خب بچهها، امروز میخوام درباره یه روش درمانی نسبتاً تازه و کمتر شنیده شده صحبت کنم که میگن اگه هی حوصله ورزش نداری یا نمیتونی بهش پایبند بمونی، شاید بتونه حسابی کمکت کنه! اسمش هست Rational Emotive Behavior Therapy یا به اختصار REBT. اگه نمیدونی REBT چیه، خیلی خلاصه بگم: یه جور رواندرمانی عه (توی دسته CBT یا درمان شناختی رفتاری قرار میگیره) که تمرکزش اینه به ما کمک کنه باورهای غیرمنطقی و منفی رو بزنگاریم و جاشو با افکار منطقی پر کنیم.
حالا چیزی که این مقاله داره میگه، اینه که تا حالا درباره REBT و تاثیرش رو ورزش کردن خیلی کم تحقیق شده (یعنی هنوز منابع زیادی وجود نداره). اما الان یکم دارن توجه میکن به اینکه شاید این روش بتونه واقعا آدمها رو تشویق کنه ورزش رو شروع کنن یا بهش ادامه بدن.
اینجا تیم تحقیقاتی اومدن دو نفر رو که هیچ ورزشی نمیکردن انتخاب کردن و براشون جلسات REBT رو اینبار بهجای مراجعه حضوری، از طریق ویدیوکال برگزار کردن! خیلی جالبه، آخه قبلاً معمولاً این درمان رو برای مسائلی مثل اضطراب یا افسردگی استفاده میکردن، و کاربردش برای تنبلای ورزشی(!) کمتر بررسی شده بود.
تو این تحقیق، رفتن نگاه کردن به یک سری فاکتورهای مهم: اول اینکه شرکتکنندهها چهقدر باورهای غیرمنطقی داشتن (مثلاً اون فکرهای منفی مثل من هیچوقت نمیتونم ورزش کنم، یا اگه ورزش کنم حتماً همه مسخرهم میکنن)، دوم میزان انگیزه خودشون برای ورزش، و سوم اینکه آمادگی، اعتماد به نفس و میلشون برای ایجاد تغییرات مثبت تو رفتار ورزشی چطور بوده.
برای چک کردن تاثیر REBT، قبل و بعد از جلسات، از این دوتا نفر پرسیدن حالتون چطوره و چه فکری دارید؟ بعد با روشهای آماری و حتی به صورت بصری (یعنی نمودار کشیدن و دادهها رو دیدن) تغییرات رو بررسی کردن. جالب اینجاست که بعد از جلسات REBT:
- باورهای غیرمنطقی افت کردن
- انگیزه درونی و خودخواسته برای ورزش بیشتر شد (انگیزه درونی یعنی نه بخاطر حرف مردم یا اجبار، بلکه واقعا بخاطر احساس شخصی)
- آمادگی ذهنی، اعتماد به نفس و شوقشون برای ایجاد تغییرات مثبت در ورزش هم افزایش پیدا کرد
یعنی از یه سری فکر منفی و بیحالی رفتن به سمت اینکه دیگه حس کردن میتونن و حتی دوست داشتن برن ورزش کنن!
این نتایج رو علاوه بر آمار، از نظر اجتماعی هم بررسی کردن با یه روشی به اسم social validation thematic analysis. این یعنی از خود شرکتکنندهها درباره حس و برداشتشون پرسیدن؛ جوابهاشون هم نشون میداد که واقعاً تمایل و رفتار ورزشیشون عوض شده.
یه نکته جالب این بود که توی دنیای پژوهش، فقط سه تا تحقیق قبلاً درباره استفاده از REBT برای کمک به آدمایی که کم ورزش میکنن، انجام شده بود و این مقاله سعی کرده یه قدم دیگه این مسیر رو جلو ببره و نشون بده این مدل درمانی برای شروع ورزش تو آدمای کمتر فعال، نتیجههای امیدوارکنندهای میتونه داشته باشه.
نکته آخر، اونم درباره اینکه کلاً چرا اصلاً REBT میتونه جواب بده؟ چون REBT میاد مستقیم سراغ افکار و باورها، مخصوصاً اون افکار منفی و محدودکننده. مثلاً اگه مدام به خودت بگی ‘من نمیتونم، من شکست میخورم’، خب بعیده از جات پاشی برای ورزش رفتن! ولی با REBT یاد میگیری این فکرها رو بشناسی، زیر سؤال ببری و کمکم جایگزینشون کنی با افکاری که تشویقت کنن حرکت کنی.
یه بخش جالب دیگه که نویسندهها بهش اشاره کردن، ارتباط REBT با نظریهای به اسم self-determination theory (یا SDT) هست؛ یعنی نظریه «خودت انگیزه داشته باش»! این نظریه میگه وقتی خودت بهصورت درونی و با میل شخصی سراغ کاری بری، احتمال موفقیت و ادامه دادنت خیلی بیشتره.
در مجموع، این تحقیق داره نشون میده از ترکیب این روشهای رواندرمانی با دانش مربوط به انگیزههای درونی میشه راههای جدید و موثری برای کمک به آدمایی که هنوز شروع نکردن ورزش کنن پیدا کرد. پس اگه شما هم از اون دسته آدمایین که همیشه فردا رو برای ورزش انتخاب میکنن (!) شاید بد نباشه یه سر به همچین روشهایی بزنید و باورهای محدود کننده ذهنی خودتون رو با یه مربی روانشناس زیر و رو کنید. چه بسا یه روزی خودتون به بقیه مشورت بدید!
خلاصه کنم، این مقاله بهمون نشون میده اگه دنبال یه راهکارجذاب و علمی واسه پیدا کردن انگیزه ورزش میگردی، REBT میتونه یه گزینه جالب باشه، مخصوصاً اگه تا الان هیچ استارتی نزدی.
منبع: +