تا حالا شده فکر کنی اگه به جای اینکه با یه آدم همکار باشی، با یه هوش مصنوعیِ پیشرفته کار کنی چقدر باهاش همکاری میکنی؟ مثلاً هوش مصنوعیهایی مثل ChatGPT که بهشون میگن Large Language Models یا LLMها (یعنی مدلهای زبانی بزرگی که کلی اطلاعات توی خودشون دارن و میتونن همهجور متنی رو جواب بدن و حتی خودشون متن تولید کنن). این قضیه دنیای کسبوکار رو هم خیلی تغییر میده چون تو کار تیمی، اعتماد و حرف زدن و همکاری خیلی مهمه.
حالا چند نفر محقق کنجکاو شدن که ببینن رابطهی آدمها با این مدلهای هوشمند چطوریه. واسه همین اومدن یه بازی معروف به اسم «معمای زندانی» رو گذاشتن وسط. این بازی یکی از مثالهای کلاسیک توی روانشناسی و اقتصاد هست واسه اینکه بفهمن آدمها چقدر تو موقعیتهای واقعی با هم همکاری میکنن یا زیرآب همو میزنن!
تو آزمایش اول، ۱۰۰ نفر شرکت کردن و هر کسی باید سی دور با سه تا حریف مختلف بازی میکرد: یه آدم واقعی، یه ربات قدیمی (مانند همون دستیارهای چتی ساده)، و یه مدل زبانی تازه مثل GPT که همون لحظه جواب میداد. یعنی هم با آدم بازی میکردن، هم با یه هوش مصنوعی قدیمی و هم با یه هوش مصنوعی جدید که خیلی حرفهایتره!
تو تجربهی دوم که تعدادشون بیشتر شد (۱۹۲ نفر!)، شرکتکنندهها فقط یه دور با حریفشون (یا انسانی یا LLM) بازی کردن. نصفشون اجازه داشتن با حریفشون گپ بزنن و درباره همکاری صحبت کنن، نصف دیگه هیچ ارتباطی نمیتونستن بگیرن. اینجوری میخواستن بفهمن اصل گپ زدن چقدر روی همکاری تاثیر داره؛ مخصوصاً چون LLMها خیلی قویتر از رباتهای قدیمین و میتونن مثل آدم جواب بدن.
حالا نتیجهها چی شد؟ اول اینکه مردم با آدمها بیشتر همکاری میکردن تا با هوش مصنوعی (تقریباً ۱۰ تا ۱۵ درصد بیشتر)، ولی با این حال میزان همکاری با LLMها هم بالا بود! تازه توی آزمایش دوم که فقط یه دور قرار بود بازی کنن و حس عذاب وجدان ظلم کمتر میشد، این همکاری همچنان بالا موند. یعنی مردم نسبت به هوش مصنوعی هم کوتاه نمیان و کلی باهاش کنار میان!
اما یه نکته باحال دیگه این بود که وقتی اجازه میدادن قبل بازی، درباره همکاری با هم چت کنن، احتمال همکاری هم با آدما و هم با LLMها کلی زیاد شد (یه افزایش ۸۸ درصدی!). این یعنی صرفا اگه بتونی با طرفت حرف بزنی، خیلی راحتتر میشه همکاری کنی، حتی اگه اون طرفت یه ماشین باشه، نه آدم!
بازم یه نتیجه جالب این بود که اگه کسی اول با یه آدم بازی کرده باشه و بعدش بیاد با یه LLM بازی کنه، بیشتر تمایل پیدا میکنه با اون ماشین هم همکاری کنه. بهش میگن اثر سرریز یا Spillover Effect، یعنی رفتار مثبتت از تجربهی قبلی به تجربه بعدی کشیده میشه.
آخر داستان چی میفهمیم؟ اینکه شرکتها یا هر گروهی که قراره با آدمها و هوش مصنوعیهای پیشرفته کار کنن، میتونن روی همکاری حساب کنن؛ این فنّاوریها میتونن مکمل خوبی برای کار تیمی باشن، البته باید با دقت و حواسجمع باشی.
در کل، دنیای LLMها داره همهچی رو عوض میکنه و آدمها هم بر خلاف تصورمون، آمادهان باهاش کنار بیان؛ مخصوصاً اگه بتونن مثل رفیقشون باهاش گپ بزنن، حتی اگه یه «ماشین» پشت قضیه باشه!
منبع: +