خلاقیت دست خود آدمه؟ نقش محیط و خودِ آدم تو فکرای خلاقانه

تاحالا شده بخوای یه ایده خفن بدی ولی حس کنی موقعیت خیلی مناسب این کار نیست؟ مثلاً تو جمعی که همه جدی‌ان و هیچکس حاضر نیست ریسک کنه یا ایده‌های عجیب مطرح کنه، معمولاً آدم خودشو بی‌خیال نشون می‌ده و چیزی نمی‌گه. اما تو جمع رفیقا یا موقع بازی، راحت‌تر ایده‌های خلاقانه و حتی خنده‌دار مطرح می‌شن. خب، یه تحقیق جالب اومده دقیقاً همین موضوع رو بررسی کرده.

اول توضیح بدم “discretion” تو این تحقیق یعنی چی. Discretion رو اینجا به فارسی میشه گفت: نوعی آگاهی و انتخاب آگاهانه—یعنی این‌که خودت تصمیم بگیری کی و کجا ایده‌های خلاقانه‌تو رو کنی یا جلو خودتو بگیری. مثلاً ممکنه تو یه مهمونی باحال کلی ایده بزنی اما سرکار هیچی نگی! محققای این مطالعه گفتن discretion یعنی همون قدرت انتخاب اینکه ایده‌تو بیان کنی یا نه، مخصوصاً وقتی سوژه محیط و اجتماع میشه.

برای اینکه بفهمن discretion چقدر روی فکرای خلاقانه تاثیر داره، اومدن یه مدل جدید طراحی کردن و دو تا موقعیت مختلف ساختن. موقعیت اول: فضای دوستانه و فان که آدم حس راحتی و بازیگوشی داره (مثلاً دورهمی). تو این فضا، معمولاً آدم‌ها راحت‌تر ایده‌های جدید و اصیل می‌دن. موقعیت دوم: محیط کار که شدیداً انتظار موفقیت دارن و بیشتر روی درست بودن ایده تاکید می‌شه؛ یعنی باید ایده‌ت بی‌نقص باشه. خب معلومه که فشار اینجا بیشتره و آدم کمتر ایده‌های عجیب و غریبش رو مطرح می‌کنه.

برای اندازه‌گیری این قضیه، دو تا تست فکر واگرا (Divergent Thinking Tasks) استفاده کردن. این تست‌ها معروفن برای اندازه‌گیری خلاقیت—یعنی اینکه چقدر بتونی برای یه مسئله جواب‌های متفاوت و متنوع پیدا کنی. دستورالعمل‌هاش هم طوری نوشته شده بود تا فرد تصور کنه تو یکی از اون دو تا موقعیته: یکی ریلکس، یکی جدی و پرفشار.

علاوه‌بر اون، کلی اطلاعات دیگه هم جمع کردن—مثلاً خودشون پرسیدن چقدر تو ذهنشون ایده دارن (self-report of ideation)، ویژگی‌های شخصیتی مدل Big Five (که این مدل پنج تا ویژگی اصلی شخصیت آدم‌ها رو اندازه‌گیری می‌کنه: مثل انعطاف‌پذیری، برون‌گرایی، وجدان‌کاری و غیره) و نگرش و ارزش‌های خلاقانه.

نتیجه تستای آماری (یه سری آنالیز آماری که فرق بین شرایط مختلف رو نشون می‌ده) نشون داد آدم‌ها بسته به موقعیت، دقیقاً discretion به خرج می‌دن. یعنی تو فضای دوستانه خیلی خلاق بودن اما تو محیط پرفشار، خیلی ایده نمی‌دادن یا فقط ایده‌های روتین و درست تحویل می‌دادن.

یه نکته جالب این بود که آدمایی که “openness to experience” بالا دارن—یعنی ذهن باز و کنجکاوی بالا نسبت به تجربه‌ها، راحت‌تر discretion رو به کار می‌گیرن و بسته به موقعیت، ایده‌های مختلفی رو بیان یا سانسور می‌کنن. میزان تحصیلات و پتانسیل خلاقیت هم تاثیر مثبت داشتن.

درواقع این تحقیق نتیجه گرفت که هم آدم خودش نقش داره هم محیط اطراف تو اینکه ایده‌هاشو چطور و کجا مطرح کنه. پس اگر فکر کردی فقط تو جمع خاصی می‌تونی خلاق باشی یا چرا سرکار نمی‌تونی ایده بزنی، بدون دلیلش هم به جو مربوطه هم به انتخاب خودت! همین باعث می‌شه تو تحقیقات خلاقیت، همیشه هم به عوامل بیرونی توجه کنن هم به ویژگی‌های درونی خود آدم.

آخر سر هم محققا گفتن که این یافته‌ها می‌تونن به کارفرماها و آموزگارها کمک کنن که محیط بهتری برای رشد ایده‌های خلاقانه بسازن و برای تحقیقات آینده هم پیشنهادهایی دارن که این موضوع رو دقیق‌تر بررسی کنن.

خلاصه مطلب اینکه خلاق بودن یه چیز کاملاً انتخابیه و به شرایط اطرافت هم بستگی داره. پس دفعه بعد که حس کردی ایده نداری، یه نگاه به جو اطراف و انتخابای خودت بنداز! 😉

منبع: +