خب بذار خیلی خودمونی بگم چی شده: ترامپ اومده سه تا فرمان اجرایی (یعنی دستوراتی که رئیسجمهور مستقیماً صادر میکنه) داده، یه سخنرونی مفصل کرده، بعدم یه چیزی به اسم Action Plan یعنی “برنامه عمل” برای رهبری آمریکا توی هوش مصنوعی (AI) منتشر کرده. کلی هم تبلیغات و دنگوفنگ دورش راه افتاده. هدفش هم اینه که بگه آمریکا قراره سردمدار هوش مصنوعی بمونه. ولی خب بیاید ببینیم تهش داستان چیه و واقعاً چه خبره.
اول یه کم درباره همین Action Plan بگم که تقسیمش کردن به سه بخش که خودشون اسمش رو گذاشتن “سه ستون اصلی”:
- شتاب دادن به نوآوری
- ساخت زیرساختها (یعنی همون امکانات و تجهیزات مثل دیتاسنترها و کامپیوترای قوی)
- رهبری دیپلماسی و امنیت در سطح بینالملل (یعنی بخوان با کشورای دیگه کلکل کنن و رقیبا رو عقب بذارن)
حالا خود این Action Plan بیشتر شبیه یه لیست پیشنهاده تا برنامه جدی. کلی حرف خوب هم توش هست، اما بخش زیادی ازش یا به نفع ایدئولوژی خاصه یا فقط جیب کمپانیای بزرگ تکنولوژی رو پر میکنه.
اما اون سه فرمان اجرایی چی بودن؟
-
جلوگیری از “هوش مصنوعی بیدار یا woke AI”: ترامپ گفته دولت باید فقط از مدلهای زبانی بزرگ (Large Language Models – همون هوشای مصنوعیهایی که کلی متن و جواب تولید میکنن، مثل ChatGPT) استفاده کنه که “دنبال حقیقت” و “بیطرف ایدئولوژیک” باشن و اونی که به سمت Diversity و عدالت اجتماعی گرایش داره هم ممنوعه! این یعنی نمیخوان AIها به مسائل برابری و شمول اهمیت بدن.
-
ساخت دیتاسنترهای هوش مصنوعی با سرعت بیشتر: دولت دیگه رسماً به نفع کمپانیای بزرگ (که تازه پولدارترینها هم هستن) وارد عمل شده. نه تنها یارانه و زمین مجانی میدن برای ساخت دیتاسنتر، بلکه کلی از قوانین محیط زیستی رو هم مرخصی میدن! انگار برای پیشرفت تکنولوژی دیگه کلاً بیخیال محیط زیست شدن. این هم نسخه صنعتیتر فرمان مشابه دولت قبلی (بایدن) بود.
-
حمایت از صادرات تکنولوژی AI آمریکا: دولت داره میگه بیاید تکنولوژی و زیرساختهای AI مون رو صادر کنیم تا دنیا کمتر بره سمت کشورای رقیب (مثلاً چین) و خودمون رهبری دیپلماسی AI رو دست بگیریم.
خب جذاب بود واسه دوربین و ژست جلوی خبرنگارا. خود صنایع تکنولوژی کلی خوشحال شدن چون یه عالمه پول ریخته میشه تو جیبشون، ولی واقعیت اینه که خیلی از سیاستهایی که باعث شدن آمریکا تا الان پیشتاز هوش مصنوعی باشه دارن زیر پا گذاشته میشن!
حالا بیایم به اصل موضوع: چی باعث شد که آمریکا اصلاً توی AI پیشرو بشه و چرا این برنامه جدید ترامپ بیشتر حواسپرت کُنِ تا یه تصمیم مهم؟
۴ نکته طلایی که آمریکا رو پادشاه AI کرد:
- سرمایهگذاری دولتی در تحقیق و توسعه (R&D):
امروز خیلی از محصولات AI امریکایی مثل ChatGPT نتیجه تحقیقات کمپانیهاست، اما مغز این تکنولوژیها همون تحقیقها و سرمایهگذاریهای عظیم دولت از دهه ۱۹۵۰ به این وره. سازمانهایی مثل وزارت دفاع (Department of Defense)، بنیاد ملی علوم (National Science Foundation)، ناسا (NASA) و سازمانهای سلامت نقش محوری داشتن. اولین برنامه موفق AI سال ۱۹۵۶ با پول دولت راه افتاد، اولین چتبات سال ۱۹۶۱، و سیستمهای پزشکی AI دهه هفتاد. بعدش کلی پیشرفت تو یادگیری ماشینی (Machine Learning یعنی کامپیوترها خودشون یاد میگیرن)، شبکههای عصبی، پردازش تصویر (Vision) و پردازش زبان طبیعی (یعنی فهمیدن و تولید زبان آدمیزاد توسط کامپیوتر) با همین پول دولت بود. حتی سختافزارها، شبکهها و تکنولوژیهایی مثل GPS، باتریهای لیتیوم-یونی، و خود اینترنت با بودجه عمومی ساخته شدن.
اما متأسفانه دولت ترامپ همزمان داره بودجه تحقیقات غیرنظامی رو ۳۶٪ پایین میاره، دانشمندای دولتی رو اخراج میکنه و به دانشگاههای برتر فشار میآره. حرفشون هم اینه که حالا کمپانیها خودشون پول تحقیق میذارن. ولی خب کمپانی دنبال سود خودشه، نه منافع ملی. تحقیقهای دولتی باعث شد زمینهای فراهم بشه که بعداً همین شرکتها روش کار کنن و کلی بازار به وجود بیاد (دقیقاً مثل اتفاقی که برای AI افتاد).
-
حمایت از مهاجرت و مهاجرها:
یکی دیگه از برگ برندههای آمریکا، جذب نخبههای دنیا بود. مثلاً سازنده مدل Transformer (که همون T ته ChatGPT هست و تمام هوش مصنوعیهای مولد جدید بر اساسشه) یه تیم ۸ نفره تو گوگل بودن که از اون ۸ نفر، ۶ نفر بیگانه بودن و ۲ نفر دیگه هم بچه مهاجرها! کلاً توی شرکتهای برتر AI هم اوضاع همینه: مثلاً توی ۴۲ تا شرکت برتر AI آمریکا (طبق لیست Forbes 2025)، ۶۰٪ با مشارکت مهاجرها تأسیس شدن. حتی غولهایی مثل OpenAI، Anthropic، Google، Nvidia، Microsoft، Intel و AMD یا توسط مهاجرها زده شدن یا با مدیریت اونا اداره میشن. “Brain Drain” که یعنی خروج مغزها، یه زمانی همه به آمریکا روانه میکرد ولی الان اوضاع داره برعکس میشه. دلیلشم همین سیاستهای ضد مهاجرت و کم کردن پول R&D هست. جدیداً حتی ویزا و گرینکارت پژوهشگرای AI هم رد شده! -
ممنوعیت قراردادهای عدم رقابت (Noncompetes):
تا حالا شنیدی یه نفر از یه شرکت بزنه بیرون و یه شرکت توپتر بزنه؟ کلاً تو سیلیکونولی این اتفاق مدام افتاده. چون قانون کالیفرنیا از سال ۱۸۷۲ قراردادهای استخدامیای که آدمها رو مجبور میکنه نتونن تو شرکت مشابه کار کنن (Noncompete) رو ممنوع کرده. این باعث شد کارمندای شرکتها آزادانه شرکت خودشون رو بزنن و کلی نوآوری دربیاد. داستان معروف “The Traitorous Eight” (هشت خیانتکار!) همین بود، رفتن Fairchild Semiconductor رو زدن و بعدش هم Intel و AMD و خلاصه سیلیکونولی شکل گرفت.
توی دنیای نرمافزار هم همین شد: PayPal Mafia (اصطلاحی برای کارمندای سابق پیپال که شرکتای بزرگ مثل LinkedIn و YouTube رو تأسیس کردن)، و کلی کارمند گوگل که بعداً شرکت زدن (از جمله اینستاگرام و Foursquare). تو AI هم همین، موسسان و فارغالتحصیلهای OpenAI کلی استارتاپ جدید AI راه انداختن (مثلاً Anthropic و Perplexity). حالا همین قوانین عدم رقابت که یه زمانی فقط تو کالیفرنیا ممنوع بود، ترامپ فعلاً جلوی تلاش دولت بایدن برای سراسری کردن ممنوعیتش رو گرفته. FTC یا “کمیسیون تجارت فدرال” هم فعلاً رودربایسی داره و احتمال داره این ممنوعیت رو ول کنه. در نتیجه، آینده نوآوری تو آمریکا، مخصوصاً خارج از کالیفرنیا، حسابی به خطر میافته.
- ضدانحصار و رقابت (Antitrust):
یه کار دیگه که آمریکا رو پیشرو نگه داشت، پافشاری روی قوانین ضدانحصار (Antitrust – یعنی دولت اجازه نمیده یه شرکت خیلی بزرگ بیاد کل بازار رو قورت بده). مثلاً تو دهههای ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۰ دادگاههای بزرگ ضد انحصار علیه AT&T، IBM و بعدش مایکروسافت باعث شد فضا آزاد بشه و هزاران ابتکار جدید مثل نرمافزار، اینترنت و شرکتهای نو (استارتاپها) به وجود بیان. جالبه بدونی حتی اولین شرکت تراشهسازی سیلیکونولی به خاطر پرونده ضدانحصار علیه AT&T اصلاً تونست درست شروع بشه.
فشار علیه IBM باعث شد نرمافزار و سختافزار از هم جدا بشن و کلی بازار جدید باز شد. حتی رشد سیستمعاملهای اوپنسورس (Open Source یعنی نرمافزاری که کدش رو همه میتونن ببینن و تغییر بدن) و برنامههای موبایل، کلی مدیون همین سیاستها بود. پیگیری دادخواستها و محدود کردن شرکتای انحصاری، اکوسیستم رو پویا کرد. حتی موفقیت گوگل و بقیه غولهای اینترنتی دهه ۲۰۰۰ رو مدیون پروندههای ضدانحصار مایکروسافت میدونن. اما حالا، دولت فعلی داره از این سیاستها فاصله میگیره و جلوی تحقیقات FTC درباره انحصار بعضی از شرکتها مثل مایکروسافت رو گرفته. یعنی عملاً به بزرگان تکنولوژی چراغ سبز میدن که بیشتر بزرگ شن. اینطوری نوآوری خفه میشه و تازهواردها نمیتونن قد علم کنن.
در نهایت… واقعاً مشکل کجاست؟ باید دقت کنیم که تکنولوژی AI میتونه زندگی رو بهتر کنه، اما نه با بازیهای سیاسی و کاسبی به نفع شرکتهای بزرگ! پیشتازی توی هوش مصنوعی یعنی سرمایهگذاری جسورانه روی تحقیق و توسعه، درهای باز به روی استعدادهای جهانی و میدان رقابت واقعی. اگر فقط فکر سود کمپانیها باشیم و این اصول رو فراموش کنیم، هم آینده تکنولوژی آمریکا رو به خطر انداختیم و هم جایگاهمون رو به عنوان قدرت نوآوری دنیا.
(نویسنده اصلی مقاله: اسد رمضانی، مدیر سیاستگذاری هوش مصنوعی و تکنولوژی دانشگاه واندربیلت، معاون سابق دفتر علم و فناوری کاخ سفید زمان بایدن)
منبع: +