنه؛ این بعد initiation بود، با e.s = 1.739 و p کمتر از ۰.۰۰۱ و یعنی خیلی تاثیرگذار). ولی عجیب اینکه بخش بازداری یا توقف (inhibition) فرقی نکرد (یعنی هنوزم شاید سخت باشه جلوی انجام یه کار غیرمنطقی رو بگیری، e.s فقط 0.052 بود که اصلاً مهم نیست).
- برعکس، گروه کنترل حتی بدترم شدن! هم تو «شروع عمل» و هم «بازداری»، اولین گروه که دست به سیاه و سفید هم نزدن، نمرههاشون پایین اومد (مثلاً تو بازداری، تا e.s = 1.861 پایین اومد، که نشون میده روندشون رو به افول بود).
- سر موضوع بیان احساسات هم یه چیزی مشخص شد: اینکه قدرت کنترل هیجانات (impulse power) یا پنهانکاری احساسات (concealment) خیلی روی نحوه ابراز احساسات تاثیر نگذاشت (یعنی تاثیری که گذاشت اونقدر زیاد نبود که بگیم زمین تا آسمون فرق کرده). اما تابآوری روانی واقعاً تاثیر گذار بود. یعنی وقتی آدم تابآوریش بهتر میشه، راحتتر احساساتش رو نشون میده!
خلاصه کلام؛ اگر دنبال راهی هستی که هم بدنت قوی شه و هم حالت بهتر بشه و مثل یه آدم باثبات جلوی فشارهای زندگی دووم بیاری و احساست رو قویتر بیان کنی، جودو گزینه خیلی مناسبیه! این یافتهها میتونن الهامبخش کلی برنامه جدید تو روانشناسی ورزش باشن. به خصوص واسه کسایی که دوست دارن یه تغییر اساسی تو انگیزه، کنترل و حالت ذهنیشون بدن.
راستی، «مداخلات» (یعنی همون interventions، برنامههایی که واسه بهبود شرایط ذهنی و روانی طراحی میکنن)، با این اطلاعات، میتونن خیلی کارآمدتر و هدفمندتر پیش بره و به آدمها کمک کنه تا تو زندگی روزمرهشون هم قویتر، خوشحالتر و مقاومتر شن! پس واقعا جودو فقط برای رقابت و داژبال بازی نیست؛ حالا میدونی میتونه با روح و روانتم کلی حال بده!
منبع: +