واقعاً جالبه بدونیم که بچههایی که توی آکادمیهای حرفهای فوتبال بازی میکنن، از نظر مشکلات روانی (یعنی چیزایی مثل استرس، اضطراب، افسردگی یا فشار روانی) خیلی اوضاعشون فرقِ چندانی با بقیه مردم نداره، حتی بعضی وقتا آمارشون بالاتر هم هست! یعنی فکر میکنی فوتبالیستهای حرفهای همه فقط دنبال گل زدن هستن، اما خب پشت صحنه، کلی ماجرا دارن.
حالا چرا؟ یکی از دلایل مهمش اینه که خیلیهاشون اصلاً دوست ندارن یا نمیتونن در مورد مشکلات روانیشون حرف بزنن. دلیلشم اینه که هنوزم کلی تابو و نگاه منفی به این موضوع هست. معنیش اینه که اگه تو بگی از نظر روحی اوکی نیستی، شاید فکر کنن ضعیفی یا از تیم شاید کنار بذارن، یا نگرانِ اینن که آینده فوتبالیشون خراب شه. تازه، بعضیا اصلاً نمیدونن این مشکلات اسمش چیه یا چطور میشه کمک گرفت — به این میگن MH Literacy یعنی سواد یا آگاهی درباره سلامت روان.
خب تو این مقاله اومدن یه سبک حمایت مرحله به مرحله (Stepped-Care Pathway یعنی سیستمی که کمک کردن رو بسته به شدت مشکل به صورت مرحله به مرحله جلو میبره) معرفی کردن واسه آکادمیها. تو این روش، به جای اینکه فقط موقع بروز مشکل شدید سراغ دکتر بری، هر کسی بسته به نیازش میتونه نوع مناسب کمک رو بگیره.
حالا این وسط نقش روانشناس ورزشی (Sport Psychologist یعنی کسی که علاوه بر روانشناسی، تو زمینه ورزش و فشارای مخصوصش تخصص داره)، تیم مراقبت از بازیکنها (Player Care Team یعنی افرادی که کارشون حواس جمع بودن به سلامتی بازیکنه و نه فقط تمرین و بدنش، بلکه ذهنش هم مهمه)، و البته متخصص سلامت روان (MH Clinician یعنی مشاور یا روانپزشک حرفهای که مجوز درمانگری داره) خیلی پررنگ میشه.
یادمه یه جا گفته بود «سلامت روان بازیکنا، کار همهمونه». یعنی همه کادر فنی و باشگاه باید بهش اهمیت بدن، ولی خب این سه گروهی که بالا گفتم، بیشتر مسئول مستقیم کمک کردن و پیگیری مشکلات روانی هستن.
مثلاً روانشناس تیم معمولاً بیشتر روی آماده بودن ذهنی واسه مسابقه و مقابله با فشار (یعنی همون مهارتهای ذهنی) کار میکنه، اما اگه بحث شدیدتر شد یا مشکلی هست که از کنترلش خارجه، باید بازیکن رو به MH Clinician ارجاع بده. این متخصصا دیگه آموزش دیدهان کشف کنن دقیقاً مشکل چیه، و مثلاً رواندرمانی کنن یا حتی دارو تجویز کنن.
بازیکنها به تیم مراقبت هم مراجعه میکنن، چون باهاشون راحتترن و اینا معمولاً اولین کسانیان که متوجه تغییر رفتار یا حال بد بازیکن میشن. پس عملاً: تیم مراقبت کمک میکنه بازیکن مشکل رو بگه یا بفهمه، روانشناس ارزیابی میکنه که اوضاع چقدر جدیه، و اگه لازم باشه متخصص سلامت روان وارد ماجرا میشه.
یه بحثِ مهم اینه که حتماً باید بین این گروهها ارتباط و هماهنگی باشه، اما در عین حال حریم خصوصی و راز بازیکن کاملاً رعایت بشه. Confidentiality یعنی اینکه اطلاعات بازیکن نباید همینجوری پخش بشه یا به کسی گفته بشه. با این حال چون فوتبال حرفهای فضای رقابتیه (یعنی همش رقابته و هر کسی دلش میخواد موقعیتش رو حفظ کنه)، ممکنه بازیکنها از نگرانی برن سراغ کمک گرفتن.
تو آخر مقاله درباره اینکه آیا داشتن یه متخصص سلامت روان دائمی توی باشگاه خوبه یا نه، صحبت میشه. از یه طرف، بودنِ این متخصصا باعث میشه بازیکنها زودتر و حرفهایتر کمک بگیرن و وضعیتشون جدی دنبال بشه. اما از یه طرف، اگه باشگاه آمادگی فرهنی یا زیرساخت نداشته باشه یا همکاری تو تیم نباشه، ممکنه نتیجه برعکس بشه.
خلاصه اینه: سلامت روان بازیکنا همونقدر مهمه که تمرین بدنیشون و همه باید سعی کنیم هم تابوی حرف زدن درباره مشکلات روانی رو بشکنیم و هم حمایت واقعی و مرحله به مرحله براشون فراهم کنیم. کلیدش هم آموزش درست، ارتباط شفاف، حفظ حریم شخصی و اهمیت دادن به دل نگرونیهاشونه. یادت باشه: پای فوتبال که باشه، ذهن قوی هم اندازهی بدن قوی ارزش داره!
منبع: +