اگه اهل تکنولوژی و ماجراهای پشتپرده ارتش باشی، حتما برات جالبه بدونی این روزا جنگها دیگه مثل قدیم نیستن. بیشتر شبیه فیلمهای علمیتخیلی شدن تا یه میدان نبرد سنتی! تو یکی از قسمتهای جدید پادکست Lexicon، با ویلیام اشفورد-براون (Will Ashford-Brown)، که مدیر بینش راهبردی Heligan Group هست، درباره همین موضوع گپ زدیم و واقعا دنیای جدیدی رو توضیح داد.
اول بذار یه توضیح کوچیک بدم: مثلاً Heligan Group یه شرکت مشاوره استراتژیکه که کلی با صنایع دفاعی و انرژی کار میکنه و دیدشون خیلی گستردهس.
ویلیام از ماجراهای باحال ۵ سال اخیر گفت. به نظرت تو پنج سال گذشته چه اتفاقی افتاده؟ حدوداً هیچ ارتشی نبود که از AI (هوش مصنوعی، یعنی سیستمهای کامپیوتری که میتونن مثل یه آدم فکر کنن و تصمیم بگیرن) تو عملیاتش استفاده کنه. ولی الان؟ همهجا AI هست! از خلاصه کردن اسناد گرفته تا دکل زدن تجهیزات ضدپهپاد. حتی چتباتهایی تو وزارت دفاع دارن که کمک میکنه کارمندان IT کمتر اذیت شن.
ولی ماجرا به این سادهگی نیست. ویلیام خیلی روی اخلاق و این داستانها تاکید داشت. ازش پرسیدیم اگه یه روز AI بتونه کل نیروی کشنده رو خودش کنترل کنه چی؟ مثلاً خودش تصمیم بگیره شلیک کنه یا نه. گفت فعلاً همچین چیزی تو کار نیست و هنوز «آدم توی حلقه تصمیمگیری هست.» یعنی همیشه یکی نشسته آخرین تصمیم رو میگیره و نمیذاره همه چی رو بسپره به رباتها—حداقل فعلاً. چون خب اگه یه هو AI اشتباه کنه و غیرنظامیا کشته بشن، کی جواب بده؟ هنوز تفاوت زیادی بین اعتماد به ماشین و تصمیمگیری انسانیه.
تو بحث Autonomy (یعنی سیستمهایی که خودشون رو به طور مستقل میچرخونن و کنترل همه چیو دارن) و هوش مصنوعی، ویلیام یه تفاوت مهم گذاشت: برای اینکه واقعاً به استقلال برسیم باید AI خیلی قوی و قابل اعتماد باشه. AI یه جورایی دستیار اصلی سیستمهای خودمختاره، نه همهچیز تموم! الان هواپیماهای بدون سرنشین با AI خودشون عکس میگیرن، هدف انتخاب میکنن و تو محیطهایی که پارازیتهای الکترونیکی زیاده (یعنی شرایطی که یه کشور دشمن میخواد ارتباطات تو رو مختل کنه!) خودشون با این مسائل کنار میان. با اینحال گفت هنوز همیشه یه آدم بالا سر این سیستمهاست که مواظبه خرابکاری نشه.
یکی از نکات باحال این بود که دیگه قایم کردن ارتش رو زمین کار راحتی نیست. با ترکیب AI و ماهواره، دیگه مخفی کاری هم سخت شده. مثلاً قبلاً یه آنالیست (کارشناس تحلیل اطلاعات) باید ساعتها پای عکس مینشست تا مثلاً تانک یا نفر رو تو عکس ماهوارهای پیدا کنه، ولی الان AI تو چند ثانیه پیدا میکنه. خلاصه به قول ویلیام: «زنجیره شکار تا ضربه» که قبلاً کلی طول میکشید، الان تو چند دقیقه جمع میشه. نتیجه: باید خیلی سریع تصمیمگیری کنی.
حالا همه چی به هم وصله: رادیوها، پهپادها، سیستمهای نشونهگیری. این یعنی میدان نبرد مثل یه اینترنت عظیمه—که ویلیام بهش میگه Battlefield Internet of Things، یعنی اینترنت اشیای جنگی. و خب هر چی بیشتر متصل باشی، بیشتر میتونی رد بگیری و بیشتر آسیبپذیری. برای همین جنگ الکترونیکی (Electronic Warfare، یعنی جنگی که با استفاده از سیگنال، پارازیت و خرابکاری در ارتباطات دشمن انجام میشه) الان خیلی مهم شده. اگه دشمن سیگنال بیسیم تو رو بگیره، خیلی راحت محل تانک یا گروهتو پیدا میکنه.
خلاصه برسیم به قسمت حساس: اگه ارتباط یه ارتش رو با مقر اصلی قطع کنی، عملاً مثل اینه که کله مارو قطع کردی. گروه خبری و دستورها به نیروها نمیرسه و فلج میشن. درست همینجاست که غربیها دارن کلی هزینه میکنن که سیستمهاشون امنتر بشه. ولی ویلیام گفت تهدید هم همزمان داره پیشرفت میکنه و باید بیشتر مواظب باشن.
یه حرف بامزه ویلیام این بود که تکنولوژی غیرنظامی سریعتر از نظامیها پیش میره. چون اونجا هر اشتباه یه فاجعس—پس جرئت نمیکنن تکنولوژی تستنشده رو بیارن تو جنگ. تازه پروسه خرید چیزای نظامی سالها طول میکشه! ولی خبر خوب اینه که کشورهای مثل بریتانیا به فکر افتادن و دارن این پروسهها رو سریعتر میکنن.
حالا یکی از عجیبترین بخشا: ویلیام تاکید کرد که حالا تکنولوژیهای خیلی خفن، برای هر کسی در دسترسه! دیگه لازم نیست یه کشور باشی تا با حمله سایبری یا پهپاد مشکلات بزرگی درست کنی، حتی یه آدم معمولی هم با نیت بد میتونه کلی دردسر درست کنه. بهترین مثالش اوکراینه. اونجا گفته میشه ۷۵٪ تلفات تو جنگ، کار حملههای پهپادیه. این پهپادها کوچیک و ارزون هستن؛ حتی میشه از فروشگاه بگیری. ولی سیستم مقابله باهاش الان گرونتر از خود تهدیده! مثلاً اگه یه موشک یک میلیون پوندی شلیک کنی تا یه پهپاد ۲۰۰ دلاری رو بزنی، دشمن الان برده.
چه کار دارن میکنن؟ ارتش بریتانیا داره با سیستمهای مایکروویوی (که با موجهای پرتوان الکترومغناطیسی حفظت میکنه) و ایجاد اختلالات الکترونیکی کار میکنه تا با هزینه کم جلوی تهدیدهای ارزون بیاد.
تو یه نگاه به آینده، ویلیام گفت ما باید سیستمهای اختلالگر (Jammerها، یعنی ابزاری که با ارسال سیگنال قوی ارتباطات بیسیم دشمن رو کور میکنه) هوشمند بسازیم. قبلاً اینها فقط یه فرکانس مشخص رو مسدود میکردن. الان دارن روی سیستمهایی کار میکنن که میتونن سیگنالها رو تشخیص بدن—دوست از دشمن رو جدا کنن—و فقط فرستندههای دشمن رو کور کنن، حتی اگه هی فرکانس عوض کنن؛ این همون Frequency Hopping هست که یعنی پرش فرکانسی برای قایم شدن از دست اختلالگر.
هوش مصنوعی تو اینجا هم باید خیلی سریع و دقیق کار کنه. ویلیام میگفت سرعت تو تصمیمگیری باید بیشتر بشه تا همیشه یه قدم جلوتر از چرخه تصمیمسازی دشمن بمونی. این چرخه رو تو دنیای نظامی بهش میگن OODA loop (یعنی Observe, Orient, Decide, Act — یعنی نگاه کن، موقعیت رو بشناس، تصمیم بگیر، عمل کن).
یه جمعبندی هم کرد: حالا حتی اگه تکنولوژیهایی مثل موشک و تانک و F-35 داشته باشی، اگه دستور شلیک به سلاح نرسه، عملاً بی فائدهس!
آخرش یه جمله خفن گفت: میدان نبرد آینده رو دیگه مثل قبل نمیبینی، چون خط مقدم واقعی الان طیف الکترومغناطیسه—همون اشعهها و سیگنالهایی که تو هوا هست—و جنگ همین الان هم اونجا داره اتفاق میافته!
در کل دنیا رو به جایی میره که مرز تکنولوژی نظامی و غیرنظامی هی داره محوتر میشه؛ هم مزایا داره، هم خطرای جدید میاره. پس اگه به تکنولوژی علاقه داری، باید همیشه یه نیمنگاه هم به اتفاقات میدون نبرد داشته باشی! 😉
منبع: +